سروها ایستاده می مانند
توسط :تیم پایابوک
دسته بندی موضوعی :اخبار تخصصی کتاب
1396/03/30
10:19 AM
🔻یکی از خاطرات در متن کتاب: ▫️اسلام مرز ندارد ...
🔸از وقتیکه تجاوز به حریم حرم ائمه(ع) شروع شده بود خیلی بیقرار بود. بههمریخته بود و دائم میگفت: «باید کاری انجام دهم.» پاییز سال نود و دو کلیپی برایم آورد و در تلویزیون گذاشت تا ببینیم. در تصویر تکفیریها یک خانواده را گرفته بودند و بچهشان را به قسمتی مثل در ورودی مغازهای بسته بودند و جلوی این بچه، پدر، مادر، خواهر و برادرش را زندهزنده مِثلِه کردند! در آخر خودِ بچه را هم همینطور به شهادت رساندند! وقتی کلیپ را با چشمهایی گریان دیدم، حسن رو به من گفت: «میبینی مامانجان چیکار میکنند؟ میبینی مامانجان چهخبره؟»
با بغض گفتم: «خدا رو شکر که تو ایران نیستند.»
سرخ شد و با ناراحتی گفت: «یعنی چی این حرفت مامانجان؟ مگر شیعۀ ایران و سوریه داره؟»
گفتم: «نه من این رو نمیگم منظورم اینه که....» حرفم را ناتمام گذاشت و برگشت طرفم، با انگشت اشارهاش روی میز سطحی صاف و فرضی را ترسیم کرد و درحالیکه به قسمتهای مختلف آن اشاره میکرد گفت: «اینکه اینجا ایران یا آنجا عراق و جایی دیگه افغانستان هست خط و خطوط ما آدماس. این ما هستیم که نقشهها رو کشیدیم.» آنوقت بهطور فرضی همۀ مرزها رو پاک کرد و ادامه داد: «باید این مرزها برداشته شه. اسلام مرز نداره، هرجا اسلام در خطر باشه باید بریم.»
چنان با لحن جدی حرفش را زد که بهم فهماند که نگو خدا رو شکر تو ایران نیستند؛ و دوباره گفت: «ایران و سوریه برای من فرقی نمیکنه؛ حتی تو افغانستان یا پاکستان و هرجای دیگۀ دنیا که شیعه و مسلمان در خطر باشه باید به دادش برسیم.»