جستجو در وبلاگ

نشر رایگان کتاب

کتاب شما را رایگان چاپ می کنیم

نویسندگان، محققین و اساتید محترم دانشگاهها
«کتاب بنویسید...مجوز با ما...چاپ رایگان با ما...حق تألیف هم بگیرید!»

فقه استدلالی کسانی که علی رغم سفر باید نماز را تمام خوانده و روزه شان را هم بگیرند


توسط :استاد مهدی دانشیار ریس مرکز نجوم
دسته بندی موضوعی :اخبار تخصصی کتاب
 1397/07/01
 7:51 PM
 فقه استدلالی  کسانی که علی رغم  سفر باید نماز را تمام خوانده و روزه شان را  هم بگیرند

بسم الله الرحمن الرحیم

 فقه استدلالی

کسانی که علی رغم  سفر باید نماز را تمام خوانده و روزه شان را  هم بگیرند

مساله نماز مسافر ، و اینکه برای چه کسانی نماز در سفر شکسته است و برای چه کسانی شکسته نیست از جمله مسائلی است که از دیرباز مورد توجه فقها بوده و فتاوای مختلفی در این باب عنوان شده است مخصوصاً در دوران معاصر و بین علمای متاخرین این اختلاف به اوج خود رسیده ، و مصداق های متعددی ذکر شده است که مقلدین و مکلفین را با مشکلی جدی مواجه می سازد ، در این رساله ضمنی بحثی فقهی از مبانی این مسئله ، و ذکر اختلافات ریشه های این اختلاف را مورد ارزیابی قرار داد و راه حلی برای آن ذکر می نمائیم و اما ذکر منابع :

1-      قرآن کریم :

در قرآن کریم ضمن سوره نساء آیه (101) چنین آمده است :

وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا (101)هر گاه که در زمین سفر کنید ، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید ، اگر بیم دارید که کافران به شما را به رنج و هلاکت اندازند که دشمنی کفار نسبت به شما کاملاً آشکار است .

« إِنْ خِفْتُمْ » اگر ترسیدید ذکر خوف برای شرط  نیست بلکه قید غالبی است و بیانگر واقعیت این امر است که سفر اغلب همراه با ترس و خوف از دشمنان بر اثر کثرت مشرکان است ،  والا قصر نماز یک حکم عمومی است و در همه سفرها قابل اجراست و اختصاص به حالت ترس ندارد ، مساله قصر نماز مذکور در این آیه ، درست همانند مساله « رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ » مذکور در آیه همین سوره است . 

 

 

محل نزول این آیه همچون دیگر آیات سوره مبارکه نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده است . و در شأن نزول آن گفته شده که : از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت شده که فرمودند : قومی از بنی نجار از پیامبر سوال کردند و گفتند : وقتی که سفر نمودیم نماز را چگونه به جای آوریم ؟ سپس این آیه که دلالت بر نماز قصر دارد نازل گردید و یک سال از این جریان گذشت و جنگی پیش آمد .

پیامبر نماز ظهر را ادا نمود ، مشرکین گفتند : بهترین وقت برای حمله به لشکر اسلام هنگام نماز گذاردن مسلمین است چرا که هیچ گاه از گذاردن نماز دست بر نمی دارند ، سپس آیه « إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا » میان دو نماز ظهر و عصر نازل گردید ( تفسیر جامع البیان ، محمد باقر محقق ، نمونه بیانات در شان نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 238 ) ، ( طبرسی مجمع البیان فی تفسیر القرآن جلد 3 ص 3)

از مهمترین شروطی که عامل می شود که یک انسان مسافر قلمداد شود این است که 8 فرسخ مسافت را طی نماید که این پیمایش یا می تواند به صورت امتدادی ایابی و یا امتدادی ذهابی و یا تلفیقی باشد ، فرسخ مسافت واقع بین دو سنگ انباشته در مسیر راه در جاده های قدیم را می گفتند که امروزه حدود 6 کیلومتر می باشد ، که این حدود مسیری بوده که یک کاروان به طور متوسط در طول روز یعنی از زمان سپیده صبحگاهی تا شامگاهان یعنی تاریک شدن عرفی آسمان پیموده می شده است که آن را به قسمت های کوچکتری به نام برید و میل هم تقسیم می کردند ، برید نصف هر فرسخ را می گفتند به همین علت به یک فرسخ بریدین هم گفته می شده است ، و هر فرسخ خود به سه میل تقسیم می شده است ، پس 8 فرسخ معادل با یک مرحله که همان یک روز راه ، یا 24 میل و 16 برید بوده است ، که در ضمن روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام رسیده است به یکی از آنها اشاره شده و همه یک معنی را دارند ، اهل تسنن حکم مسافر را برای 16 فرسنگی یا 24 فرسنگی نیز گفته اند ولی بنا به روایتی که از مولی علی بن موسی الرضا علیه السلام به ما رسیده است حکم مسافر همان 8 فرسنگ یا فرسخ است نه کمتر نه بیشتر ، و این روایت حکم سوارانی که تندتر یا کندتر حرکت می کردند یا زمانه معاصر را نیز روشن می سازد .

آنچه در این مقاله بدان می خواهیم بپردازیم ، حکم استثنائاتی است که در این زمینه وجود دارد یعنی چه کسانی هستند که با وجود مسافرت باید نماز خود را تمام بخوانند و روزه خود را بگیرند ، برای پرداختن به این موضوع به روایات رسیده از ائمه اطهار مراجعه می نمائیم .

در کتاب وسائل الشیعه جلد هشتم باب وجوب الاتمام علی المکاری و الجمال و الملاح و البرید و الراعی و الجابی و التاجر و البدوی مع عَدَم الاقامه ، شیخ حر عاملی در ضمن حدیث صحیحی روایت می کند : که از محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه و عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان جمیعاً عن ابن ابی عمیر عن هشام بن الحکم عن ابی عبدالله علیه السلام قال : المکاری و الجمال الذی یختلف و لیس له مقام یتم الصلاة و یصوم شهر رَمضَانْ

روایت دوم :[ 11234 ] – و عنه عن ابیه و عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن عیسی و عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان جمیعاً عن حماد بن عیسی عن حرز عن زرارة قال ابوجعفر (ع) اربعه قد یجب علیهم التمام فی سفر کانوا او حَضَر المکاری و الکری و الراعی و الاشتقان لانه عملهم

 

 

[11236] و عن محمد بن یحیی عن محمد بن الحسین عن صفوان بن یحیی عن العلاء عن محمد بن مسلم عن احدهما (ع) قال : لیس علی الملاحین فی سفیتنهم تقصیر و لا علی المکاری و الجمال

[11237] و عن علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس عن اسحاق بن عمار قال : سالته عن ملاحین و الاعراب هل علیهم تقصیر قال لابیوتهم مَعَهُم

و در حدیثی مرسل [11238] : و عن عدة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابیه عن سلیمان بن جعفر الجعفری عمن ذکره عن ابی عبدالله (ع) قال : الاعراب  لایقصرون و ذلک ان منالهم معهم

حدیث صحیح [11241] و عنه عن محمد بن عیسی عن عبدالله بن المغیره عن اسماعیل بن ابی زیاد عن جعفر عن ابیه (ع) قال : سبعه لا یقصرون الصلاة الجابی الذی یدور فی جبایته و الامیر الذی یدور فی امارته و التاجر الذی یدُور فی تجارته من سوق الی سوق و الراعی و البدوی الذی یطلب مواضع القطر و منبت السجر و الرجل الذی یطلب یرید به لهو الدنیا و المحارب الذی یقطع السبیل

آنچه از روایات بالا بر می آید ، این است که افرادی که شغلشان مکاری یعنی کرایه دهنده خودرو به طوری که خودش هم با آن باشد ، جمال : شتربان یا مثل راننده فعلی ، الکری : کسی که خود به خدمت کاروانی در می آید مثل آشپز یا کمک راننده ، راعی : چوپانی که در صحرا می گردد و یا برای دام به دنبال چراگاه می گردد ، و زنبور داری که به دنبال گل می گردد و الاشتقان : دشت بان ، محیط بان ، پلیس ژاندارمری و پلیس راهنمائی و رانندگی ، اعرابی : عشایری که خانه آنها با خودشان است ، ملاح : ناخدای کشتی و دریانوردان ، جابی : مدیران پروازی ، تاجران دوره گرد ،

 

شکارچیان  و راهزنان از جمله کسانی هستند که می بایست در مسافرت ، نماز خود را کامل و روزه شان را بگیرند .

از دیرباز فقها در مورد تدبر در این احادیث ، نظریاتی را ارائه داده اند که این نظرات را می توان به طور کلی به چهار تعبیر خلاصه کرد .

۱-تعبیر مشهور قدما : که عنوان می دارند که اطلاق روایات شامل کسانی است که سفرهاکثرمنحضره باشد که این تعبیر از زمان شیخ مفید یعنی قرن ۴ تا ۵ هجری در کتب فقهی دیده می شود و تا حدود چهارصد سال یعنی زمان شهید اول ادامه دارد و محققد حلی را می توان از علمای آخر دوران قدما و اول متآخرین دانست

۲-تعبیر متاخرین که عنوان می داشتند : مراد از روایات کثیرالسفر می باشد

۳-تعبیر السفرهعمله از دوره مقدس اردبیلی و صاحب مدارک تا حال حاضر می باشد

۴-و از زمان صاحب عروه تعبیر شغلهالسفر تا حال حاضر در کتب دیده می شود

در کتاب مقنعه شیخ مفید می نویسد : سفرهاکثرمنحضره لانه لیس یحکم الحاضر الذی یرجع الی وطن و سید مرتضی می نویسد : هر کسی که سفرش بیشتر از حضرش باشد باید نماز را تمام بخواند می خواهد سفرش زیارتی و مباح باشد ، چه سفرش برای کار باشد تعبیر سید مرتضی بدین قسم است که حکمت اینکه نماز قصر می شود به زحمت افتادن و مشقت برای مسافر است وقتی کسی سفر برایش عادت شده این حکمت برداشته میشود لذا باید نماز را تمام بخواند .

حلبی در کتاب الکافی فی الفقه هم ضمن بیان افرادی که باید نماز را تمام بخوانند می گوید کسانی که برای لهو و لعب به سفر رفته باید نماز را تمام بخوانند و همچنین کسانی که سفرشان بیشتر از حضرشان است

 

 

و شیخ طوسی در کتاب المبسوط می نویسد : کسانی که خانه به دوش هستند و شغلشان سفر است ، کسانی که خراج جمع می کنند ، کاسب دوره گرد و به طور کلی کسانی که سفره اکثر من یحضره می باشند باید نماز را تمام اقامه کنند .

ابن براج ، ابن حمزه ، ابن ادریس ، علامه عبارت (سفره اکثر من حضره) را در رساله های خود دارند .

از زمان شهید اول عبارت (کثیر السفر) در کتب دیده می شود ، مثلاً شهید اول در کتاب رسائل در جریان لیست کسانی که نماز را می بایست تمام بخوانند ،می گوید کسانی که سفر معصیت رفته اند یا به اجماع کثیر السفر می باشند و بعد از شهید اول محقق کرکی ، شهید ثانی چنین آورده اند .

در قرن دهم هجری مرحوم محقق اردبیلی عملهالسفر در تعابیرشان به چشم می خورد مرحوم محقق در کتاب مجمع الفایده می نویسد : ما در تحقیقی که در متون فقهای گذشته کرده ایم دیدیم که آنها اشاره بدان دارند که کسانی که نمازشان تمام است می بایست ( سفره اکثر من حضره ) باشد و یا آنکه (کثیر السفر) باشند و ولی ما در اطلاق روایات چنین تعابیری را پیدا نکردیم ، برای رسیدن به عمق این مسائله باید دید که روایات چه می گویند : آنچه از قرائن بر می آید چنانچه امام می فرماید لیس علی الملاحیت فی سفینهم وتعابیر این چنینی بدست می آید که مهم این نیست که وی چند سفر برود بلکه مراد آن استکه به اوبگویند که کارش سفر کردن است و به گمان همین ملاک باشد .

صاحب مدارک هم تعبیر می کند که حکم به تمام خواندن منوط به کثرت سفر نیست بلکه منوط به آن است که سفر عملش باشد چرا که در روایات ( عمله سفر) آمده است و باید آنقدر سفر کند که در عرف به او صدق کند کسی که کارش سفر نیست بیست دفعه هم سفر برود باید ناقص بخواند

 

 

علامه مجلسی هم در بحار قریب به چنین نظری را دارد ، و همچنین صاحب حدائق شیخ یوسف بن احمد بحرانی صاحب ریاض ، مفتاح الکلام و مستند هم نظری چون محقق اردبیلی دارند .

آنچه به نظر می رسد آن است که نظریاتی که از سوی فقها عنوان می شود پیرامون ( لانه عملهم) که تعابیر مختلفی را استفاده کرده اند و بقول حضرت آیت الله خوئی عبارت کثیر السفره و سفره اکثر من حضره در واقع به یک معنا می باشد و تواتر و تکرر در سفر را معنی می دهد و عده ای از علما از این عبارت این برداشت را دارند که مراد از لانهعملهم باید شغلشان مسافرت کردن باشد و لزوماً تکرر در سفر از آن استفاده نمی شود نظیر آیت الله خمینی (ره) که شغل بودن سفر را مورد توجه قرار می دهند و حتی برای دانسجو و معلمی که عملش سفر نیست این قاعده را جاری نمی دانند پس نمازشان در هر صورت شکسته و روزه شان را هم باید افطار کنند ، و عده ای از فقها قائل به آن هستند که (لانه عملهم) ضمیر (لانه) به سفر بازمی گردد و تکرر سفر از آن استفاده می شود ، در ادامه نقلی را از کتاب (البدر الزاهر) از قول حضرت آیت الله بروجردی(ره) در این خصوص نقل می کنیم:

ممکن است که گفته شود که مراد از گفته شدن حرفه هایی مثل مکاری ، راننده و راه دار و امثال آن مراد خود شغل و حرفه نباشد بلکه مراد همان تکرر سفری باشد که با آنها همراه است و مراد از (لانه عملهم) منظور فقط همان سفر کردن است و ضمیر به همان سفر باز می گردد

 

 

و با این استدلال می تواند قول سفره اکثرمنالحضره قول درستی باشد گر چه در هیچ از روایات به اینگونه از آن نقلی نشده است اما اشکال اینجاست که اگر مراد از این عبارت اینگونه باشدکه اصلاً حضر او در مقابل سفرش هیچ نباشد و اصلاً کانها حضری ندارد که اصلاً این خلاف طبع و عادت همه است و ممکن است که کسی ۱۴ روز در منزل خودش باشد و ۱۶ روز در مسافرت ، و به نظر می رسد که اینگونه نباشد و به نظر من همانگونه عرف بگویند که او شغلش و عملش سفر است کفایت می کند و نیازی به این عدد بازی ها نیست . حضرت آیت الله منتظری به این قول آیت الله بروجردی اشکالی وارد میکند که ممکن است که عناوین دخالتی در حکم کثیر السفر نداشته باشند ولی عناوین را هم بالکل نمی توان در نظر نداشت ، لااقل جزءِ موضوع هستند یعنی فرد راننده باشد و کثیرالسفر هم باشد صرفاً تکرر سفر بدون این عناوین قابل قبول نیست ، آیت الله بروجردی در حکمت آن می فرمایند چون مسافرت برای کسی که مشقت دارد موجب تقصیر می شود ولی چون برای راننده مشقتی ندارد می بایست تمام بخواند که اشکالی که مرحوم منتظری بر ایشان وارد می کنند این است که معلوم نیست که همواره عمل رانندگی مثلاً برای راننده بی مشقت باشد ، چه بسا که مسافری راحت خوابیده باشد و راننده ای که با مشقت چشم به جاده دوخته و پیش می رود ، پس این هم حکمت درستی نیست حضرت آیت الله بروجردی عنوان می دارند از عبارت (لانه عملهم) ضمیر به سفر باز می گردد و مراد از عملهم می تواند فقط منحصر به شغل نباشد بلکه کسی که آنقدر کاری را تکرار کند که بگویند این کارش این است هم شامل می شود ، مثلا کسی آنقدر مطالعه می کند که می گویند این کارش مطالعه است یا آنقدر مردم را اذیت می کنند که می گویند او کارش اذیت کردن است ، ولی در واقع مطالعه و اذیت حرفه وی نیست ولی عرف می گویند کارش این است برای مسافرت هم چنین حالتی است، کسی همیشه مسافرت میکند ، نه لزوماً حرفه اش باشد ولی آنقدر مسافرت می کند که می گویند ( انه عملهم) ، حضرت آیت الله منتظری در این خصوص هم اشکالی به نقل محقق بروجردی وارد می کند که این تعبیر در لغت عرب وجود ندارد ، در لغت عرب عمل دو معنی دارد یکی به معنای « المحنه» که همان شغل است و دیگری به معنای «فعل» است این که تعدد و کثرت کاری را «عمل » بگویند آن اصطلاحی در فارسی است و نه در عربی ، محقق ری شهری در ایرادات آیت الله منتظری عنوان می دارند ، در موضوع اینکه عناوین را نمی توان به کلی نادیده گرفت و عناوین جزو موضوع است ، این فرمایش به شرطی درست است که آن را به عنوان دلیل مستقل حساب کنیم ، عنوان دلیل نیست ، کثرت سفر هم دلیل نیست باید هر دو باشد . اما اگر ملاک تعلیل فهمیده شود ، این است که لانه ضمیرش به سفر بر می گردد اگر به همه حرفه ها باز می گشت ضمیر «ها» یا «هم» باید استفاده می شد ، پس هر جا علت آمد نماز تمام است هر جا علت نبود تمام نیست .

اشکال دوم اینکه می فرمایند عناوین مذکور دائماً ملازم کثرت سفر است ، این درست نیست ، ممکن است جایی باشد که حضر بیشتر از سفر باشد ، مثل دوره گردی که دو ماه در خانه است و یک ماه به سفر می رود پس نمی شود حکم کلی داد محقق بروجردی هم در متن تحقیقشان می فرمایند، غالباً، اشکال بر ایشان وارد نیست ثانیاً آقای بروجردی این حرف را برای تبیین عملیت السفر گفته نه به طور مستقل ، قدما هم که گفته اند سفره اکثر من حضره توجه به این نکته داشته اند و مرادشان غالباً است ، و در مورد اینکه محقق بروجردی می گوید حکمت قصر مشقت مسافر است و محقق منتظری می فرماید گاهی مشقت راننده بیشتر از مسافر است ، این قول محقق بروجردی حکمت نوعی می تواند باشد ، تناسب حکم موضوع با حکمت نوعی است مثل قاعده لا حرج که در تشریع حکم جرمی نیست ولی تطبیق هست مثلاً در ماه رمضان آدم سالم باید روزه بگیرد ، و کسی نتوانست نمی گیرد اینجا هم حکم نوعی است به محقق بروجردی اشکال وارد نیست منظور این است که نوعاً سفر برای انسان مشقت بیشتری دارد .

 

اما در مورد قول محقق بروجردی که عمل بودن سفر و کار بودن آن ملاک تمام بودن نماز است به علت تعلیل که در روایات آمده است ، هر کسی سفر کارش شد ، چه کاری ، چه تفریحی ، مراد مکرر بودن سفر است محقق منتظری می فرماید اگر به معنای مطلق کار باشد قابل قبول است ولی عمل به معنای مطلق کار نیست و معنای لغوی «عمل» در فارسی و عربی متفاوت است و در عربی عمل به معنی تکرار یک فعل نیامده است ، محقق ریشهری می فرمایند : لازم نیست معنی در کتاب لغت بیاید معنی «عمل» از قرائن هم معلوم می شود ، جایی ممکن است یک فعل باشد و گاهی تکرار یک فعل باشد ، در واقع عمل به معنای فعل است که صورت مجازی در مورد شغل هم استفاده می شود ، حال اگر در کتاب لغت شما معنی به این صورت پیدا نکردید ولی در قرآن ما چنین معنی برای «عمل» داریم در قرآن کریم در دو آیه و در روایات به صورت مکرر این معنی استنباط می شود یک آیه « إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِى شُغُلٍ فَاكِهُونَ » «یس آیه 55»  در اینجا شغل به معنای اعمال مکرر آمده است و یا در آیه( 108 سوره انعام) لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۰۸﴾.... «و به معبود کسانی که غیر خدا را می خوانند ناسزا نگویید که آنان نیز از روی جهل و دشمنی به خداوند ناسزا می گویند . ما اینگونه عمل هر امتی را برایشان جلوه دادیم سپس بازگشت آنان به سوی پروردگارشان است...» در آیه اولی سوره یس  شغل در غیر حرفه استفاده شده است و در آیه دوم به کار مکرر عمل اطلاق شده است و روایت قدسی هم داریم : عملهم هوی المنثوراً  باز هم معنی تکرار عمل را می دهد ، نه حرفه شان بلکه همان کاری را که تکرار می کنند پس ، چهار اشکال را وارد نمی دانند .

پس با این تعابیر ملاک تمام بودن نماز ، تکرار سفر می باشد و این علت تامه است ، هر کسی که کارش سفر کردن است چه ، راننده ، چه دانشجو چه معلم را شامل می شود و عرفاً بگویند این فرد کثیر السفر است همین قدر کافیست که نماز را تمام بخواند تعدد لازم نیست ، عدد تعیین کردن لازم نیست ، البته عده ای از مراجع جای عرف نشسته اند ، و عرف را تعیین کرده اند مثلاً :

حضرت آیت الله وحید خراسانی می فرمایند : اگر در هر هفته چهار روز بین وطن و دانشگاه تردد کند و یکسال هم ادامه یابد مصداق کثیر السفر است .

حضرت آیت الله سیستانی : اگر حداقل دو سال هر هفته دو روز کامل در شهری باشد ، ایشان کثیرالسفر محسوب می شود اگر کسی هر هفته سه روز در سفر است کثیرالسفر است ، اگر دو روز در سفر است باید جمع بخواند اگر یک روز در سفر است صدق نمی کند

حضرت آیت الله مکارم : اگر مدت قابل ملاحظه ای در محل تحصیل بماند آن محل در حکم وطن است و ماندن ده روز پی در پی شرط نیست

امام خمینی (ره) : باید اولاً شغل او مسافرت کردن باشد ، نه اینکه برای شغلش مسافرت کند طبق این حکم شامل ، معلم و دانشجو این حکم نمی شود .

آیت الله سید علی خامنه ای : فقط اساتید و دانشجویان بورسیه که در کمتر از ده روز نسبت به محل تحصیل یا درس دادنشان در رفت و آمد هستند شامل حکم تمام خواندن نماز می شوند .

آیت الله مظاهری و شبیری و زنجانی : اگر به کسی عرفاً بگویند کثیرالسفر ، باید نمازش را تمام بخواند

آیت الله محمدتقی بهجت : اگر کسی کمتر از ده روز به اندازه مسافت شرعی دور شود نمازش تمام است

آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی : اگر هر هفته به اندازه مسافت شرعی از شهرش دور میشود نمازش تمام است .

و عده ای از فقها ، می فرمایند خوب است که وارد مصداق نشویم و به عرف واگذار کنیم با این تعابیر ، لازم به این نکته هم نیست که بگوئیم از چندمین سفر نمازش را تمام بخواند ، باید به حدی سفر برود که عرف به او کثیرالسفر بگوید ممکن است فردی در همان اولین سفر به او صدق کند و برای کسی سفرهای مکرر هم منجر نشود که به او کثیرالسفر بگویند.

والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

شهرری...رمضان 1439....مهدی دانشیار

مهدی دانشیار مشاور در تدریس نجوم و ستاره شناسی09303897350....55951286


ارسال نظر: