بسم الله الرحمن الرحيم
مساله رويت با چشم غير مسلح
مساله افق
طبق روايت نبوي "صم لرويه وافطر لرويه" مساله رويت هلال به
عنوان يكي از مسايل فقهي نجومي مورد بحث فقها از دير باز بوده است اما
مساله رويت با چشم غير مسلح از دوران مرحوم محقق ناييني وارد مسائل فقهي شد
.
مساله رويت هلال در دو موضوع قابل تبيين است يكي اينكه گفته
شود كه رويت هلال طريقت دارد و دوم اينكه گفته شود كه رويت هلال موضوعيت
دارد اگر رويت هلال طريقت داشته باشد مساله در اين شكل حقيقت مساله به
وجود آمدن ماه نو وهلال است حالا ما به چه طريقي به آن علم پيدا كنيم
اهميتي ندارد چه با چشم چه با تلسكوپ چه با راديو تلسكوپ فرقي نمي كند همين
كه علم پيدا بشود كه هلال تشكيل شده است كافيست. در حديث گفته شده هم
عنوان رويه آمده بدون تقيد به چيزي يا حتي منطقه اي در ادله كساني كه قايل
به رويت بدون ابزار هستند اين مطرح است كه رويت هلال موضوعيت دارد نه طريقت
، يعني اينكه هلال ماه بايد با چشم غير مسلح ديده شود تا بگوييم اول ماه
است استناد به اين است كه رويت بايد براي عموم مردم ميسور باشد واين مساله
را مشابه مساله وقت تبيين اذان صبح مي دانند از آنجا كه در آيه مشهور تعيين
وقت آغازروزه در روز گفته مي شود كه صبح وقتي آغاز مي شود كه خط ابيض وخط
اسود در افق قابل تشخيص باشند ودر اين راستا در مورد شبهاي مهتابي گفته مي
شود كه صبح ديرتر تحقق مي يابد چون اين خط به علت روشني هوا ديرتر متميز
داده مي شودپس در اين خصوص ديدن خط مميز موضوعيت دارد هر چند از نظر
محاسباتي صبح صادق چند دقيقه قبل شروع شده باشد اين نظر را مرحوم امام (ره)
قبول كرده اند پس لاجرم رويت با چشم غير مسلح آغاز ماه نو مي باشد نه صرفا
لحظه مقارنه و تشكيل هلال از نظر محاسباتي
و همچنين با توجه به اينكه معمولا هلال باچشم غير مسلح يك روز
بعد از مقارنه اتفاق مي افتد ولي با چشم مسلح ممكن است در همان روز هم
باشد و حتي اگر رويت در روز را هم مطرح كنيم مزيد بر علت است ، يعني معمولا
اين دو طريق يك روز اختلاف دارند ژس از زمان حضرت رسول اكرم تا زمان مرحوم
ناييني همواره مسلمين يك روز دير تر روزه مي گرفتند و يك روز دير تر افطار
مي كردند ، واين كثرت اماره نظر به بطلان آن دارد،پس لاجرم نظر امام
خميني و عدهاي از مراجع چون آيات اعظام خويي، سيستاني،مكارم، و... بر اين
مساله قرار دارد.
مساله افق:
طبق روايتي موثق از امام صادق عليه السلام عده اي نزد امام
آمدند و گفتند كه ما در اثر بدي هوا موفق به رويت هلال نشده پس لاجرم 29
روز روزه گرفته ايم امام فرمودند به عمل مردم مصر نگاه كنيد اگر آنها 30
روز روزه گرفتند شما هم يك روز جبراني بگيريد.
عده اي از علما با تكيه بر حديث مذكور عنوان مي كنند از آنجا
كه مردم كوفه از مصر دور هستند با اين صحبت امام بنا به دور بودن افق مصر
لاجرم مساله وحدت افق وجود دارد در اين جا تشكيل هلال موضوعيت دارد ومساله
تشكيل هلال زمين مركزي است نه منطقه مركزي يعني اگر زمين را به مثابه يك
نقطه بگيريم هلال نسبت به اين نقطه تشكيل شده است حالا در هر منطقه زمين
هلال ديده شود براي ساير بلاد هم معتبر هست البته عده اي از فقها اين مساله
را مقيد به اشتراك در شب كرده اند
اما عده اي به اين مساله اشكال مي كنند كه چون مساله خبر
گرفتن مطرح است با امكانات آن روزگار مناطق خيلي دور مد نظر امام نبوده
وهمان مناطق هم افق را شامل مي شود ومراد از مصر بلد سمت مصر نزديك است نه
آنچه امروزمصطلح مي باشد
عده از فقها اين اشكال را مطرح ميكنند كه در صورت گرفتن
افقهاي مختلف در ماه مبارك شب قدر هاي مختلف عارض مي شود در صورتي كه در
قرآن يك شب قدر بيشتر عنوان نشده است در جواب اين فقها گفته شده با مساله
اتحاد افق كه در شب با هم مشترك باشند نيز شب قدر ها تا دو روز اختلاف دارد
پس همان اشكال اينجا هم وارد است
عده اي از فقها نقاط هم افق را مناطقي مي دانند كه در هنگام
غروب خورشيد ماه در آن مناطق ارتفاع داشته باشد واين تعريف از هم افق بودن
تعريفي است كه مناطق هم افق در هر ماهي با ماه ديگر متفاوت مي شود گاهي
تهران با آبادان هم افق است چون در هنگام غروب آفتاب در تهران ماه علاوه بر
تهران در آبادان هم ارتفاع دارد و حتي در مكه وبلاد هاي دور ديگر پس همه
هم افقند
و گاهي تهران با قم هم هم افق نيست چون در ماهي در هنگام غروب خورشيد ماه در تهران ارتفاع دارد ولي در قم ارتفاع ندارد
مهدی دانشیار09303897350-55951286