وقتی حال عبادت نداریم چه کنیم ؟
ما آدم ها در زندگی فراز و نشیب معنوی هم داریم. گاهی پیش می آید که ما نسبت به امور معنوی رغبت کمتری پیدا می کنیم و گاهی هم برعکس بیش از سایر اوقات به امور معنوی تمایل پیدا داریم. چطور می توانیم از رخوت ها کم کنیم و بر اشتیاقمان بیفزاییم؟
قلب به عنوان یكی از مراتب وجود آدمی همواره با دگرگونی و قبض و بسط همراه است و از فراز و نشیب جدایی ندارد. لذا هر امری كه خارج از اعتدال بوده و به دو طرف افراط و تفریط نزدیک باشد باعث اضطراب و دگرگونی قلب می شود یعنی هر گناه و فعل زشت و حرامی ذانا این قابلیت را دارد كه انسان را به قبض بیندازد و او را در هم و غمگین نماید كه انسان در چنین حالتی باید توبه و استغفار را کلید بیماری و رهایی از قبض قرار دهد تا به حالت عادی بازگردند و در طرف مقابل نیز دوری و پرهیز از زشتی ها و وارد شدن در جرگه اهل تقوا و متقین نیز موجب می شود تا انسان به بسط افتاده قلبش شاد و مطمان گردد كه در این صورت لازم است انسان شكر خدای به جا آورد.
در این زمینه امام رضا علیه السلام فرمودند: إنَّ لِلقُلوبِ إقبالاً وإدبارا، ونَشاطا وفُتورا، فإذا أقبَلَت بَصُرَت وفَهِمَت، وإذا أدبَرَت كَلَّت ومَلَّت، فَخُذُوها عِندَ إقبالِها ونَشاطِها، واترُكُوها عِندَ إدبارِها وفُتورِها؛
همانا دلها را رویكردى است و روى گردى، نشاطى است و ضعفى، پس هر گاه رو كنند، با فهم و بصیرت شوند و هر گاه پشت كنند، خسته و ملول گردند. بنابراین، به گاه روى آورى و نشاطشان، به آنها چنگ زنید [و در عبادات به كارشان كشید] و به گاه رویگردانى و ضعفشان، آنها را به حال خود رها سازید. ( بحار الأنوار: 78/353/9 )
توصیه از حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره)
«....اگر دیدید حال عبادت ندارید، خیلی شلوغ نکنید و صابر باشید چون خدا که صانع و پرورنده ماست، برای رشد دادن ما این کار را کرده است. وقتی هم راه باز شد و کار روی دور افتاد شکر کنید و بهره ببرید.
در سیرِ الی الله عجله کردن و تقلاّ و فشار آوردن نه تنها نتیجه ای ندارد، بلکه راه را مسدود می کند. آنچه راه را باز و نزدیک می کند ادب و تواضع است.... در محضر اولیای خدا هم ادب و انتظار را پیشه کنید تا بتوانید از آنها بهره ببرید. با شتاب زدگی و زور و اصرار موجب محرومیت خود نشوید.»( کتاب طوبی محبت )
آفات تکرار ادبار قلبی
1ـ عادت به تنبلی و اهمال کاری؛ چون در حالت انقباض کار نمیکند.
2ـ گذر عمر و به خصوص دوران جوانی که مهمترین سرمایهی ماست رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روز قیامت هیچ كس قدم از قدم بر نمى دارد مگر اینكه درباره چهار چیز از او پرسیده شود:
1 ـ از عمرش كه در چه راهى گذراند.2 ـ از جوانى اش كه چگونه و در چه راهى سپرى كرد.3 ـ از مال و ثروتش كه از كجا به دست آورد و در چه راهى مصرف كرد. 4 ـ و از محبت ما خاندان. (خصال صدوق قدس سره، ج1، ص 253، حدیث 125 )
در سیرِ الی الله عجله کردن و تقلاّ و فشار آوردن نه تنها نتیجه ای ندارد، بلکه راه را مسدود می کند. آنچه راه را باز و نزدیک می کند ادب و تواضع است.... در محضر اولیای خدا هم ادب و انتظار را پیشه کنید تا بتوانید از آنها بهره ببرید. با شتاب زدگی و زور و اصرار موجب محرومیت خود نشوید
همین نفسهایی که میکشیم سرمایهی ما هستند (قَالَ علی(علیه السلام): نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِه؛ انسان با نفسی که میکشد، قدمی به سوی مرگ برمیدارد. ( نهج البلاغه حکمت 74) نفس کشیدن در خواب هم متوقف نمیشود، ما مسافران به سمت مرگ هستیم).
3ـ ایجاد یأس و ناامیدی؛ اگر یأس بیاید، هر گناه و خطای دیگری هم میآید. یأس که میآید، قدمهای بعدی برداشته نمیشوند و در مقابل خطاها ترمزی وجود نخواهد داشت.
جمع بندی:
1ـ عوامل زمینهساز ادبار را برطرف کنیم؛ به خصوص همنشین!
2ـ قَالَ علیٌ(علیه السلام): «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَ »؛ حکمتهایی را که زندهکنندهی دل هستند بشنویم؛ چرا که قلب ما مانند بدن ما ملول میشود.
سخنرانی عالمان بزرگ و ره یافتگان مسیر بندگی ، خیلی به ما کمک می کند، ما باید مدام موعظه شویم اگر گوش خود را به اهل نصیحت ندهیم به لهو لعب شیطان خواهیم داد.
3ـ به افراد اهل سیر و سلوک سر بزنیم و اگر به چنین افرادی دسترسی نداشتیم، شرح احوال، داستانها، نامهها و شعرهای اولیای خدا را بخوانید. بزرگانی مثل علّامه طباطبایی، آقای انصاری همدانی، سیّد علی آقای قاضی، آقای حدّاد، آقای رجبعلی خیّاط و ... را نباید از دست داد. اشعار حافظ، باباطاهر، فیض کاشانی، مولوی و بزرگان دیگر را نباید فراموش کرد. حافظ یک عارف کمنظیر در طول تاریخ عرفان است.