سم الله الرحمن الرحیم
و به نستعین و هو خیرٌ ناصر و معین
ماده المواد در روش رآلیسمی فیزیک معاصر
ماده المواد ، یا هیولی ، اولین مرتبه در تکوین ماده می باشد ،
که از لحاظ فلسفی و فیزیکی تعاریف مختلف دارد و ممکن است چون مسائل دیگر
فیزیک ، از لحاظ لفظ یکی و از لحاظ معنی متفاوت باشد ، ابتدا ماده المواد
را بر اساس اصول نظریات مختلف فیزیک مورد بحث قرار می دهیم و سپس تعریف
فلسفی آن را بیان می کنیم و میزان نزدیکی یا دوری این دو تعریف را با
یکدیگر مورد ارزیابی علمی قرار می دهیم برای این موضوع سه نظریه فیزیکی را
که مربوط به جهان ریز مقیاس جهان ما و جهان بزرگ مقیاس است را مورد ارزیابی
قرار می دهیم و در هر نظریه مادة المواد را تعریف می کنیم ، همان طور که
می دانیم هر علم و نظریه اصول و مبادی مربوط خود را دارد ، مثلاً در جهان
بزرگ مقیاس یا کیهان شناسی بر اساس اصولی بنا نهاده شده که از جمله دو
نظریه نسبیت خاص و نسبیت عام می باشد ، نسبیت خاص بر اساس اصولی است چون
سرعت نور امری مطلق است ، و قوانین فیزیک در چهارچوب های لخت ، ثابت است . و
در نسبیت عام هم ارزی شتاب و گرانش ، و انحنای فضا – زمان
در مجاورت جرم ، یعنی جرم است که هندسه فضا- زمان را تعیین می
کند در نسبت جهان از ذرات تشکیل می شود که این ذرات جرم در زمان هستند و
به عبارت دیگر حادثه و رویداد نسبیت به جای آنکه بگوید که جهان از ذرات
تشکیل شده عنوان می دارد از رویدادها تشکیل شده لاجرم همان طور که زمان در
سیلان و نوبه نو شدن است کل عالم در هر لحظه در حال نو به نو شدن است چرا
که جهان چهار بعد دارد و یکی از ابعاد آن زمان است و در نسبیت اتحاد بین
فضا و زمان به اثبات می رسد نسبی بودن فضا و زمان و وابستگی آن به سرعت
افراد نکته مهم نسبیت خاص است ، یعنی فضا – زمان اصالت ندارد بلکه امری
نسبی هستند نباید جزو مطلق ها محسوب شوند نسبت به افراد مختلف ، مختلف
اندازه گیری می شوند ، و جالب این است که خود جرم هم مطلق نیست و وابسته به
سرعت است می تواند نسبت به افراد مختلف با سرعتهای مختلف مختلف اندازه
گیری شود ، جرم مقاومت در حال حرکت است ، جرم هم، هم سنخ با انرژی است یعنی
ماده گاهی خود را به صورت انرژی نشان می دهد گاهی به صورت جرم ، پس هم جرم
امری نسبی هست و هم فضا – زمان در قلمرو مطلق ها قرار نمی گیرند ، حالا می
گوییم جهان از حادثه آفریده شد Ext یعنی ذرات هر لحظه در آنات مختلف ظهور
دارند و از بین می روند
و دوباره ظهور پیدا می کنند حرکت متصل تدریجی پس در نسبیت
جهان هر لحظه در حال نو به نو شدن هستند و گوئی به عدم رفته و دوباره از
عدم به وجود می آیند اینجا را نگه داریم تا بعد مراجعه کنیم .
تعریف ماده در مکانیک کوانتمی :
خوب است برای تعریف ماده در مکانیک کوانتمی از تعریف ذرات
شروع کنیم آزمایش ها و تجربیات فیزیکی در نظریه مکانیک کوانتمی ذرات را با
تعریفی خاص معرفی می کند در مکانیک کوانتمی عنوان می شود که توزیع انرژی در
جهان به صورت فله ای نیست بلکه کوانتمی و بسته ای است ، و آزمایشات متفاوت
چون آزمایش نوری پراش حاکی از موثر بودن ذهن ناظر بر آزمایش است و
آزمایشاتی چون آزمایشی نظریه نامساوی بل هم حاکی از عدم وجود فضا – زمان
نسبت به ذره است پس لاجرم در مکانیک کوانتمی نتیجه می شود که ذره کوانتائی
است ریاضی یعنی ذهنی مجرد از فضا و زمان خوب حالا این کوانتای ذهنی و مجرد
از فضا – زمان این مسئله را به وجود می آورد که با در نظر گرفتن ایده گربه
شوردینگر به دو دسته و طایفه تقسیم می شوند گروهی ایده آلیست های کوانتمی
که اصالت را به ذهن می دهند و جهان را کلاً ذهنی می دانند و ماتريالیست های
کوانتمی که وجود جهان های موازی را در نظر می گیرند ، پس در کوانتم خلاصه
شدن بسته موج به وسیله امری متافیزیکی و فرا مادی مطرح می شود ، پس ذهن
خودش در وجود ماده دخیل می شود ، اما اینکه ذهن چه کسی و یا در کیهان شناسی
کوانتمی تا آنجا پیش می رود که در لحظه پلان و زمان پلانک که جهان در
مرتبه کوانتمی خود قرار دارد ، اگر این تعریف را برای ذره پیش بکشیم ،
لاجرم در لحظه ای که هنوز فضا – زمان به وجود نیامده ، ذهن چه کسی خود را
نشان می دهد .
تا حالا دو تعریف از ذرات متشکل ماده را ارائه دادیم :
1- جهان از حوادث به وجود آمده اند که هر لحظه در حال نو به نو شدن هستند
2- جهان از ذرات تشکیل شده اند که ذهنی و مجرد از فضا و
زمان هستند حالا با توجه دو تعریف فوق یک مسئله دیگر یعنی خلقت از عدم را
مورد ارزیابی قرار می دهیم .
خلقت از عدم بر اصل عدم قطعیت ، که وابسته به کوانتم است که
در این نظریه طبق فرمول خلاء که مشخص است که محیطی عاری از جرم است چون
میزان جرم در آنجا به یقین صفر است پس در مورد میزان انرژی در آن دچار
تردید هستیم و قطعاً مساوی صفر نیست ، و این را خلاء کوانتمی می گویند از
طرفی در خلاء کوانتمی طبق همان فرمول می توان بقای انرژی
را نقض کرد یعنی ذراتی به وجود بیایند که در بازه زمانی
وجود داشته باشند و دوباره از بین بروند ، یعنی طبق نظریه مکانیک کوانتمی
می تواند در هر لحظه از خلاء کوانتمی ، بر اساس قاعده خاصی ذراتی در بازه
های زمانی کوتاهی به وجود بیایند و از بین بروند حالا این ذرات می توانند ،
الکترون باشند ، پروتون باشند و یا هر چیز دیگر ، این خلاء کوانتمی را در
اصطلاح فیزیک دانان معاصر عدم می گویند که خود دریایی است انرژی و حالت های
مختلف ماده مثلاً فرض کنید یک انسان از اول تا آخر عمرش را در یک ماتریس
فرض کنیم که این ماتریس در لحظه های مختلف حالت های مختلف یک انسان را نشان
می دهد ، در هر لحظه هر یک از حالات برای شخص رخ می دهد ، در یک نگاه
انسان در هر لحظه در یک حالت است ، که این نگاه جهان probabilityاست اما
در جهان possibilityهمه حالتها وجود دارد ، و این ماتریس متعلق به یک نفر
است که کلاً با تمام افراد دیگر متفاوت است و هیچ کس توان پر کردن جاهای
خالی آن را ندارد ، هر چند که خالی است باز هم وجود دارد و قابل اشغال شدن
نیست در مکانیک کوانتمی و مکانیک ذرات بنیادی به این حفره ها یا پاد ماده
می گویند ، یا دنیای انرژی منفی ، که دریائی است که خلاء کوانتمی را پر
کرده است ، در حالت عادی ممکن است در اثر علتی ذرات از دریای انرژی منفی
وارد انرژی مثبت شدند در بازه های زمانی ظهوری داشته باشند ، پس خلاء
کوانتمی جهانی است سرشار از آمد و شد ذرات که قابل اندازه گیری هم لاجرم
نیستند
0 نکته اینجاست که محیط ظهور و افول این ذرات کجاست و چیست ؟
این مساله را در ابتدای آفرینش بررسی می کنیم ، چون طبق نظریه استاندارد کیهان شناسی و تورم ، تورم جهان در تا زمان 43-10 ثانیه و طول 32-10 متر بوده است لاجرم در ابتدای خلقت این افت و خیزها یعنی خلاء کوانتمی در ابعاد 32-10 متر بوده است در اثر پدیده تونل زنی کوانتمی تعدادی از ذرات از نیست به هست آمده اند اما چون دمای جهان در مرتبه 43+10
کلوین بوده است ذرات قابل تفکیک نبودند و یک ابر تقارن در جهان حکم فرما
بوده که تمام ذرات و نیروها با هم متحد بودند و رفته رفته که دمای جهان
پایین آمده با تغییر فازهای متعدد تقارن ها شکسته شده و لاجرم تفکیک ها به
وجود آمده و وقتی دما در دمای 17+10 قرار گرفت با به وجود آمدن
میدان هیگز ذرات جرم دار شده و جرم به وجود آمد و جهان از خلاء کوانتمی
وارد ظهور جرم گردید . و بیگ بنگ خود را نشان داد و وارد ظهور رسید ، حالا
سوال اینجاست
از لحظه t=0 تا لحظه که دما تا 17+10 درجه
رسیده است ، جهان در مرحله ای بوده که ذراتی بدون جرم در جهان وجود داشته
اند که با سرعتهای هم اندازه سرعت نور در حال حرکت بودند و یک ابر تقارنی
عظیم بر جهان حاکم بوده است در لحظه t=0 در واقع زمانی است که خلاء کوانتمی
ظهور داشته و محیطی بوده که در آن محیط اصل عدم قطعیت جاری بوده یعنی
قوانین فیزیک کوانتمی بر آن جاری بوده و محیطی بوده که پذیرنده چنین قانونی
می باشد ، که هر لحظه ماده و ذرات بدون جرم به وجود آیند و دوباره معدوم
شوند یعنی از خلاء کوانتمی ظهور پیدا کنند و دوباره به خلاء کوانتمی باز
گردند . پذیرایی این ظهورها و عدم ها بوده است ، این ظهور و عدم یعنی محیط
با انرژی منفی ، فازهایی از انرژی مثبت در آن به عرصه ظهور می رسد و دوباره
به حالت انرژی منفی باز می گردد . کم کم با پایین آمدن دما این فازهای
مثبت بیشتر و بیشتر می شوند و مشخص است که به وجود آمدن این محیط لاجرم به
ظهور ذرات مادی با جرم منجر نمی شود بلکه در فازها و دماهای بعدی ظهور جرم
را دارا هستیم . حال اگر بخواهیم از ماده المواد صحبت کنیم ، همین محیط است
که در بازه های زمانی کوتاه ظهور و عدم ذرات در آن به وجود می آید
یعنی محیط پذیرنده پذیرنده این ظهورها و عدم ها ، محیطی
که پذیرای قوانین مکانیک کوانتمی می باشد که محیطی پر انرژی یا همان خلاء
کوانتمی می باشد . این خلاء کوانتمی با تعریف نیستی از ذرات هم منافاتی
ندارد بلکه موید آن است و در این موضوع اشتراک نظر دارند چرا که همان ظهور
ذرات در زمان ها همان حوادث یا رویدادها هستند پس می توان گفت که مادة
المواد از سه رکن تشکیل شده :
1- محیط پذیرای قوانین کوانتمی (هوا)
2- قوانین مکانیک کوانتمی (قلم)
3- انرژی (نور) که حاکی از دمای c 43+10 می باشد ، و در فاز بعد از این فاز به علت شکسته شدن تقارنها انرژیها تفکیک شد ذرات پیمانه شده بدون جرم حاصل آمدند (انوار)
حدثني أبي عن حماد بن عيسى عن إبراهيم بن عمر اليماني عن أبي
الطفيل عن أبي جعفر عن أبيه علي بن الحسين عليهم السلام أنه قال: وقد ارسل
إليه ابن عباس يسأله عن مسائل: واما ما سئل عنه من العرش ممن خلقه الله؟فان
الله خلقه أرباعا لم يخلق قبله الا ثلاثة أشياء: الهواء والقلم والنور ثم
خلقه الله ألوانا مختلفة
در تفسیر نورالثقلین از امام سجاد علیه السلام با اسناد
صحیحی روایت شده است که در جواب ابن عباس که از ایشان درباره این موضوع
پرسیده شده بود که الله عرش را از چه پدید آورد؟فرمودند:"خداوند جهان را بر
اساس چهار رکن پدید آورد که سه رکن آن اساسی بودند ،هوا،قلم،نور وسپس
خداوند بر اساس این سه رکن الوان-رنگهای - مختلف(همان ذرات تعین پیدا کرده
بدون جرم یا طول موج ها) را پدید آورد(تقارن شکسته شد)
منابع:
1- الفبای نسبیت/برتراند راسل
2- آشنایی با کیهانشناسی/جیانت ویشنوناریکار/نشردانشگاهی
3- مکانیک کوانتمی/ساکورایی
4- Gauge theories inparticle physics(Bristoladam hilger)
5- تفسیر نورالثقلین /عبد علی بن جمعة العروسی حویزی
مهدی دانشیار کارشناس ارشد مرکز نجوم وعلوم نوین 09303897350...55951286