بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن اثبات نبوت پیامبر اسلام
مقاله در نقد کتاب امتناع تفکر، آرامش دوستدار
آیا دلیل رسالت محمد(ص)را باید در کتاب ابن خلدون جستجو کرد؟
جلسه وکنفرانسی را در نظر بگیرید که همه شرکت کنند گان این کنفرانس فاقد حس بینایی هستند و اصلا درباره آن از بدو تولد چیزی نشنیده اند.فرض کنید سخنرانی جراح چشم برای صحبت در این جمع دعوت شده که بیناست ویک پارچه قرمز رنگ آورده ودر باره آن سخن می گوید از جمله می گوید این پارچه قرمز است.او از رنگ پارچه می گوید ومتذکر می شود پارچه علاوه بر خصائص مختلف دارای خاصیتی بنام رنگ است اما شرکت کنندگان نابینا هیچکدام متوجه نمی شوند که او چه می گوید .هم قدر هم دلیل وبرهان بیاورد از سوی جامعه نابینایان به دروغ گویی وخرافه متهم می شود.چون این حسی است که بین همه مشترک است وهمه اتفاق نظر دارند که از چیزی به نام رنگ چیزی نمی فهمند وقابل حس وتجربه برای آنها نیست. این چشم پزشک سخنران چگونه می تواند حرف خود را برای آنها به اثبات برساندو بگوید هرآنچه وی می گوید حقیقت دارد. به جز اینکه به طریقی اثبات کند که انسان راستگویی است. تابه طریقی اولی تر حس بینایی آنها را نیز فعال نماید و آنها را بدان متوجه کند .برای اثبات ادعای خود یا باید معتمدی از میان نابینایان به صداقت وی شهادت دهد. یا طیقی دیگر، به هرحال خود سخنران میداند که حقیقت می گوید وحرفش درست است وبرای اثبات حقانیت خود باید به دونبال روشی باشدتا سایرین را متقاعد کند حقیقتی غیر آنچه آنها حس می کنند نیز وجود دارد،یا فردی ازآن جمع که مورد اعتماد به همه است را چون خود بینا کند تا وی نیز آنچه او حس می کند حس کند وبرای سایرین تعریف کند.
ادیان ابراهیمی نیز نسبت پیامبر بر سایر مردم را همانند این مثال می داند که از جنس خودشان فردی منتخب شده تا چیزی را که برای آنها قابل درک نیست ادراک کند وشهادت به حقانیت آن دهد. وبرای تحقق این خواسته حتی مسائلی را مطرح کند که از عهده حس نابینایان خارج است ولی او با بصیرت آنرا دیده ،پس از چیزی خبر می دهد که سایرین از پی بردن بدان عاجزند و آن را معجزه می دانند.
پس در هر آیین ابراهیمی متناسب با روزگار خود معجزه ای خاص وجود دارد ، و در دین محمدی (ص) معجزه نبوت حضرتش قرآن معرفی شده، که این قرآن راهگشای ایمان انسان به رسالت محمد (ص) می باشد، پس پی بردن بر اثبات اعجاز قرآن از جمله مسلمات تحقیق در اصل نبوت در اسلام محسوب می شد واز آنجا که در این دین عقل وتعقل قبل از ایمان اهمیت دارد پرداختن بدان شرط لازم برای ورود به دین محسوب می شود
برای تحقیق در این موضوع از روش دکتر موریس بوکای کمک می گیریم روش ایشان بدین گونه است که بدون تعصب وارد تحقیق شده وابتدا دانش زمان پیامبر اسلام یعنی حوالی قرن ششم میلادی را مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند توسعه علم در آن روزگار ونظریاتی که بدان التفات داشتند را مورد توجه قرار دهیم وسپس رد پایی از آن دانش را در قرآن جستجو کنیم اگر چنانچه نبی اسلام دانشمند روزگار خویش باشد لاجرم می بایست علوم زمان خود را خوب بداند وبدان مسلط باشد و اگر موضوعات موجود در قرآن با دانش آن روزگار مطابق نبوده وبه مسلمات دانش امروز ما نزدیک بود لاجرم می پذیریم که این سخن سخن محمد(ص) نیست بلکه سخن خدای محمد (ص) است که به وی ابلاغ کرده است. ووی فقط رسالت ارسال آن را برعهده داشته است.
مفهوم شناسي اعجاز
اعجاز از ماده «عجز» است و چند معنا براي آن ذکر شده است:
الف: ضعف و ناتواني (ابن منظور، لسان العرب،ج9، ص58؛ جوهري، صحاح اللغة، ج3، ص883؛ خليل، ترتيب العين، ج1، ص 215).
ب: درنگ کردن و تأخير داشتن (مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص553).
ج: پايان و موخر چيزي (جوهري، همان، ج3، ص883؛ ابن فارس، معجم مغاييس اللغة، ج4، ص 233؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ج2، ص 553).
د: فوت و از دست رفتن (طريحي، مجمع البحرين، ج4، ص124؛ خوري، اقرب الموارد، ص 747).
با دقت در اين معاني مي توان گفت معناي اصلي ماده عجز «ضعف» است و معاني ديگر به آن باز مي گردند، چون معناي مذکور، سبب يا نتيجه ضعف آن مي باشند. واژه اعجاز، از باب أفعال و به معناي ناتوان کردن است (خوري، همان، ص 747)، زيرا آورنده معجزه ديگران را از آوردن مثل آن ناتوان مي کند و ضعف آنان را براي انجام آن آشکار مي سازد.
1)مراحل خلقت
قرآن کريم در آيات فراواني به مدت آفرينش جهان اشاره کرده است. برخي از نويسندگان بيان هاي قرآن را در اين زمينه اعجازي علمي دانسته اند.«إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ والْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيامٍ» (اعراف/54؛ يونس/3؛ هود/ 7؛ حديد/ 4)، «در واقع پروردگار شما، خدايي است که آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد». تعبير ستة ايام در مورد آفرينش جهان در آيات ديگر (سجده/ 4؛ فرقان/ 59؛ ق/ 38) نيز آمده است
توضیح:
در این جا شایان ذکر است که مفهوم روز هم در قرآن عنوان شده است واشاره می کند که روز به معنای آن روز مصطلحی که مردم در نظر نمی گیرند نیست بلکه (سوره سجده آیه 5)
"او امر عالم را از آسمان تا زمین تدبیر می کند سپس روزی که مقدارش به حساب شما هزارسال است باز به سوی خود بالا می برد"
و درسوره معارج آیه 4:
"فرشتگان وروح به سوی خدا بالا روند در روزی که مدتش 50 هزارسال خواهد بود"
به اینگونه صحبت کردن در باره روز و هر روز را یک دوره هزار روزه ویا 50 هزار روزه مشخص کردن از خصائصی است که جای تامل دارد وحتما چنین مساله ای در فیزیک ارسطویی یا هیات بطلمیوسی یعنی علم زمان نبی اسلام صلی الله علیه و آله نبوده است
2)دخان
برخي از مفسران تعبير «دخان» در قرآن را اشاره به مرحله اي از آفرينش جهان مي دانند که در برخي از فرضيه هاي علمي به آن اشاره شده است. «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّماءِ وَهِي دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَينَا طَائِعِينَ» (فصلت/11)؛ «سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالي كه آن دود بود؛ و به آن [آسمان] و به زمين گفت: «خواه يا نا خواه بياييد» گفتند: «اطاعت کنان آمديم
توضیح:
تکوین زمین وآسمان زمین از جمله نظریاتی است که از دوران کانت به بعد مورد ارزیابی اندیشمندان جهان علم قرار گرفته است کانت فیلسوف آلمانی تحت تاثیر مکتب ریاضی دکارت واثبات عملی اینکه اجرام ماورای قمر وحتی خود قمر از جنس همین مواد درون زمینی هستند وبرخلاف نظریه قدما که آنها را از جمله اجرامی می دانستند که جنسشان از مواد زمینی نیست جسارت این را پیدا کرد که اولین نظریه در باب تکوین منظومه شمسی را ارائه کند که به نظریه خواهری خورشید وسیارات موسوم شد چرا که در این نظریه خورشید وسیارات همزمان باهم تکوین پیدا می کردند. پس مساله تکوین زمین وآسمان زمین از ماده ای مثل دود که حاکی از ماده ای قابل بررسی وتحقیق است مساله ای بوده که با علم زمان نبی اسلام مطابقت ندارد بلکه با علم روز نزردیک است از طرفی اختر فیزیکدانان عنوان می دارند که تکوین زمین در زمانی صورت گرفته که در فاز کربنی بوده و همین دلیل ظهور حیات در زمین شده پس اشاره قرآن به دخان که همان دود که گازی است در فاز کربنی نکته جالبی می باشد
3)رتق وفتق
. «أَوَلَمْ يرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا» (انبياء/30)؛ «آيا کساني که کفر ورزيدند اطلاع نيافتند که آسمان ها و زمين پيوسته بودند، آن دو را گشوديم».
توضیح:
این امر اشاره ای به انفجار اولیه بیگ بنگ که بعضی ها بدان اشاره می کند ندارد بلکه موضوع آن خلقت زمین وآسمان است .که پیوستگی و یک جنس بودن ویک پارچه بودن تمام منظومه شمسی وزمین وخورشید را بیان می کند که بعد از جریاناتی از هم جدا شده اند ورتق و فتق را به وجود می آورد مساله به وجود آمدن کل اجرام منظومه شمسی از سحابی های موجود در آسمان که همان ابر های ملکولی هستند از مسلمات اختر فیزیک معاصر محسوب می شود گرچگونگی تکوین در نظرات مختلف مورد بررسی قرار گرفته ولی مبدا همه سحابی یا همان دخان می باشد. این هم مساله ای است در علم زمان پیامبر وجود نداشته ومحصول جهان معاصر است.چرا که علم دوره نبی همان طور که گفته شد جنس زمین را از اجرام سماوی دیگر مستثنی می کرد ولی این آیه صراحتا به یک جنس بودن اشاره می کند مساله ای که گالیله بعد از اختراع تلسکوپ بدان پی برد.از طرفی دونیروی گرانش که خاصیت خود جرم به تعبیر نیوتونی است عامل فتق و نیروی گریز از مرکز که عامل جدا شدن اجرام از هم یا همان فتق می شود در این آیه اشاره شده یعنی به نوعی تلویحی این آیه اشاره می کند که آن سحابی یا دخان اولیه در حالت اول به علت نیروی جاذبه عمومی در حالت تراکم یت فتق بوده ودر اثر دوران وگردش به علت نیروی خارج از مرکز رتق پیدا می کند که این مسائل جز فیزیک کلاسیک معاصر می باشد وهیچ تعریفی در علوم عصر نبی ندارد.
4)سرعت دورانی که مانع از فرو افتادن اجرام سماوی روی هم می شود
«خَلَقَ السَّماوَاتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا»؛ (لقمان/10)؛ «[خدا] آسمان ها را بدون ستون هايي که آن ها را ببينيد، آفريد».
«اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماوَاتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا» (رعد/2)؛ «خدا کسي است که آسمانها را، بدون ستون هايي که آنها را ببينيد برافراشت».
توضیح:
این آیات را بعضی از پژوهشگران حاکی از جاذبه می دانند، در صورتی که جاذبه نیرویی کششی است نه دفع کنند ستون که در خانه قرار داده می شود از افتادن سقف بر روی زمین جلوگیری می کند نیروی آن بر خلاف جاذبه وبه سمت بیرون است. پس این آیاد صحبت از ستون هایی می کند که قابل مشاهده نیست واز افتادن اجرام سماوی مثل ماه بر زمین یا زمین روی خورشید جلو گیری می کند و این نیست مگر سرعت اولیه وزیادی که سیارات وماه دارند وهمین سرعت بالا مثل ستون عمل کرده ومانع افتادن انها روی خورشید یا ماه روی زمین می شود مثل ماهواره ها که با سرعت اولیه زیاد آنها را به فضا می فرستند تا تحت جاذبه دور زمین بگردند ولی روی زمین سغوط نکنند واگر لازم شد که روی زمین سقوط کنند لاجرم سرعت آنها را کم می کنند. این نکته از جمله مسلمات فیزیک است که اسحاق نیوتن در توضیح دلیل نیافتادن ماه بر روی زمین عنوان می دارد و بعد ها این خاصیت را انیشتین در نسبیت عام به فضا می دهد که این انحنا یا خاصیت فضا زمان در حول اجرام ثقیلی چون خورشید است که مانع از سقوط وگردش سیارات به حول خورشید می شود به هر حال آنها هم نقش همین ستون را پیدا می کنند یعنی چیزی که مانع جمع شدن و عامل فتق می شود و این مساله اصلا در علوم زمان نبی اسلام تعریفی نداشته وعصر حاظر بدان پرداخته می شود.
5) وسعت پیدا کردن آسمان
«وَالسَّماءَ بَنَينَاهَا بِأَيدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ»؛ (ذاريات/ 47) «وآسمان را با قدرت بنايش کرديم و به قطع ما گسترش دهنده ايم».
توضیح:
در فلسفه قدما عالم ایستا وپایدار در نظر گرفته می شد واین نگرش تا دوران معاصر هم اعتبار خورد را حفظ کرده بود که حتی آلبرت انیشتین در مدل کیهانی خاصی که بر مبنای نسبیت ترائه داده بود تحت تاثیر این فلسفه جهان را جهان بسته وایستا در نظر گرفت بعد از آلبرت انیشتین ،ادوین هابل که ستاره شناسی تجربه گرا بود با رصد های دقیقی که در زمینه کشف وکاتالوگ بندی کهکشانها انجام می داد متوجه شد که تمام کهکشانها از ما در حال دور شدن هستند واین دور شدن رابطه مستقیم با فاصله کهکشانها تا ما دارد یعنی هر قدر که کهکشانها دورتر باشند با سرعت بیشتری دور می شوند این تجربه علمی هابل از مسلمات علم کیهان شناسی درآمد وعامل شد که مدل کیهانی انیشتین مردود اعلام شود. که انیشتین بعد این جریا عنوان داشت که بزرگترین اشتباه علمی خود رابا توجه به اعتقاد به ایستا بودن جهان را مرتکب شده است. اما این آیه صراحتا در حدود 1400 سال پیش عنوان می دارد که جهان در حال اتساع است و ناپایدار واین نکته از جمله معجزات وشگفتی های قرآن محسوب می شود.
6)هندسی بودن شکل کیهان
«يوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَي السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَينَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ» (انبياء/ 104. طي الارض در آيه 67 سوره زمر نيز آمده است)؛ «([همان] روزي که آسمان را همچون پيچيدن طومارنامه ها، در مي نورديم همانگونه که نخستين آفرينش را آغاز کرديم آن را باز مي گردانيم [اين] وعده اي است بر عهده ما؛ که قطعاً ما [آن را] انجام مي دهيم).
توضیح:
بعد از ظهور کیهان شناسی در آغاز قرن بیستم مبتنی بر نظریه نسبیت عام انیشتین کیهان شناسان متوجه شدند که هندسه فضا وزمان چیزی است وابسطه به جرم درون کهکشان یعنی علی رغم فلسفه قدیم وفیزیک نیوتنی که که فضا زمان را مطلق در نظر می گرفتند وبی نهایت فیزیک معاصر عنوان می داشت که فضا زمان کرانه دار است و دارای هندسه ای خاص یا منحنی بسته یا منحنی باز یا تخت، که چگونگی آن را رصد های بیشتر وپی بردن به میزان جرم در عالم وثابت هابل مشخص خواهند کردعده ای چون جورج گاموف اعتقاد به جهان بسته ونوسانی داشتند ، عدهای مثل فرد هویل اعتقاد به جهانی باز ، وعده ای از معاصرین قائل به نظریه تورم و جهان تخت دارند
اما انحنای فضا از مسلمات علم فیزیک است هرچند در چگونگی این هندسه اختلاف است
این آیات قرآن صراحتا از هندسه ای ویژه برای جهان سخن می گوید وعنوان می دارد که جهان دارای دینامیکی است و ایستا نیست واین دینامیک نوسانی است یعنی یک رفت وبرگشتی دارد خوب این موضوع موضوعات بحث شده در کیهانشناسی معاصر است و در علم 1400 سال پیش اصلا چنین مسائلی مطرح نبوده وبه ذهن کسی هم خطور نمی کرده است.
7)آسمان سقفی محفوظ وسپری محافظ
«وَجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَّحْفُوظاً» (انبياء/32. موضوع حفظ آسمان در فصلت/12؛ صافات/ 7؛ بقره/ 255؛ حجر/ 17 نيز آمده است)؛ «و آسمان (= جوّ) را سقف محفوظى قرار داديم».
آسمان سپری محفوظ برای زمینی هاست و آفات متعددی که برای حیات روی زمین است دفع می کند اگر به چهره ماه یا سیاره عطارد از درون یک دوربین دوچشمی ساده نگاه کرده باشید متوجه می شوید که مملو از فرورفتگی ها و گودالهای برخوردیست چرا که این دو جرم آسمانی فاقد جو می باشند پس هر شهاب سنگی که به سوی آنها برود به سطح آنها برخورد می کند وبارش های سنگ بر روی آنها جریان دارد . در صورتی که شهابها واجرام آسمانی که به سوی زمین می آیند در مواجه با جو زمین می سوزند و از بین می روند وبه زمین نمی رسند .
یکی دیگر از اشعه های مضر برای حیات اشعه ماورای بنفش خورشید است که این اشعه بسیار پر انرژی و خطرناک است وموجب به وجود آمدن سرطانهای مختلفی می شود.اما لایه ای به نام ازن که در اثر رعد وبرق تولید می شود و متشکل از سه ملکول اکسیژن است از نفوذ این اشعه به سطح زمین جلو گیری میکند
میدان مغناطیسی که حول زمین را احاطه کرده نیز ذرات پرانرژی که در اثر جریان بادهای خورشیدی در منظومه شمسی پخش می شود را تحت کمند مغناطیسی خود قرار داده وبه سوی قطبها هدایت می کند این ذرات پر انرژی به هر سلولی برسند آن را ازبین می برند و اگر این میدان مغناطیسی حول زمین و در ماورای جو یعنی کمربند وان آلن نبود حیاتی هم روی زمین نبود
سپر دیگری که از زمین وسیارات داخلی منظومه شمسی محافظت می کند توسط غولهای منظومه شمسی یعنی سیاره مشتری سیاره زحل وسیاره اورانوس و نپتون به وجود می آیند این سیارات عظیم وگازی اطراف خورشید پخش شده اند واگرچنانچه سیارکی یا دونباله داری وارد منظومه شمسی شود این غولها که بعضا 1000 برابر زمین حجم و 300 برابر زمین جرم دارند آین مهاجان را تحت تاثیر جاذبه گرانشی خود قرار داده ومانع از نفوذ آنها به داخل منظومه شمسی می شوند ویا مدار آنها را تغییر می دهند
پس این آیات اشاره مستقیمی به این شاهکار خلقت یعنی خاصیت محافظ بودن آسمان دنیا می کند واین نکته ای است متعلق به اختر فیزیک معاصر نه نجوم 1400 سال پیش که بر عربستان حاکم بوده است.
8) آسمان؛ ساختمان واره اي منسجم
از نگاه قرآن، آسمان همچون ساختماني است که با قدرت و علم الهي بنا شده است و اجزاء و مصالحي دارد که هر کدام در جاي مناسب خود قرار گرفته اند و ارتباط محکم و استواري با يک ديگر دارند.
«وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً» (بقره/ 22؛ غافر/ 64. بناي آسمان در: شمس/ 5؛ نازعات/ 27 و 47؛ نبأ/ 12؛ ق/ 6 نيز آمده است)؛ «و آسمان را بنايى براى شما قرار داد».
9) سختي تنفس در طبقات بالاي جو
خداوند متعال در سوره انعام، حالت کسي را که ايمان نمي آورد و سينه اش تنگ مي شود، به کسي تشبيه مي كند، که در آسمان ها بالا مي رود. چيستي وجه شبه در اين تشبيه، ذهن بسياري از مفسران را به خود مشغول کرده است.
«وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا يَصَّعَدُ فِي السَّماءِ» (انعام/ 125)؛ «و هر كس را كه بخواهد (به خاطر اعمالش) در گمراهىاش وا نهد، سينهاش را تنگِ تنگ مىكند؛ گويا مىخواهد در آسمان بالا برود».
10) حرکت کوه ها
خداوند در سوره نحل به پيامبر9 مي فرمايد: اين کوه ها که در نگاه تو ثابت و ايستاده اند در واقع در حال مرور و حرکت اند؛ همانندِ حرکت ابرها. ديدگاه هاي متفاوتي در تفسير حرکت کوه ها، ارائه شده است که برخي از آن ها ناظر به حرکت زمين است. «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» (نمل/ 88)؛ «و كوهها را مىبينى، درحالى كه آنها را ثابت مىپندارى، و حال آنكه آنها همچون حركت ابرها درگذرند».
توضیح:
مساله حرکت زمین و اینکه این حرکت موجب به وجود آمدن شب وروز و سال می شود از جمله مسائلی است که از زمان بطلان هیات بطلمیوسی مبنی بر زمین مرکزی بدان پرداخته شد و کپرنیک و بعد از آن تیکو براهه و کپلر از جمله افرادی بودند که در جهت بطلان هیات بطلمیوسی وظهور هیات خورشید مرکزی نقش به سزایی داشتند
بطلمیوس که هیات مربوط به زمان عصر پیامبر است اعتقاد داشت که زمین در مرکز عالم است و ثابت و همه اجرام عالم به گرد آن در حال گردش هستند . وهمین نظریه بعدها در کتب مقدسی چون انجیل هم نفوذ کرد به طوری که اگر کسی خلاف این نظریه نظر می داد مستحق اعدام بود.و گالیله به خاطر ادعایش بر گردش زمین زندانی شد وتوبه کرد وبرنو در میدان شهر سوزانده شد. در حالی که این آیه از قرآن کریم به صراحت از حرکت زمین نام می برد یعنی بر خلاف تمام نظام اگویی وفلسفی حاکم بر نظام بطلمیوسی واین از شگفتیها ومعجزات قرآنی محسوب می شود
11) اثرات کوه ها، و شکاف هاي زمين
«وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً» (نبأ/ 7)؛ «و كوهها را ميخهايى».
«وَأَلْقى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ» (نحل/15. در آيات متعددي، از کوه ها با تعبير رواسي ياد شده است)؛ «و در زمين، [كوههاى] استوارى افكند، [مبادا] كه شما را بلرزاند».
««وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ» (طارق/ 12)؛ سوگند به زمين شكافدار!».
توضیح:
قرآن بارها از کوه ها به عنوان ميخ هايي نام مي برد که بر زمين کوبيده شده اند تا آن را از لرزش و فروپاشي باز دارند. ودر علم معاصر اثبات شده هر کوه که از هر جا سر بر می آورد ریشه ای حداقل هم اندازه خود در زمین دارد.
زمین از جمله سیاراتی است که دارای قاره است، قاره ها پوسته هایی هستند که بر روی ماده ای مذاب در حرکت هستند و دائما حرکت می کنند دارای شکاف وگسل هستند و این حرکت پوسته موجبات زمین لرزه های مهیب را ایجاد می کندکه دوام آن ها موجبات هدم حیات روی زمین را فراهم می آورد پس ریشه های عمیق کوه ها مانع از حرکت این مایع مذاب و در نتیجه لرزش زمین می شود و این نکته که در زمین شناسی معاصر بررسی شده به صراحت در آیات قر آن آمده استو حتی به شکافهای درون پوسته زمین هم اشاره شده که شکافها در واقع همان گسل ها هستند که تفکیکات قاره ای و زمین لرزه ها و آتشفشانها وابسته به آنها هستند
12) خاموشي خورشيد
مرگ خورشيد از موضوع هاي مطرح در دانش نجوم است. آياتي از قرآن کريم نيز به اين حقيقت اشاره دارند.
«إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تکوير/1)؛ «هنگامى كه خورشيد در هم پيچيده شود».
توضیح:
در فلسفه قدما اجرام سماوی جنسشان متمایز مواد درون زمین در نظر گرفته می شد و به اصطلاح عنوان می کردند که کون وفساد ندارند یعنی نه به وجود می آیند نه از بین می روند، در صورتی که در اختر فیزیک معاصر ستارگان از جمله خورشید زمانی حادث شده اند روزگاری هستند وزمانی از بین می روند، آیات قرآن هم سخن از در هم پیچیدگی خورشی می کند و از بین رفتن خورشید که با مبانی علم 1400 سال پیش عربستان بسیار تفاوت دارد . وجالب اینکه لفظ کورت درمورد آن استفاده شده کورت یعنی در هم پیچیدن ستاره شناسان معاصر رمبش می گویند گفته می شود که ستارگان بعد از اتمام سوخت هسته ای خود به علت فقدان انرژی لازم به علت غلبه نیروی دافعه رمبش می کنند ودر هم می پیچند
به هر حال در موارد بسیار دیگری در قرآن نشانه های اعجاز علمی مشاهده می شود چه در مورد نجوم چه در مورد خلقت و خیلی مسائل دیگر که جای خود را می طلبد.
دلیل نبوت حضرت رسالت پناه به این نیست که ابن خلدون در روایاتی متناقض یا ضعیف که در کتابش آورده بخواهد بدان استناد کند اصل نبوت از اصول دین اسلام محسوب می شود که مانند سایر اصول رسیدن به آن تحقیقی است نه تقلیدی همان گونه که در مقالات پیشتر اشاره شده اسلام عنوان می دارد اول تعقل کن بعد ایمان بیاور وایمان بدون تعقل را ایمان نمی داند و معجزه نبوت را که از آن به حقیقت نبوت محمدی ایمان آورده می شود را قرآن معرفی می کند. کسی بدون تعصب چون پورفسور بوکای که یک پزشک آمریکایی تبار است بنشیند و آن را مطالعه وتحقیق کند و بعد سالیان متمادی تحقیق وتفحص در قرآن وسایر کتب آسمانی به صراحت بگوید این کتاب وحی الهی است و چیزی نیست که محمد(ص) از ذهن خود آورده باشد بلکه مشخص است که این گفته ها برای یک عرب بی سواد بیابان نشین نیست بلکه این از جانب کسی است که خالق جهان است.و او رسول وفرستاده اوست.