بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
رخنه افکار شیطان پرستی درکالبد جامعه ایرانی
از طریق روشن فکر نمایان درچند دهه اخیر
شیطان پرستی اندیشه و فکری است که سابقه ای بس طولانی دارد،افکاری که در اندیشه های انسان ها ازدیرباز رسوخ کرده بوده است،در افکار باستانی،ترس های انسان از طبیعت ونیرو های غریب مستولی بر آن و وجود اندیشه هایی که انسان را به نوعی به ماورای طبیعت سوق می دارد،برای جلوگیری از شرارت های طبیعت ازقبیل سیل و زلزله و امثال آن یا بیمارهای همه گیر چون طاعون و وَبا و امثال آن و دوری از سرچشمه های واقعی و زلال ارتباط با ماورای طبیعت که از طریق وحی صورت می پذیرفت،منجر به وجود آمدن عقاید شیطان پرستی شد،قربانی کردن و تقدیس نیروی شر حاکم بر طبیعت، برای ارتباط با اجنّه برای رسیدن به خیر و برکت نظیر،عقیده به شرف الشّمس که متوسّل به موکلان وجنّ های خورشیدی می شوند و امثال آن،پس ریشه بس طولانی بر این عقاید وجود دارد ،گرایش به شیطان در ابتدا به دلیل جهل بشر و مرموز بودن جهان و عدم تسلط او بر نیرو های طبیعی و در نتیجه ترس او بیشتر از عوامل طبیعی بوده است . گفته شده پرستندگان شیطان به اوروی آوردند چون اعتقاد داشتند خدا به نژاداینان خیانت کرده است وشیطان را در مراسمی که عملا اعتراض به خدای حقیقی داشت پرستیدند .
(1)
پروراندن این آیین عملی از روی یاس انجام می دادند اینها در حقیقت افرادی منزوی بودند که تنها با کمک اشخاص محدودی در رسیدن به هدف خود تلاش می کردند.
شیطان پرستان به خاطر اعتقاد به اینکه مذهب عامل بدبختی مردم است،به شیطان گرویدند و اعمالی که برعکس اعمال مذهب بود در پرستش شیطان انجام می دادند.
افزون بر این بنا به اعتقاد شیطان پرستان علّت اختراع شیطان قدرتی برتر از خدا بود بلکه ایجاد ترس بهترین دلیل به گرایش به این تفکر محسوب می شدزیرا کمتر عنصری همانند ترس اشخاص را به اطاعت وا می دارد. پس این تفکر ابزاری خوب به دست استعمارگران داد تا اول آنها را مرعوب قدرتی کنند تا مردم را به اطاعت از آنها وادار کند مسلم است کسی که بنده خدا باشد بنده آنها نخواهد شد برای نیل به این مقصود تسّلط بر ذهن ودل جوانان دنیا وسپس استعمار آنان،آنها در گام نخست به بزرگنمایی قدرت غرب اقدام کردند. ترس از قدرت غرب مقدمه ی شیطان پرستی است و هر که از غرب بهراسد در حقیقت بندگی او را گردن نهاده است؛ قرآن کریم در این باره می فرمایند:
« همانا شیطان یاران خویش را می ترساند، پس ای مومنان اگر به خدا ایمان دارید از شیطان نهراسید و تقوای مرا پیشه سازید.»
شیطان پرستان از تساهل و تسامح مطلق جانبداری می کنند وآنراسمبل مبارزه با فرهنگ حاکم می دانند،آنها که همه ارزش ها را ساخته دست و فکر بَشر می دانند دچار نسبیت و شکّاکیت معرفتی هستند
و تاکید بر مجموعه خاصّی از ارزش ها وبینش ها و ضرورت پذیرش حاکمیت و دفاع ازآن را امری غیر معقول تلقّی می کنند.
(2)
این نگرش با آنچه در تعالیم ادیان آسمانی به ویژه اسلام آمده،به کلُّی از جهات مختلف ناسازگار بلکه متضّاد است،زیرا ازیک سوء،مبانی تساهل وتسامح یعنی بشری بودن ونسبیت ارزش ها ومعرفت با بینش های دینی سازگار نیست و در بینش دینی خاستگاه ارزش ها خداست نه انسان و از سوی دیگر نه در بعد هستی شناختی و معرفت شناختی دلیل بر وانهادنگی و آزادی مطلق انسان ها،نفی خدا و نظام ناشی از آن و بی نیازی از وحی وجود دارد و نه در بعد ارزش شناختی دلیل متقنی بر ابتنای ارزش اخلاقی و حقوقی بر آرزوها،پنداشته ها واندیشه های بشری اقامه شده است .
شیطان پرستان همانند انسان مداران و وجود گرایان برای انسان اختیاری بی حد قائلند و معتقدند انسان هر گونه بخواهد می تواند خود را تحقّق بخشد .
شیطان پرستان معتقدند که مردم به اندازه ی کافی آگاهند تا قوانین اخلاقی را در پیکره اجتماعی نشر دهند بدون تهدید یک موجود خیالی خارق العاده که حکم به نابودی مجرم دهد.
در این جملات به قوانین اخلاقی سفارش شده است البته بدون توجّه به منبع صدور اخلاق،زیرا دسته ی زیادی از اخلاقیات که تا امروز حفظ شده است در پرتو تعالیم دینی بوده است .
شیطان پرستی خود را راه نجاتی برای توده های تسلیم شده در مقابل دین های اصلی معرّفی می کند.
شیطان پرستان افرادی جز مذهبیان مرتد و بی انگیزه نیستند که به اصولی پایبندند که درست در نقطه مقابل اصول مذهب است این گونه افراد آزاد اندیشانی هستند که از طریق جهان پژوهی فردی و
برانگیختن روح به سمت معنویت حرکت می کنند.
(3)
شعار شیطان پرستان این است که :
«تو تنها کسی هستی که کنترل زندگی ات را به دست میگیری
چیزی به اسم خدا زندگی تو را بهتر نمی کند،ما به چیزی که
نمی بینیم اعتقاد نداریم.»
شیطان پرستان معتقدند این دنیا برپایه ی دروغ است و همه باور های مردم بر همین دروغ شکل گرفته است،شیطان پرستی آئینی است که همه چیز را منفی ارائه می دهد،آنها واقعیت های جهان را نمی پذیرند.
آنها مخالف تعقل و اندیشه هستند و می گویند :
« فکر نکن،نقش تو همانند تماشاچی در این دردنیاست.»
شیطان پرستی معجونی است که هر آدم گرفتاری را به وحشی گری سوق می دهد.
قدرت یکی از وسواس های فکری و عقده های درونی شیطان پرستان است .رسیدن به دانشی است که دیگران بدان دسترسی ندارند.نفع شخصی،به شکل منطقی و خردمندانه و ارضای تمایلات نفسانی به شکل آزادانه ،اصل مهم تفکّر آنهاست،شیطان نمادی از موجودی متمرد است که از سرشت عصیانگر خود لذّت می برد.
شیطان پرستان ضد مذهب ، مذهب را به مضحکه می گرفتند و کار هایی درست برخلاف مراسم مذهبی و تعالیم دینی انجام می دهند،علّت این بود که شیطان پرستان اعتقاد داشتند که مراسم مذهبی ایجاد کننده قدرت است،منتهی این قدرت از آنها بیرون می رود و حال آنکه با معکوس کردن این مراسم ، قدرت به درون آنها راه خواهد یافت.
یک شیطان پرست معتقد است هر کس باید آزاد باشد و هر گونه عقیده یا احساس را بیان کند.
هدف عمده شیطان پرستان در آداب ور سوم ومناسکشان کوچک شمردن معیار ها و اصول مذهب است و ترویج افکار دروغین که بنیه اخلاق مذهبی را تضعیف کند.
گسترش این عقاید باطل و پوچ یک توطئه حساب شده و ویرانگری است که اکنون بسیاری از جوانان ما را به دام خود گرفتار کرده است و در درون جامعه نفوذ پیدا کرده است،عقاید شیطان پرستی چانچه عنوان شد در قشر های مختلف جامعه رشد پیدا کرده بدون آنکه کسی بداند این اندیشه که بدان پایبند است واین اصلی که به آن تمسک می جوید،و این عملی که انجام می دهد،همان شیطان پرستی می باشد .
با نگاهی به جامعه ایرانی بعد از انقلاب از این جهت که این انقلاب ،انقلاب مذهبی و ایدئولوژی بود به خصوص بعد از دوران جنگ تحمیلی ریشه های این نگرش در جهت مقابله با انقلابی گری و روشنفکری دینی در جامعه در مرتبه های مختلف دیده می شود و گاهی این اندیشه با ریشه دواندن در،مسئولین لیبرال به ظاهر اسلامی زمینه را برای گرایش جامعه و سوق دادن آن به سوی شیطان را هموار می سازد،شعار های شیطان پرستان از زبان دگراندیشان جامعه به گوش می رسد ، حمله به مبانی مذهب ، به قرآن،و عدم اعتنا به فرامین مذهبی و دینی،پایمال کردن دستورات قرآن همان کاری است که شیطان پرستان به گونه ای در جوامع غربی به شکل دیگر انجام می دهند ، و در موسیقی های راک غربی ندا سر می دهند که :
ما با تمام ارواح شرور تسخیر شده ایم ای خدا ما مرگ تو را
می خواهیم وبرروی برگزیده ات توف می کنیم و در جایگاه دست راست شیطان می نشینیم
یا فردی چون مرلین منسون که در موسیقی خود،خود را دشمن مسیح معرفی می کند و انجیل را پاره می کند .
با نگاهی به جریان های فکری ایران در زمان های مختلف این شعار ها البته به گونه دیگراز زبان روشن فکران جامعه چون سروش و....، برنامه های خاص ماهواره ای فیلم ها وسریال ها و مسابقات و تلگرام و اینستاگرام می شنویم،به هر گونه و شکلی مبارزه با مذهب و عقاید و اصول حاکم بر جامعه .
شیطان پرستی فقط یک جریان سیاسی نیست بلکه یک نوع تفکّر است که به بشر تزریق می شود وگام به گام دگرگونی در شخص به وجود می آورد،تفکّری که سیستم عمل شخص را متضاد با دین پیش می برد دروغ گوئی،دزدی،خیانت،تجاوز،افکارسیاه،جمود،پول پرستی،منفعت طلبی،همه این ها حاکی از وجود یک روح شیطان پرست در کالبد فرد ظاهرا متشرع است ، تزویر و ریا هم چهره دیگر این تفکّر است،نفوذ افکار شیطان پرستانه که هر کار که می کند بر خلاف روح دین و تَدَّین است ، و قدرت دادن به شیطان
و جناح شیطان مرعوب کردن مردم از غرب و وادار به تسلیم آنها،خدای آنها همان فرشته ی رانده شده از درگاه خدا می باشد به نظراینها طغیان شیطان در برابر خدا کاملا درست بوده است و به آزادی فکر و عمل و بالا بردن خود به هر وسیله ای اعتقاد دارند،آنها عموما به خدایی برای پرستش معتقد نیستند هرچند به ظاهر آخوند یا روحانی باشند و به زندگی غیر مادّی بعد از مرگ عقیده ای ندارند در نظر آنها هر شخص خدای خودش است،آنها با تکّیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را خار می شمارند.فلسفه شان ماکیاولی و منفعت طلبی و تزویر است شعارشان این است فقط من و خانواده ام جالب اینجاست برای شعار های شیطان پرستی خود روایات و احادیث نیز می آورند مثلا متمسک به روایتی می شوند که امام علی فرموده بدبخت کسی است که به خاطر دنیای دیگری به جهنم رود پس با تمسک به این شعار اصل منفعت طلبی و استعمار کارگران و عمال خود را پیشه کار خود می سازند و فقط خوش و خانواده اش را در محور قرار می دهد وهر چه بخواهد برای خود می خواهد یا با تمسک به این شعار که مدیر آن است که بدون پول مدیریت کند از احساس مسولیت سایر عوامل سواستفاده کرده وبه چپاول اطرافیان و کارگزارانش می پردازد ،وبه عنوان بهترین سرباز شیطان در متنفر کردن جامعه از دین همت می گمارد.
اصول و قوانین شیطان پرستان
1-تاکید بر بی همتایی مطلق یک فرد و حق رهایی انسان از هویتی که جامعه بر او تحمیل کرده است .
2-نظریه دموکراتیک«برتری از آن همه است.»
3-همه آنچه را که گناه شمرده می شود مرتکب شود چراکه حاوی
لذّت فیزیکی است .
4-خدایی جز انسان وجود ندارد .
5-انسان حق دارد با قانون خودش زندگی کند .
6-پلیدی و پاکی جدا ناپذیرند چون نمی توان روح پلید را بدون در نظر گرفتن روح پاک تعریف کرد . تاریکی بدون روشنایی قابل درک نیست.
7-ما ویران می کنیم تا چیزی نو بسازیم،دائما در حال تخریب و نوسازی خود هستیم.
8-سرگرمی مطلوب شیطان پرست ظلم بر افراد ضعیف و ناتوان است.
9- یک شیطان پرست حق ندارد با مسلمانان همراه شود و نماز بخواند و به مسجد یا حسینیه برود مگر آنکه خود را به شکل آنها در آورد و نماز و مسجد و حسینیه را تخریب و پیش همه ذلیل کند.به این گونه که با تظاهر به دین وانجام دادن عمل خلاف آن مردم را از هرگونه دین ومذهب متنفر کنند اینها بهترین جنود شیطانند
آداب و رسوم شیطان پرستان
1-قربانی کردن انسانیت در برابر شیطان:
کشتن روح انسانیت و قربانی کردن آن،ذبح شرعی کردن حقایق،عدالت را قربانی کردن،راستی را قربانی کردن،صداقت را قربانی کردن،عفّت را قربانی کردن،عزّت را قربانی کردن.
2-اعمال جنسی:
مهمترین اعمال یک شیطان پرست اسیر شهوت بودن است، (7)
پوشیدن لباسهای مستهجن،آرایش های عجیب و غریب مثل حیوانات خود را در آوردن گوش الاغی،چشم گربه ای و...
شلوار های تنگ وپاره مانتو های جلو باز،اعمال آزاد جنسی در در بین مردم،صحبت های بی حیایی و چت ها و تصاویر
شهوت ناک،آموزه های شیطان پرستی در ملل مسیحی در کتاب انجیل شیطان نوشته شده است و درملل اسلامی به گونه دیگر اول باید آنچه در قرآن ذکر شده ،عکس آن عمل کنند و قرآن را خفیف و خار کنند
و آنرا را در حدّ کتاب معمولی و کمتر از آن پایین آورند،قرآن را پایمال کنند هم لفظی و هم عملی در تحقیر آن بکوشند،
زمزمه هایی ازهمانندی قرآن به متون شعری و نثری را بیان کنند
و معجزه پیامبر آخر الزّمان(ص)را تمسخر و تحقیر کنند .
با توجه به مطالبی که در مورد شیطان پرستی و مبانی و اصول آن دانستیم خوب است بیاییم و روند فکری روشنفکری جامعه ایران را در چهل سال جمهوری اسلامی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم،تامشخص شود که این افکارچگونه علی رقم شعار اسلامی بودن جامعه در بین جوانان رواج پیدا کرده وبه اصطلاح شبیخون فرهنگی زده شده است.
عقاید
الف) ترویج اینکه انسان مذهب بودن و انسانیت جایگزین دینی شود،و اینکه خود انسان می تواند فارغ از عقاید مذهبی خوب و بد خود را تشخیص دهد .
ب) ترویج مطالب ضد دینی و مذهبی در سایت ها و کانال های اینستاگرام و تلگرام و گفتن گفتار های کوتاه بدون منبع مشخص ونشان دادن وبزرگ کردن نقاط ضعف مراسم مذهبی و سایر آداب و رسوم دینی و هر آنچه به خدا مربوط می شود .
ج)جایگزین کردن شعار های انسان محوری به جای شعار های الهی و تخفیف حج و زیارت و جایگزین کردن شعائرغیر دینی به جای آن .
د) جایگزین کردن کتب غیر دینی و اسطوره های داستانی به جای قرآن و کتاب های الهی و ترویج این گونه کتاب ها به پاسداشت ملّیت،قومیت،وتوتم پرستی .
ه) مذهب سازان عصر جدید بسیار زیرک هستند آنان به این حقیقت رسیده اند که همیشه گروهی در دنیا وجود دارند که هیچ گونه استقلال فکری ندارند و متاسفانه این گروه کمتر به خردمندان تمایل دارند بلکه میل بیشتر شان به کسانی است که هوا و هوس را سرلوحه کار خود قرار داده اند.نظیر بازیگران و خوانندگان وسلبریتی ها ،پرتکل شیطان پرستان بر این اساس است تازمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی ما دوباره تربیت نشوند نمی توانیم برنامه هایمان را در این گونه جوامع مطابق با روشی که کلّی و یکسان پیاده کنیم اما اگربرنامه ها را محتا طانه وتوام با آموزش آغاز کنیم می توانیم در کمتر از یک دهه منش و خوی سرسخت ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساخته ایم به زیر سلطه خویش درآوریم .
اولین گام وجود سلبریتی های پیرو ماست ،آنهایی که کم سوادند و در جامعه تاثیر گذار می توانیم آنها را به عنوان الگوی جامعه معرفی کنیم
زنانی ناهنجار وهنجار شکن مثل گلشیفته فرهانی و...،برهنه و بی حیاء با انتشار عکس های آنها روح عفاف و حیاء را از جامعه بگیریم و مردان بی موالات به عقاید دینی که تاثیر گذار ترین قشر های جامعه را تشکیل می دهند و هدف ما که رسیدن به جوانانی بی قید،خود محور و بی موالات و در پی لذایذ فیزیکی و جنسی و اعتیاد هستند را برای ما به ارمغان می آورد .فیلم های مستهجن رضا عطارانی می تواند با جاانداختن الفاظ بی حیائی
در بین مردم و خانواده ها و با سریال های بی محتوی ایجاد زندگی های تجملاتی وعاری از
خدا ومعنویت در جامعه به دست سینما پردازان درتلویزیون،ماهواره ممکن خواهد بود.
و)کندن علم و معرفت از جامعه به واسطه مسابقات بی محتوای و سعی در عدم فهم مفاهیم الهی در درون جهان و جایگزین
عوامل پَست و خالی از ارزش و محتوی و هدف ایجاد جوانانی بی سواد،بدبین و مرعوب غرب جهت تسلط بر آنها،هر کنکور یک جهش بر سمت شیطان ست.
ز) بر انگیختن روح تجمل گرائی و خود برتر بینی در بین زمامداران و مدیران یک جامعه مذهبی و ترویج اباحه گری در بین آنها که مردم عملا شکست دینی را مشاهده کنند و از خدا پرستی به شیطان پرستی گام بردارند،در اصل اینها کارگزاران شیطانند و هر عمل ظلمانه آنها تیری به جانب دین خدا و گامی به سوی شیطان است این ها که کلمه «شیطان» را بالا می برند وکلمه «الله» را پایین آورده و خورد می کنند اینها شایسته ترین جنود شیطان هستند و هر قدر که چهره ی مذهبی تر داشته باشند افسر بهتری در لشکر شیطان هستند این ها که کمر دین الهی را می شکنند و شیطان پرستی را رواج می دهند،ابلیس همیشه به اینها کمک
می کند،در گفتار در کردار و اعمال به آنها کمک می کند .
ح)رواج ارتباط مجازی در بین دختران و پسران:
در جوامع مذهبی که دختران د رخانه هامحسور هستند بهترین راه به میان آوردن آنها، رواج کانال ها و مسائل مجازی در تحریک جنسی و برهنه سازی آنهاست بدون آنکه از خانه خارج شوند،بذرهای شهوت و گناه را در درون آنها می کارند و پروش می دهند،زنی را که هیچ کسی ندیده بود در معرض دید همه قرار می دهیم و چیز هایی که نباید می دید در معرض دیدِش قرار می دهیم تا از اسارت دین و مذهب به جنود شیطان پرستی ملحق شوند.
امّا آنچه در جامعه مدنی ایرانی می تواند
در برابر این توطئه ها مقاومت کند ومنجر شده که تا به حال مقاومت کرده است:
1-وجود ساختار کاملا مذهبی جامعه ایران فارغ از جوانان به دام افتاده بسیاری از خانوده ها ساختار مذهبی و دینی دارند و جلوی این جریان مقاومتی ساختاری دارند.
2-وجود عزاداری مکررو اجرای شعائر مذهبی و دائم که یک جامعه مصون در برابر شیطان پرستی به وجود آورده است .و عملا جریانات وابسته بدان را سرکوب می کند.
3-وجود راهپیمائی عظیم «اربعین حسینی (ع)»که حرکت وسیع جهانی در احقاق کلمه «حق» و کلمه «الله» است اثرات خاصی بر روان و جان جوانان دارد .
نتیجه:
به هر حال جامعه ایران اسلامی ، به عنوان طلایه دار زعامت دینی در منطقه وجهان همیشه مورد آماج حملات ضد دینی و مذهبی بوده و این جریانات از طرق خاصی و عوامل داخلی وخارجی سعی در رخنه بین خانواده ها و ساختار مدنی جامعه را دارند واز هر حربه ای به مقابله می پردازند اول بستر مورد نیاز را با استفاده از تکنولوژی فراهم می آورند و بعد نرم افزار خاص خود را فعال کرده تا ایده خود را به کرسی بنشانند. بعد از انقلاب 57 این فعالیت سخت افزاری و نرم افزاری به گونه ای خزنده در جریان است و تا حدودی موفقیتهایی مخصوصا در چند سال اخیر به دست آورده است.
و یک جریان سیستماتیک در تغیر فاز یک ملت در جریان است تا آنها را از ساختاری دینی که عامل صلابت و استقلال یک ملت را فراهم آورده به فازی ضد دینی و شهوت ران و سکولار مطیع غرب و شیطان دراورد، وحزب الله را به حزب شیطان مبدل کند و شیطان گرایی مسوولین لیبرال براین نقشه شیطانی کمک شایان نموده است.ونتیجه آن جریان آقازادگانی با گرایش های شیطانی و تسلط آنها بر امور مملکت مهمترین پیشروی این جریان است.و عامل عمده تغییر فاز جامعه محسوب می شود واگر این جریان کنترل نشود خطری جدی در آینده برای محورمذهبی به وجود خواهد آمد.جنود شیطان با نقشه ای حساب شده در افکار و قلب جوانان درحال نفوذ و تخم گذاری هستند ،ولزوم اصلاح در رده های مختلف فرهنگی اجتماعی وسیاسی احساس می شد.که ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم