به نام حق

 

 کس مشکل اسرار ازل را نگشاد

                      کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد

من می نگرم ز مبتدی تا استاد

                      عجز است به دست هر که از مادر زاد

 

 

بیگ بنگ : آری ؟  خیر ؟

اعجاز علمی قرآن کریم ؟ یا ....

 

این نوشتار به بحث راجع به بیگ بنگ و اساس علمی آن پرداخته و به نقد راجع به اعجاز علمی قرآن کریم در این باره می پردازد.

  

     1- آری :

      طبق تصاویر ارسالی از تلسکوپ فضایی هابل گرایش به قرمز کهکشانها اثبات شده است و مشخص شده است که همه کهکشانها در حال دور شدن از هم هستند . جرج گاموف از این مسئله استفاده کرد و نظریه بیگ بنگ را ارائه داد ، به این ترتیب که اگر در زمان به عقب باز گردیم کهکشانها به هم دیگر نزدیک و نزدیکتر می گردند و نهایتا همه جرم موجود در جهان  در یک نقطه جمع می گردند ، چون چگالی و دما در آن یک نقطه فوق العاده بالا بود ناگهان منفجر می شود و طی این انفجار ابتدا ذرات اتمی و ملکولی و ... بوجود آمدند و بعد هم سحابی ها و کهکشانها .

 

      2- خیر :

      اینکه همه جرم جهان در یک نقطه به ابعاد صفر ( بدور ازهیچ موجودیتی در فضا ) جمع گردد عاقلانه به نظر نمی آید ، زیرا ریاضیات تنها علمی است که می توان به آن اعتماد کرد و هر انسانی در هر نقطه ای از فضا که باشد ریاضیاتش همین است که ما استفاده می کنیم در حالی که ممکن است مثلا نظریات کیهان شناسی دیگری داشته باشند ، پزشکی کاملا متفاوتی و ... . و این از امتیازات ریاضیات است . اما در معادلات بیگ بنگ ما به نقطه منفرده می رسیم ، جایی که باید بینهایت را تقسیم بر صفر کنیم و این از نظر ریاضیات قابل قبول نیست و معادلات نسبیتی بیگ بنگ در آن نقطه فرو می ریزند .

آقای هاکینگ برای رهایی از نقطه منفرده اخیرا ایده ای را مطرح کرده اند تحت عنوان بیگ بنگ بدون نقطه منفرده به وسیله تونل کوانتمی و آن به این ترتیب است که طبق آزمایش تایید شده ای که عبارت است از اینکه اگر درنزدیکی  لبه منشوری یک لایه شیشه قرار دهیم ( البته باید بین آندو  لایه ای از هوا قرار داشته باشد ) مشاهده می شود که درصدی از نور عبوری از منشور در طرف دیگر منعکس نشده و به طور مستقیم عبور می کند . با انطباق این آزمایش به حفره های سیاه عبور تشعشعاتی از داخل آنها را که دارای جاذبه فوق العاده هستند را نیز توجیه می کنند . که البته در این مورد لایه شیشه وجود ندارد و به جای آن انحنای فضا زمان نقش فراری دادن آنها را بر عهده دارند .

 و اما بیگ بنگ بدون نقطه منفرده و تونل کوانتمی

  استیون هاوکینگ از کوانتوم کمک گرفته و آنرا به یاری نسبیت فرا خوانده تا مانع از فرو ریزی معادلات بیگ بنگ شود . به این ترتیب که به اعتقاد وی در لحظه بیگ بنگ مقداری از آن جرم بینهایت جهان که در نقطه ای جمع شده بود بخارج از افق اتفاق بیگ بنگ ( مرز فضایی که توسط بیگ بنگ و هم البته توسط نور انفجار بزرگ خلق شده ، زیرا نور آن انفجار سریعتر از هر چیز دیگری به پیش می رفته است )  راه یابند و این باعث خواهد شد تا نقطه منفرده به فضای سه بعدی تبدیل گردد. نتیجتا ریاضیات بیگ بنگ از فرو ریزی نجات می یابند.

به نظر می رسد نفس راحتی کشیده باشید که بیگ بنگ را نجات داده ایم ولی فراموش نکنید تونل کوانتومی بیگ بنگ توسط چه چیزی ایجاد شده؟ در خارج از افق اتفاق بیگ بنگ که چیزی نبوده تا نقش آن لایه شیشه ای را ایفا کند . می بینید که به سر جای اول خود رسیده ایم.

       به هر حال می بینیم که بیگ بنگ مانند هر نظریه دیگری خالی از اشکال و نقص نیست ، پس بهتر است ذهن خود را به امید نیل به نظریه ای جدید از هرگونه اجبار در پذیرفتن نظریه ای رها کنیم و به گونه ای دیگر بیاندیشیم ، زیرا ما تا نظریه ای را کاملا قبول داشته باشیم نخواهیم توانست ذهن خود را به اندیشیدن به نظریه ای دیگر وادار کنیم . از کجا معلوم شروع خلقت این قدر به نظریه های مادی نزدیک باشد از کجا معلوم شروعی عرفانی نداشته باشد ، برخی اعتقاد دارند شروع خلقت در پی آوایی بود که مخلوقات را فرا می خواند. من قصد تایید چنین نظریه هایی را ندارم فقط می گویم که شاید اصلا خط فکری ما غلط باشد ، مشکل اینجاست که ابزار درک ماورای ماده و بعد مادیمان هم گران می باشند و هم خیلی پیشرفته نیستند ، مثلا در ایران اخیرا تنها یک دستگاه که قابلیت عکس برداری از هاله های انرژی اطرافمان را دارد توسط بیمارستان میلاد وارد شده است.

    

                                           ***************

 

اعجاز علمی قرآن کریم ؟ یا ....

       موضوعی که قصد دارم نتیجتا بدان برسم این است که آیا  نظریه های علمی که به اثبات نرسیده اند و دارای تناقضهایی هستند را می توان از جمله اعجاز علمی قرآن دانست مانند این آیه از قرآن :

"... ان السماوات و الارض کانتا رتقا ، ففتقناهما "

مشخصا کوچکترین نقص یا تناقضی در قرآن راه ندارد پس نمی توان و نباید نظریات علمی را به قرآن نسبت داد . و تنها مواردی از علم را می توان اعجاز علمی قرآن دانست که صحت آنها از هر نظر اثبات شده باشد (روزی یکی از اساتید اینجانب که تحصیلات گروه انسانی را داشتند و چیزی از نسبیت نمی دانستند گفتند که نسبیتشان را هم از قرآن ما گرفتند!! در یکی از نوشته هایم به این موضوع اشاره کردم که برخی معتقدند ما تنها به بعد از کسر کوچکی از ثانیه که از بیگ بنگ گذشت اشراف داریم و قبل از این زمان دقیقا!! همان موقع بود که خدا به ماده فرمود  " موجود باش ، پس ماده موجودیت یافت و خلق شد " !!!!  امید وارم متوجه حساسیت موضوع شده باشید که این عقاید مسموم تا چه حد خطرناک هستند).

برخی بر این اعتقادند که نباید حساسیت به خرج داد و خیلی محتاط بود ، ولی آیا این اعتقاد قابل قبول است؟ اینکه بی پروا چنین انطباقهای نادرستی را به قرآن نسبت دهیم به نظر نگارنده بی سوادی علمی – دینی است تا شجاعت. به این دلیل که فردا که نظریه ای جامع تراز بیگ بنگ روی کار آمد ( و البته مثل هر نظریه دیگری دارای نقاط مبهم )  و بیگ بنگ به کنار رفت آیا بی حرمتی به قرآن مشخص نخواهد شد ؟ در واقع این عیب از قرآن بری است که با نظریه ای قدرت بگیرد و با کنار رفتن آن نظریه دچار تزلزل شود ، ولی ما گاهی اوقات بی فکرانه و عجولانه تصمیم می گیریم و به جای اینکه باعث عزتمندی قرآن در بین جهانیان شویم ،کاری می کنیم که از ارزش آن در مقابل دیدگان سایرین کاسته می شود ، نتیجه ای  بر عکس خواسته مان به دلیل عقاید اشتباهمان .

      

 قومی متفکرند در مذهب ودین

          قومی به گمان فتاده در راه یقین

می ترسم از آنکه بانگ آید روزی

          کای بیخبران راه نه آنست و نه این

 

با تشکر

منتظر نظراتان می مانم                                    

f_babaee7@yahoo.com