گذری بر زندگی یکی از دانشمندان بزرگ ایرانی که اهل ری بود

رازی از ما راضی نیست!


سودابه رنجبر- محمدبن زكرياي رازي نامي آشنا در جهان است. دانشمندي از كهن سرزمين ري كه به استناد شواهد تاريخي در ري متولد شده و در همين شهر به خاك سپرده شده است. اما چند‌درصد از اهالي ري به اين مهم آگاهي دارند و چند‌درصد از نخبگان شهرمان اين دانشمند بزرگ را آن‌گونه كه بايد مي‌شناسند. كنكاش و شناخت، شخصيت اين دانشمند بزرگ به قدري مورد كم لطفي قرارگرفته است كه حتي بعضي از پژوهشگران عرب از فرصت استفاده كرده و‌درصدد هستند تا او را در زمره ايل و تبار خود جلوه دهند.

محمدبن زكرياي رازي نامي آشنا در جهان است. دانشمندي از كهن سرزمين ري كه به استناد شواهد تاريخي در ري متولد شده و در همين شهر به خاك سپرده شده است. اما چند‌درصد از اهالي ري به اين مهم آگاهي دارند و چند‌درصد از نخبگان شهرمان اين دانشمند بزرگ را آن‌گونه كه بايد مي‌شناسند. كنكاش و شناخت، شخصيت اين دانشمند بزرگ به قدري مورد كم لطفي قرارگرفته است كه حتي بعضي از پژوهشگران عرب از فرصت استفاده كرده و‌درصدد هستند تا او را در زمره ايل و تبار خود جلوه دهند. محمدبن زكرياي رازي را بيشتر با عنوان كاشف الكل مي‌شناسند، اما او خدمات بسيار ارزنده‌تري دركارنامه خود دارد که متأسفانه به دليل تنگ‌نظري بعضي از حاكمان آن دوره پنهان مانده است. او درشيمي، داروسازي، طب، فلسفه، منطق و... سرآمد عصر خود بوده است. كاش يكبار هم كه شده پرچم‌مان را براي باليدن به محمدبن زكرياي رازي بالا ببريم.

كنگره‌اي برای بیداری نخبگان
سال گذشته با همكاري آستان حضرت سيدالكريم(ع) در دانشگاه قرآن و حديث كنگره بزرگداشت محمدبن زكرياي رازي برگزار شد. اين اتفاق دليلي شد برای اینکه بعضي از محققان و پژوهشگران براي معرفي و شناخت بيشتر اين عالم و دانشمند فيلسوف تلاش كنند. همكاري محققاني چون مهدی محقق و بسياري از پژوهشگران، سبب شد تا گروه تحقيقاتي براي كشف مدفن واقعي محمد زكرياي رازي تشكيل شود. «مهدی دانشيار» دانش‌آموخته رشته اخترفيزيك و فيزيك هسته‌اي به‌عنوان يكي از برگزار‌كنندگان اين كنگره مي‌گويد: «بعد از برگزاري كنگره، توانستيم جمعي از محققان را كنار يكديگر جمع كنيم و بستر همكاري براي شناسايي بيشتر اين دانشمند بزرگ را مهيا كنيم.» دانشيار به‌عنوان مدير انجمن نجوم رصدخانه حرم حضرت عبدالعظيم(ع) مي‌گويد: «كتابخانه‌ای اختصاصي هم براي جمع‌آوري همه آثار محمدبن زكرياي رازي به همين نام تشكيل شده و در اين راه بسياري از كتابخانه‌هاي ايران از جمله كتابخانه ملي و كتابخانه قدس رضوي و... همكاري داشته‌اند.»

كتاب‌هاي خطي رازي در كتابخانه
يكي از چهره‌هاي جوان و تأثير‌گذار درحفظ آثار زكرياي رازي احسان مقدسي است. او دانش‌آموخته رشته دامپزشكي است اما به دليل علاقه‌اي كه به زكرياي رازي داشته بخش زيادی از وقت خود را صرف ترجمه آثار محمدبن زكرياي رازي كرده است. احسان مقدسي مي‌گويد: «به دليل تسلط به زبان عربي و علاقه‌اي كه به اين شخصيت علمي و فيلسوف اسلامي دارم سعي كردم كتاب‌هاي او را ترجمه كنم. البته با توجه به كم لطفي‌هايي كه نسبت به اين دانشمند دارو‌ساز، پزشك و فيلسوف شده، بخش عظيمي از كتاب‌ها و رساله‌هاي او در كشورهاي ديگر نگهداري مي‌شود و كمتر كتاب‌هاي او به زبان فارسي ترجمه شده است. بعد از سفر‌هايي كه به كشورهاي عربي به‌خصوص كشور مصر داشتم، توانستم نسخه‌هاي اصلي كتاب‌ها را كپي‌برداري كنم و آنها را در اختيار كتابخانه تخصصي زكرياي رازي قرار دهم و چندين جلد از كتاب‌هاي پزشكي اين دانشمند را هم ترجمه كردم. در آينده نزديك كتاب 15 جلدي از ترجمه آثار محمدبن زكرياي رازي را به چاپ مي‌رسانم.»

 

رئيس بيمارستان رازي چند بار نامه را خواند. نامه از طرف رئيس دانشگاه آكسفورد بود. در نامه نوشته شده بود با توجه به اهميت بزرگداشت دانشمند بزرگ حكيم محمدبن زكرياي رازي پيشنهاد مي‌كنم مكاني را با نام اين عالم بزرگ در شهرري كه زادگاه و موطن اصلي اوست بسازيد تا همه بدانند كه محمدبن زكرياي رازي از كجا برخاسته است. شرح اين داستان در ابتداي يكي از مقاله‌هايي كه به كتابخانه تخصصي محمدبن زكرياي رازي اهدا شده، آمده است. اين نامه زماني به دست رئيس بيمارستان رازي رسيد كه هنوز در ايران خبري از ايميل و اينترنت نبود. آنها هم مسئولان شهري را در جريان گذاشتند. اما در اين سال‌ها چه اقدامي در زمينه معرفي شخصيت زكرياي رازي شده است. به بهانه بزرگداشت روز ابوبكر محمدبن زكرياي رازي و روز دارو‌سازي به مراكز فرهنگي و حتي محلي شهرري سر زديم تا بدانيم بزرگداشت اين دانشمند چقدر دغدغه اهالي فرهنگي و نخبگان علمي شهرري است.

جواني در‌طلب كيميا
محمدبن زكرياي رازي در سال 251هجري قمري یعنی درست 2 سال بعد از وفات حضرت عبدالعظيم(ع) در شهرري به دنيا آمد. از كودكي به اين فكر مي‌كرد كه چطور مي‌تواند گوهر فلزات را استخراج كند. به دنبال اكسيري مي‌گشت تا بتواند از فلزات طلا بگيرد. رازی تا 30 سال به اين كار مشغول بود و در كيمياگري آن‌چنان پيشرفت كرد كه بعد از جابربن حيان (از شاگردان امام صادق(ع)) نخستين كسي بود كه علم شيمي را از يك دانش پر رمز و راز به يك علم ملموس و تجربي تبديل كرد. عملكرد زكرياي رازي آن‌چنان دقيق بود كه طي چند دهه گذشته، شيميداني به نام شيباني توانست تمام نوشته‌هاي زكرياي رازي را به‌صورت فرمول بنويسد.

طب را در‌طلب طلا يافت
آنقدر در آزمايشگاه كوچك خانه خود، مواد مختلف را تركيب و تجزيه كرده بود كه چشمانش آسيب ديد. همه پزشكان از معالجه او عاجز شدند تا اينكه پزشكي كه از ري مي‌گذشت توانست او را معالجه كند و در عوض‌ كاري كه انجام داده بود مبلغ هنگفتي از زکریای رازی دريافت كرد. بعد از آن بود كه به پزشكي به عنوان نوعي از كيميا‌گري اعتقاد پیدا کرد. از اين‌رو عازم بغداد شد تا بتواند در بيمارستان بغداد علم پزشكي را بياموزد. البته در روايت‌هاي متعددي عنوان شده كه محمدبن زكرياي رازي با توجه به قرارگرفتن در دوران غيبت صغري، با جمعي از بزرگان و عالمان براي ملحق شدن به حضرت امام زمان(عج) به بغداد سفر كرده است.

 

مجسمه و تنديس محمدبن زكرياي رازي سال‌هاست كه در ورودي دانشگاه پزشكي پاريس خودنمايي مي‌كند. مسئولان اين دانشگاه معتقدند دانش پزشكي بر پايه كتاب‌هاي محمدبن زكرياي رازي و ابوعلي سينا

استوار شده و كتاب‌هاي اين دانشمندان بزرگ ايراني هنوز هم در اين دانشگاه تدريس مي‌شود. اين در حالي است كه اين دانشمندان به‌خصوص زكرياي رازي در كشور و موطن خود غريب و ناشناخته است.

كاشف الكل
محمد زكرياي رازي با توجه به مطالعه عميقي كه در آيات قرآن كريم داشت در سوره صافات به آيه‌اي برخورد که به اين معني كه در بهشت از شراب به بهشتيان داده مي‌شودكه نه در آن فساد عقل است و نه آنها در آن از بين مي‌روند. زکریای رازی بعد از آن موفق شد الكل شراب كه باعث مستي و از خود بي‌خود شدن مي‌شود را توسط آزمايش‌هاي مكرر از شراب جدا كند و از آن براي ضد عفوني كردن زخم‌ها در علم پزشكي استفاده كند كه بعد‌ها از آن با نام الكل استفاده ‌شد. در ضمن محمدبن زكرياي رازي نخستين كسي است كه از پنبه در كنار الكل در طب استفاده كرده است كه بعد از گذر قرن‌ها همچنان استفاده از اين 2ماده مرسوم است.

رازي در چال طرخان
بعد از اينكه پزشك حاذقي شد به شهرري بازگشت، بيمارستان ري را بعد از بيمارستان بغداد ساخت و در اين بيمارستان دانشجويان زيادي را پرورش داد. اين بيمارستان در روستايي به نام روستاي چال طرخان یا چال تلخان، ساخته شد. سند ساخت بيمارستان در كتاب دكتر كريمان روايت و گفته شده كه ساخت آن توسط مردم شهرري انجام شده و مهندسي آن زير نظر محمدبن زكرياي رازي بوده است. در این سند آورده شده که كارگران زيادي از زن و مرد در ساخت آن سهيم بوده‌اند. براثر فعاليت‌هايي كه اخيراً باستان‌شناسان در محدوده روستاي چال طرخان در مجاورت تپه ميل شهرري داشته‌اند كشفياتي حاصل شده كه وجود بيمارستان در اين منطقه را تأیید می‌کند.

رازي كجا دفن شده است؟
محمد زكرياي رازي در 62 سالگي ديده از جهان فروبست. در اينكه زكرياي رازي در شهرري به خاك سپرده شده هيچ شكي وجود ندارد اما به دليل‌‌‌‌ ترور شخصيتي اين دانشمند از طرف بعضي افراد صاحب نفع، شناخت واقعي رازي در بين مردم ايران به‌خصوص شهرري اتفاق نيفتاد و به همين دليل مقبره‌اي از او باقي نمانده است. احمد ابوحمزه، ري‌شناس درباره محل دفن اين دانشمند بزرگ مي‌گويد: «با توجه به اينكه محل زندگي و كار رازي در چال طرخان بوده است 2 احتمال وجود دارد. اینکه اين دانشمند بزرگ درمحل تپه ميل یا همان آتشکده به خاک سپرده شده يا در نزديك‌ترين امامزاده يعني امامزاده شعيب (شبيب) كه در روستاي فيروز‌آباد واقع است به خاك سپرده شده است.

جمع‌آوري نشانه‌هاي رازي از گوشه و كنار جهان
تكميل كتابخانه تخصصي زكرياي رازي تنها به جمع‌آوري آثار او از كتابخانه‌هاي كشور محدود نشده است. دانشيار مي‌گويد: «براي هرچه پر بارتركردن این كتابخانه تخصصي با كتابخانه‌هاي خارج از كشور از جمله كشورهاي مصر، عراق و فرانسه و... ارتباط برقرار كرديم و تا به حال توانستيم كتاب‌هاي زيادي را در قالب پي دي اف نسخه‌هاي خطي از زكرياي رازي و همچنين نسخه‌هاي ديگر از كتاب‌هاي زکریای رازي را جمع‌آوري كنيم. همچنين مقاله‌هاي زيادي را از دانشگاه‌هاي سراسر جهان جمع‌آوري كرده‌ايم. البته بخش زيادي از مقاله‌ها و كتاب‌ها به‌صورت ميكروفيلم و فايل در اختيار ما گذاشته شده است كه به‌زودي در قالب كتاب چاپي به كتابخانه اضافه مي‌شود.»

 

پایان نامه ای برای دفاع از رازی
پايان‌نامه‌اش مربوط به زندگی ابوبكر محمدبن زكرياي رازي است. ميترا بيرامي، متولد 1334 و معلم بازنشسته شهرري است که چند سال قبل از پايان‌نامه‌اش با عنوان «رازي» در حضور استادان بزرگ تاريخ اسلام دفاع كرد. او مي‌گويد: «پرداختن به اين موضوع بركت زيادي در زندگي‌ام داشت. روز اولي كه موضوع پايان‌نامه‌ام تأييد شد، استاد راهنما تأكيد كرد كه روي مذهب و دينداري اين دانشمند بزرگ تمركز ويژه‌اي داشته باشم. در نخستين مطالعات، متوجه شدم كه به او نسبت الحاد داده‌اند و عنوان شده بود كه نبوت را قبول نداشته است. اما بعداز 2سال مطالعه، چند دقيقه‌اي فرصت داشتم تا از پايان‌نامه‌ام دفاع كنم. در همان چند دقيقه به لطف خدا ثابت كردم كه محمدبن زكرياي رازي شيعه اثني‌عشري بوده و استادان اين موضوع را پذيرفتند و تنها جمله‌اي كه آن روز به من انرژي مضاعفي داد اين بود كه استادي گفت رازي از تو راضي است. بيرامي اين روزها از بسياري نخبگان علمي شهر دلگير است و مي‌گويد: «كمترين انتظاري كه از اين عزيزان دارم مطالعه آگاهانه است. زكرياي رازي هنوز هم به شكلي ديگر‌‌‌‌ ترور شخصيتي مي‌شود. آن‌طور كه شايسته اوست برايش بزرگداشتي برپا نمي‌شود و اين خيانت در حق نسل امروز ماست.»بيرامي با اشاره به نيازي كه اين روزها به سبك زندگي اسلامي احساس مي‌شود می‌گوید: «به راحتي مي‌توان با اقتباس از زندگي اين دانشمند بزرگ كه در بيشتر علوم حاذق بوده براي جوان‌ها و زندگي اجتماعي‌مان الگو‌سازي كنيم. به‌عنوان مثال سختكوشي و مطالعه‌اي كه رازي داشت باعث شد بالغ بر 200 رساله و نخستين دايره‌المعارف پزشكي یعنی «الحاوي» را بنويسد. راويان مي‌گويند هميشه او را قلم به دست و در حال نوشتن ديده‌اند. او از سن 30 سالگي به‌طور جدي مشغول مطالعه شد. اين موضوع از اين جهت قابل تأمل است كه هيچ‌وقت تلاش براي بهبود بخشيدن به زندگي دير نيست. حتي سختكوشي او مي‌تواند يكي از الگوهاي تأثير‌گذار براي جوان‌هاي امروز ما باشد.»بيرامي مي‌گويد: «يكي ديگر از خصوصيات او كه نياز اين دوران مي‌تواند باشد خوش‌رفتاري و مهرباني با فقيران و مستمندان بوده است. برخلاف پزشكان آن زمان كه بيشتر راغب بودند پزشك حاكمان و دربار باشند، او در بين مردم عادي زندگي مي‌كرد و كمتر به تجويز دارو متوسل مي‌شد و هميشه معتقد بود ريشه بسياري از بيماري‌ها در اعصاب است و در طول طبابت سعي مي‌كرد روح و جان بيمارانش را درمان كند.»
بيرامي در حالي كه پايان‌نامه‌اش را ورق مي‌زند مي‌گويد: «چيزي كه براي من بسيار قابل توجه بود امانتداري علمي و ادبي محمدبن زكرياي رازي است. با اينكه خودش بنيانگذار علوم پزشكي و دارو‌سازي است اما با اين حال حتي اگر جمله‌ای را در جايي خوانده و مي‌خواسته آن را در كتابش بياورد براي آن منبع ذكر كرده است. اين موضوع مي‌تواند قابل توجه دانشجويان دانشگاه‌هاي ما باشد كه بدانند امانتدار منابع بودن تا چه حد اهميت دارد. اين روزها متأسفانه جلو چشم ما پايان‌نامه خريد و فروش مي‌شود.»بيرامي در آخر مي‌گويد: «دوراني را كه محمدبن زكرياي رازي در آن زندگي مي‌كرد را به عصر رازي لقب داده‌اند. اين دانشمند بزرگ و هم‌محله‌اي ما در پايان عمر خود روشنايي چشمانش را از دست داد. يكي از شاگردانش از طبرستان به او پيشنهاد معالجه داد اما او نپذيرفت و گفت تا پايان عمر من ديگر چيزي نمانده است. زکریای رازی سرانجام در 62 سالگي‌دار فاني را در شهرري وداع گفت.»

مهدی دانشیار09303897350