جستجو در وبلاگ

نشر رایگان کتاب

کتاب شما را رایگان چاپ می کنیم

نویسندگان، محققین و اساتید محترم دانشگاهها
«کتاب بنویسید...مجوز با ما...چاپ رایگان با ما...حق تألیف هم بگیرید!»

آفرینش جهان هستی در آیین و مکاتب هندو --سید حسین امیدیانی سمیه السادات امیدیانی


توسط :استاد مهدی دانشیار ریس مرکز نجوم
دسته بندی موضوعی :اخبار تخصصی کتاب
 1397/07/03
 2:31 PM
آفرینش جهان هستی در آیین و مکاتب هندو --سید حسین امیدیانی  سمیه السادات امیدیانی

آفرینش جهان هستی در آیین و مکاتب هندو

سید حسین امیدیانی١  سمیه السادات امیدیانی٢

١عضو هیئت علمی دانشکده علوم و فنون قرآنی تهران- عضو پیوسته انجمن فیزیک ایران و عضو پیوسته انجمن نجوم ایران.

 email: dr.omidiani@gmail.com

٢دانشجوی دکتری زمین شناسی(پترولوژی)دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران- عضو هیات علمی دانشکده فنی دخترانه ولیعصر(عج) تهران

 email: ssomidiani@yahoo.com

چکیده:

در متون دینی و مکاتب مردم سرزمین باستانی شبه قاره ی هندوستان نیز همچون سایر ملل جهان مطالبی پیرامون چگونگی خلقت آسمان ها و زمین و جهان هستی آمده که توجه پژوهشگران را بخود جلب نموده است. کلیه مکاتب هندو به فرضیه ادوار جهانی معتقد بوده اند که به موجب آن آفرینش در آغاز زمان به وقوع می پیوندد و ادوار انحطاط  و اضمحلال خود را می پیماید و بر اساس انحلال کائنات و موجودات باصل بازمی گردند و از نو بنیان می شوند.  در متون کهن مثل "ریگ ودا" یا متون بعدی "بها گاوات گیتا" که درآن مراحل آفرینش را از بطن جوهر اولیه (Prakrti) می انگارد، یا مکتب "وی شیشکا" که در آن به بحث زمان و مکان و فرضیه ذره ای در خلقت پرداخته و مواردی آمده که بطور خلاصه در این نوشتار به آن می پردازیم.

Creation of the universe in Hindu religions and schools

Seyedhossein Omidiani 1,  Somayehsadat Omidiani 2

  • 1-Faculty Member of the Quranic Science and Technology Faculty of Tehran, Permanent Member of the Physics Society of Iran, Permanent Member of the Astronomical Society of Iran. email: dr.omidiani@gmail.com
  • 2-Ph.D. Student of Geology (Petrology), Islamic Azad University, Science and Research Branch of Tehran, Faculty Member of Valiasr Technical College of Tehran. email: ssomidiani@yahoo.com

Abstract                                                                        

In the religious texts and schools of the people of the Indian subcontinent ancient land, like other nations of the world, there has been some discussion over the creation of the heavens, earth and the universe, which has attracted the attention of researchers. All Hindu schools have believed in the hypothesis of the Universal Periods according to which creation takes place at the beginning of time and the periods experience their decadence. They return to their origin based on the dissolution of universe and creatures and, then, they are reestablished. This article briefly discussed the ancient texts such as "Rigveda" or the subsequent texts of the "Bhagavad Gita", in which the stages of creation are mentioned from the primitive essence (Prakrti), as well as the school of "Vaisheshika", in which the time, place and the hypothesis of a particle in creation are discussed.

 

مقدمه:

نظریات متفاوتی در ادیان و مکاتب هندی درباره آفرینش عالم وجود دارد. در متون دینی گوناگون هندویی، داستان­هایی اساطیری درباره آفرینش جهان آورده شده است. مثلاً در سروهایی از «ریگ ودا» مسئله خلقت را به وضوح به عنوان یک راز مطرح می­کند یا مطالبی درباره خلقت عالم که در «بهاگاوات گیتا» یا «سانگهیا» یا «ویشیشکا» یا دیگر متون یافت می­شود.

صرف نظر از صحت و واقعیت هر یک از داستان­های آفرینش که در این متون ارائه شده، باور عمومی هندوها کاملاً به نظریه وابستگی کامل عالم به خداوند گرایش دارد. خداوند در جنبه­های متفاوت خود مسئول سه فعل آفرینش، نگهداری و نابودی عالم است. خداوند به عنوان آفریننده جهان، برتر از آن است که شناخته شود، اما به عنوان حافظ درونی و حاکم بر آن در همه مظاهر جهان وجود دارد.(م 1)

«ریگ ودا» وداها (Reg Veda) بدون شک کهن­ترین سندی است که از اقوام هند. و اروپایی به دست آمده(م2)

علامه طباطبایی (ره) ذیل آیات 49 36 سوره مبارکه هود در جلد دهم تفسیر شریف المیزان از قول کتاب «اوپانیشاد» (م3) در مورد یکتاپرستی «براهمه» و دین هندو مطالبی نوشته­اند.

کلیه مکاتب هندو به فرضیه­ی ادوار جهانی معتقد بوده­اند و آن را به صورت دوران منظم انحلال و خلقت پی در پی می­دیده­اند که به موجب آن آفرینش در آغاز زمان به وقوع می­پیوندد و ادوار انحطاط و اضمحلال خود را می­پیماید و بر اثر انحلال، کائنات و موجودات باصل باز می­گردند و از نو بنیان می­شوند. اعصار و ادوار خلقت و انهدام آفرینش تا ابد ادامه دارد.(م 4) به طور مثال مفهوم خدای یگانه و خالق عالم «ویشوا کارما» و «پراجاپاتی» در سرودهای ریگ ودا (R.V.) آمده است.

«ویشوا کارما» که بیننده­ی همه چیز است زمین را پدید آورد و با توانایی بزرگ خود آسمان­ها را آشکار ساخت. (R.V.x , 81, 2) او قرار دهنده (dhaty) و سازمان بخشنده­ی (vidhatr) زمین و آسمان است.

«پاراجاپائی» که همان ویشو کارما است در یکی از سرودهای «ریگ ودا» (R.V.x , 121) با تمثیل جهان­شناسی معروف به «هسته جهانی» (hiramy agarlha) مرتبط است. در مکتب «بهاگاوات گیتا» مراحل آفرینش را ناشی از بطن جوهر اولیه(prakrti) می انگارد یعنی جوهری که وسیله تکوین و خلقت است و خداوند صانع و هنرمند بی همتاست که تمام اسباب و اشیا را از این ماده اولیه ظاهر میسازد(م5). ما در این نوشتار به طور مختصر به موضوع آفرینش جهان در مکاتب هندو میپردازیم.

نظریه مکاتب هندو به چگونگی خلقت جهان

 مکتب بها گاوات گیتا

«بها گاوات گيتا» (Lhagavad gita) بدون شك يكي از مقدس‌ترين آثار مذهبي هندوان است. «ویلیام فن هرمبلت» آن را زیباترین و بلکه یگانه سرود فلسفی در میان تمام زبان­های جهان دانسته است.(م6)

خداوند در «گیتا» فقط واقعیت درونی نیست بلکه واقعیتی است لایتناهی که ورای همه چیز است ... خداوند اساس و پایه جمله واقعیت­های عالم است. «گیتا فقط رساله فلسفی و حکمی نیست، بلکه آیین عملی زندگی و طرز رفتار درست است که خود حق در یکی از مظاهر خویش به صورت «کریشنا» تعلیم داده است.

«کریشنا» می­گوید: «در پایان هر دوره­ی جهانی (Kalpa) جمیع موجودات به اصل منفعل و جوهر اولیه­ی (prakrti) من باز می­گردند و پس از بطلان صور عالم، همه چیز چون نطفه­ای نهفته در جوهر بی­تعیین من موجود است، و در آغاز عصر جدید، کائنات را از نو می­آفرینم  (pumastami kalpadau Visrjamyaham) به علت به کار بستن جوهر اولیه خویش، من کلیه­ی موجودات را از نو می­سازم، در حالیکه این افعال کوچکترین اثر در من نمی­بخشد، چون من مانند اصلی خنثی (udasimavat)، منزه هستم و به این «آفرینش کوچکترین دلبستگی ندارم»

آیین «وی شیشیکا دار شانا» یا طبیعیات

مکتب «وی شیشیکا» برای طبقه­بندی واقعیت­های جهان، روش تحلیلی آغاز کرد و در نحوه­ی تحقق خود، اصول مکتب «نیایا» را مراعات کرد. فرضیه­ی ذره­ای که عرضه داشت از لحاظی شبیه فلسفه­ی طبیعی یونانیان بالاخص فلسفه­ی ابیقوری است. «وی شیشیکا» بر خلاف مکاتب دیگر «ایده آلیستی» هندو، عالم عینی را واقعیتی بارز و روشن می­انگارد و پایه­ی استدلال خود را بر اساس حس و تجربه می­نهد و معتقد است که جهان خارجی دارای موجودیتی انکارناپذیر است، ولیکن می­افزاید، در حالیکه ذرات متشکله­ی عالم، ابدی و لایتناهی هستند، اجسام مرکب از این ذرات، ناپایدارند و تعادل آنان بس سست بنیاد و اشیای مرکب، ثبات و بقایی ندارند و به همین جهت است که پدیده­ها یک چندی باقی می­مانند و فانی می­شوند ...(م7)

آثار مکتب و آیین «وی شیشیکا»

مهمترین اثر این مکتب اثر «کانادا» است. «کانادا» به «آلوکیا» (Aufukya) یعنی فرزند «اولوکا» (Uluka) معروف است.

زمان: در این مکتب زمان واقعیت و جوهر مستقلی است که محیط به عالم است و علت هر گونه تغییر و تبدیل و هر نوع ایجاد و انهدام است.

مکان: مکان نیز مانند جوهره­ای اثیر و هوا و زمان و احدی یکپارچه و لایتجزی و متجانس و ابدی است. مکان، علت فاعلی بعد و قرب و جهات مختلف فضا است، ... در حالیکه زمان، نامتناهی و محیط به همه چیز و واحد و تغییرناپذیر است، فضا و مکان نامتناهی و واحد و محیط به همه چیز و متغیر است...(م8)

فرضیه­ی ذره­ای

مکتب «وی شیشیکا» درباره­ی ذرات می­گوید: ذرات دائمی (mitya) و تفسیرناپذیر و قائم به خود (sat) و «به وجود نیامده» غیرمعلول هستند.(م9) حتی هنگام انحلال عالم (pralaya) نیز که در آن، کلیه­ی اجسام مرکب و اشیاء متلاشی می­گردند و باطل می­شوند، ذرات باقی می­مانند، زیرا انحلال کائنات در حکم بطلان مرکبات است و نه مفردات و ذرات که فاقد هر گونه عضو و جزء بوده و لایتجزی و یکپارچه هستند.

آفرینش و انحلال کائنات

همه­ی مکاتب فلسفی هندی، اصل انحلال عالم و بطلان کائنات و بازگشت به مبدأ را می­پذیرند.[1] به نظر مکتب «نیایا وی شیشیکا» این انحلال به اراده­ی خداوند (Asvara) به وقوع می­پیوندد. هنگام انحلال، نیروی مرموزی که پاسدار و محافظ هیأت عالم بود، ناگهان از کار باز می­ماند، و در نتیجه کلیه فعل و انفعالات از قبیل توالد و تناسل و ایجاد و بسط و گسترش و نیروهای حیات خاموشش می­شود...

هنگام آفرینش «ایشوارا» میلی به آفرینش ابراز می­کند و دست به تکوین کائنات می­زند. نیروی الهی هم می­تواند کائنات را منهدم بسازد و هم قادر است به آفرینش جهان بپردازد و ذرات را بهم بیامیزد و اجسام مرکب را باز ظاهر سازد و دیرکهن را از نو بنیان کند.(م10)

جهان­شناسی یا «سانکهیا دارشانا»

«سانکهیا» ایجاد و پیدایش درجات هستی را در حرکت تکاملی نیروهای مرموز طبیعت می­یافت که بر اثر آمیزش ماده و روح به فعل گرائیده و بر وجه ترتیب متنازل، کائنات را پدید آورده است و اساس و تاروپود عالم مبتنی بر فعل و انفعالات ماده اولیه است و روح و ماده هرگز ترکیب نمی­یابند تاریخ پیدایش «سانکهیا» بسیار قدیمی است و به همین دلیل صاحبنظران معتقدند محیط معنوی که «بودا» در آن پرورش یافت، تحت نفوذ آراء و عقاید این آیین بوده است و به احتمال قوی بودا از آن متأثر گشته است.(م11)

حکمت الهی یا ودانتا

بین شش مکتب فلسفی برهمنی، آیین و مکتب «ودانتا» بی گمان کامل­ترین و متشرع­ترین آنان است. ودانتا در عین حال بهترین نمونه­ی سنت اصیل هندو و وارث شرعی کیش برهمنی است. آنچه امروز از کلمه­ی ودانتا مستفاد می­شود همان پنج مکتب بزرگ ودانتا است که توسط بانیانی چون «شانکارا» (S Ankara)، «رامانوجا» (Ramanuja)، «نیم بارکا» (Nimbarka)، «مادهوا» (Madhva) و «والابا» (vallabha) بنیان گردید. در میان این پنج مفسر هیچ نامی چون اسم «شانکارا» در تاریخ فلسفه­ی برهمنی بهتر شناخته نشده است و هیچ آیینی چون آیین او در تفکر هندو به طور عمومی، منشأ نفوذ و الهام نبوده است.(م12)

 شانکارا برهمنی را که مزین و آراسته به کلیه صفات است، «ایشوارا» یا خداوند پروردگار و آفریدگار یکتا نیز نام می­نهد و این در واقع مقام «تعیین یافته» حق است. ارتباط برهمن به عالم و جهان هستی ارتباط یک طرفه است. برهمن علت فاعلی و مادی عالم است. یعنی در مثال کوزه، هم کوزه­گر است و هم گل و هم چرخ کوزه­گر، ولی جهان برهمن نیست و بین این دو، پیوستگی جوهری وجود ندارد بلکه ارتباط این دو نسبت ظل است به درخت یا نسبت موج است به دریا(م13) .

شانکارا به صفات آفرینش می­پردازد و سرانجام با این نتیجه­نهایی که پایه مکتب الهی «ودانتا» است می­رسد و می­گوید: «این وجود (sat) که جوهر لطیف است (esah anima) و حقیقت باطنی همه موجودات عالم است، (saravam idam atymam) ، آن (tad) حق است، آن آتمان است (satya) و تو آن هستی» (tat tvamasi). (م14)

نتیجه گیری:

در متون دینی و مکاتب هندو نیز همانند سایر ادیان ملل جهان در مورد موضوع چگونگی آفرینش عالم و کائنات و مراحل مختلف آن مطالب متنوعی مطرح گردیده که خلاصه آن ها چنین است:

1-خداوند به عنوان آفریننده و گرداننده جهان پذیزفته شده است.

2-به فرضیه ادوار جهانی معتقدند و اینکه آفرینش جهان در آغاز زمان رخ داده و به صورت دورانی منظم انحلال و خلقت گیتی پی در پی صورت گیرد.

3- مراحل آفرینش ناشی از بطن جوهر اولیه یا پراکریتی(̠Prakrti) است که معطوف است به کریشنا=خداوند و خداوند بدون دخالت مستقیم بعنوان صانع و هنرمند بی همتا جهان هستی را از آن می آفریند.

مرجع ها:

]1[ مقایسه دیدگاه هندو و اسلام در مورد جهان، دایره­المعارف اسلامی طهور، http // tahoor . com / fa / Articfe / view / [A 53]

]2[ شایگان، داریوش، ادیان و مکتب­های فلسفی هند، جلد اول، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ چهارم، سال 1375، ص 3 و 4 به نقل از:

A . K . Coomarawamy: The Tramsformation of Nature in Art, New York , 1956 , P . 157.

]3[همان، صص 31 و 32.

]4[همان، ص 25.

]5[داریوش شایگان، همان، صص 78 الی 82.

[6] W. von Humloldt: Uler die unter dem Namen- Bhagavad Gita lekamte Episoda des ahalhanata, Berlim 1862 e – B. G. II, 12

]7[شایگان، داریوش، ادیان و مکتب­های فلسفی هند، جلد دوم، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ چهارم، سال 1375، ص 493 و 492.

]8[همان صص 493 الی 543

[9]  V. A. IV, I, I: sadakaranavanmityam.

]10[شایگان، داریوش، ادیان و مکتب­های فلسفی هند، ج 2، ص 541 تا 545

[11]  A. B. keith: samkhya system, Calcutta, 1949, pp. 26 - 27

[12]  V. S. Ghate: S Ankara, E. R. E, Vol II, P. 185

]13[شایگان، داریوش، ادیان و مکتب­های فلسفی هند، ج 2، ص 785

[14]   Chand. Up. VI, 7 , 8

Sab yah eso, mimaitadatmyamidam sarvam tadsatyam … tattvamasi…



[1] . برای اطلاعات بیشتر در این باب رجوع شود به:

Padarthadhanmas amgraha, V, pp, 49 - 58

مهدی دانشیار کارشناس ارشد نجوم وستاره شناسی 09303897350---55951286


ارسال نظر: