اخلاق و ساز و کاری در عرصه ی آن 1394/04/10


درناز صمدیان

مدرس مدرسه علمیه بانو امین (ره)

کارشناسی ارشد نظام قدیم فقه و اصول

 

اخلاق و ساز و کاری در عرصه ی آن 

 


برای دانلود فایل مقاله روی عکس زیر کلیک کنید

*************************************************************************

بسم الله الرحمن الرحیم

چکیده

آیین اسلام ودین خاتم و اصول مبنائي آن در عرصه فقه به خوبی می تواند پاسخگوی

نیازهای بشر باشد و الزامات شرعی را از اصول و منابع اصلی استخراج کند . اما این دین جامع

تنها در حیطه مسایل شرعی یا اعتقادی کار نمی کند بلکه در مسائل اخلاقی هم می تواند پاسخگوي

نیازهاي عمیق انسان امروز باشد و از عهدة رفع شبهات و مشکلات متنوع اخلاقي برآید.

مقاله حاضر با عنوان سازوکاری در عرصه اخلاق با هدف تبیین نیازمندی به اجتهاد در

حیطه اخلاق بیان می دارد که مقصد اخلاق، تکامل روحی انسان است که ملازم با سعادت ابدی

می باشد و این مسئله هم با تکمیل اخلاق فردی و هم با تکامل فضائل اجتماعی او حاصل می شود. و

شامل همه ی صفات اکتسابی و افعال اختیاری است. کشف رابطه ی مثبت و منفی افعال، با کمال

نهائی انسان، با استدلال عقلی و تجربی، میسّر نیست و نیازمند به راهنمایی وحی می باشد .

قواعد اخلاقی به لحاظ موضوعات انتزاعی خودشان ثابت و مطلق و دائمی هستند و به

لحاظ مصادیق خارجی متغ یّرشان تغییر پذیر و نسبی و موقت می باشند. بر مبنای همین ثبات و

کلیت در اصول اخلاقی، می توان فروعات و احکام مسایل مستحدثه را استخراج کرد. سازوکار در

این حیطه استنباط گزاره ها و آموزه های ارزشی ، سازماندهی آن پس از استخراج ، عطف آنها به

یکدیگر، کشف رابطه با مسائلی در عرصه فقه و اعتقادات ، آسیب شناسی در اخلاق فردی و

اجتماعی، تصحیح و رفع و دفع شبهات است. پیدا نمودن خطوط پنهان اخلاق دینی و بسط معارف

آن، با این ساز وکار میسر می شود؛ و با تطبیق و نو سازی در مواجهه با مسایل مستحدثه، علم

اخلاق را پویا ساخته و به تولید علمی می پردازد.

کلید واژه ها: اخلاق، گزاره های ثابت اخلاقی،ارزشهای متغیر، سازو کاراجتهاد، مستحدثات اخلاق

مقدمه

علم و فن آوری و پیچیدگی های نیازهای انسانی وارتباطات سریع و آسان در عصر

حاضربشر امروز را بیش از هر زمان دیگر نیازمند نظامی اخلاقی که جامع و پاسخگو باشد

گردانده و این در حالی است که او امروزه با رشد اعجاب آور مکاتب اخلاقی سکولار وبی دینی

هم روبه رو شده است.

اخلاق چه در معنای خصلت اخلاقی، چه در معنای رفتار اخلاقی یا در مفهوم ارزش اخلاقی، با

هدف تقرّب الی الله و سعادت دنیوی و اخروی بشر موثر است ومی تواند هم در بعد فردی و هم در

بعد اجتماعی مسیر خود را طی کند.

قطعا اخلاق و علم مباحث آن، دارای مبانی و اصول ثابتی است که علمای اخلاق و صاحب

نظران بر پایه ی آن کتب اخلاقی بیشماری را نوشته اند ،مشکل اساسی در زمانه کنونی نبود این

اصول ومبادی و یا نبود مباحث اخلاقی نیست. بلکه انسان امروزی به دلیل پیچیده تر شدن نیازمندی

هایش و نیز روابط اجتماعی خاص در این زمان بیش از پیش به حفظ اخلاق واجرای اخلاقیات

نیازمند است اما درحفظ واجرای آن دچار سردرگمی و حیرت شده یا در پذیرش آن به دلایل مختلف

رویگردان شده است .

انسان این زمان درعین این که نور فطرت و عقلش در مواردی می تواند به تقسیم زشت، زیبا، خوب

و بد بپردازد؛ لکن در پاره ای از موارد، از شناخت ارزش ها و ضد آن، عاجز می ماند و لذا می بینیم

در زمان حاضر او با تکیه بر عقل ناقص خود وفطرت زنگار گرفته و آلوده به هوای نفس، مسائل

بی اخلاقی را رواج داده و مواردی از بد اخلاقی ها را با اخلاق مداری خلط گردانده است.

او نیازمند منبعی است که پرتو عقل را نورانی تر کند و آن همان منبع متصل به وحی دین اسلام

است که با سازوکار ومکانیسم مناسب و لازم برای انجام هدف تکمیل مکارم اخلاق کار خود را

انجام می دهد.

دین خاتم با جامعیت و جهانشمولي و کمال خاص خود در عرصه ی فقهی به خوبی از عهده

استنباط فروع از اصول ثابت خود برآمده و توانسته با مکانیسم اجتهاد پاسخگوی نیازمندی های بشر

حتی در عصر حاضر و در تمام دورانها گردد. حال این سوال مطرح است آیا این دین در

عرصه هاي اخلاقي هم می تواند با سازو کار خاصی پاسخگویي به مطالبات اخلاقي بشر را مانند

دیگر عرصه ها به عهده گیرد؟ آیا استنباط مفاهیم ارزشی و اخلاقی و مواعظ وتوصیه های اخلاقی

و شناساندن و شناختن خوبیها و بدیها و راه کسب فضیلتها و زدودن رذیلتها بشریت را می تواند

مدد رساند تا در زمانی که تمییز خوب از بد و حق از باطل مشکل است با بصیرت کافی راه را

شناسایی نموده و مسیر اصلی حق را طی کند .این سازو کار چه می تواند باشد و چگونه عمل می

کند؟

نویسنده مقاله به دنبال آن است که می توان مسائل و گزاره های اخلاقی و فروعات آن و حتی

مسائل و احکام اخلاقی این عصر را هم چون مسائل فقهی از طریق اجتهاد به دست آورد باید

متدولوژى جامع علم اخلاق اسلامى، یا همان روش استنباط و توجیه گزاره هاى اخلاقى تدوین شود؛

به گونه اى که محصول علم اخلاق به اسلام منتسب باشد و برچسب اخلاق یونانى، هندى، مسیحى،

نوافلاطونى، علمى، تجربى، اخبارى یا سطحی نگر و التقاطى به آن الصاق نشود. و این ایده ای

است که آن را از فرمایشات مقام معظم رهبری می توان به دست آورد. ایشان فرموده اند :

اجتهاد مخصوص فقه نیست بلکه درباب نظام اخلاقی و مسایل تربیتى )چه تربیت نفس وچه تربیت

اجتماعی( متخصصان دینى می توانند نظر دهند و دین را بشناسانند و ارتباط مسایل اخلاقی با مسایل

فراوان دیگررا بیابند. اگر جاى این نظریات در علم اخلاق توسط علمای دین پر نشد، نظریه هاى

غربى، غیردینى و غیر اخلاقی و مادى جاى آنها را پر خواهد كرد. در حالی که هیچ نظام و

مجموعه اى بدون ریشه دین نمي تواند نه نقس بشر را نه مسائل اخلاقی اجتماعی او رامدیریت كند.

با توجه به این کلام، محققین محترم ومعاصر در پی بیان نظریات خود و بیان اصول تفقه

در عرصه اخلاق هستند مثلا کارگروه اخلاق از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پروژه ای را

در دست دارند که هنوز به چاپ نرسیده » استنباط حکم اخلاقی از متون و ادله لفظی « با عنوان

است که در الهیات اخلاق مطلق رابطه » الهیات اخلاق « است این پروژه زیر مجموعه کلان پروژه

بین منابع دین و گزاره های اخلاقی بحث می شود. مثلا استنباط حکم اخلاقی از عقل، یا جایگاه

شهود و تجربه در استنباط احکام اخلاقی، یا جایگاه عرفان در استنباط احکام اخلاقی.

استنباط حکم اخلاقی از رفتار « ویا محقق عالی مقام حجت الاسلام محمد عالم زاده نوری مولف کتاب

در بعضی فصول این کتاب به استخراج قواعد اخلاقی از سیره معصوم و یا چالش هایی » معصوم

به دلیل اختلاف شرایط زمانی و مکانی در عصر معصوم و زمان معاصراشاره کرده اند که بخشی

از هدف نویسنده این مقاله را شامل است و تمامی منابع و متون اسلامی را دربر نمی گیرد.

این مقاله با عنوان سازوکاری در علم اخلاق با هدف تبیین و کارکرد این مکانیسم با استعانت از

خداوند متعال به مسائل مقدماتی علم اخلاق و گزاره ها و احکام اخلاق دینی به تبیین اصول ثابت و

متغیر می پردازد و کارکرد اجتهاد و سازوکار این روش را در دفع و رفع شبهات و دفاع از مبانی

آن بیان خواهد کرد و سپس نمونه ای از مسائل مستحدثه را به روش توصیفی تحلیلی بررسی

خواهد کرد.

ماهیت اخلاق

خُلق، به ضمّ لام و سكون آن، به معنى عادت و دین، خوی و طبع وسرشت است. جمع آن

اخلاق و حقیقت آن، صورت باطنی است که اوصاف و حالات را در بر می گیرد به همان گونه که

صورت ظاهری، اوصاف ظاهر را دربر می گیرد. صفات باطن اعم از نیکویی و زشتی است، اما

کسب ثواب و عقاب درصفات باطنی از نوع ظاهری بیشتر است . )ابن منظور، ج 10 ، 1414 ق،

85 و 87 .)

آنچه در اصطلاح علمای اخلاق بیان می شود، اخلاق هیئت راسخه و ملکه اي است در نفس كه

بدون تأمل و تفکرو به آسانی، مصدر افعال عقلی و شرعی قرار گرفته وخلق حسن و سیّئ را در

بردارد . )نراقی ، 1377 ، 60 )

اگر اخلاق را رفتار انسانی معرفی کرده اند، با توجه به همین تعریف است؛ زیرا مصدر رفتار و

فعل نیکو، از روحی زیبا سرچشمه می گیرد و زیبایی روح در سایه تعادل قوا و توازن تمایلات

درونی انسان است .

آورده است » تجرید الاعتقاد « علامه شعرانی در ترجمه فارسی کتاب معروف :

از فواید بعثت پیغمبران خدا، تكمیل و تأیید حكمت عملیه است و در اصطلاح حكما، حكمت عملیه بر

علم اخلاق و تدبیر منزل و سیاست مدن اطلاق مي شود. علم اخلاق، بیان وظیفه انسان است به

خویش؛ كه خود را از رذایلی مانند حسد و بخل و كینه پاك كند و به فضایل آراسته سازد. تدبیر

منزل، وظیفه او نسبت به زن و فرزندان و كسان و خویشان است و سیاست، وظیفه او نسبت به اهل

شهر و كشور خود می باشد . )شعرانی، 1372 ، 484 )

از ،» اِنّی بُعِثْتُ لُِِتَمِّمَ مَكَارِمَ الَِْخْلَاق « : بر اساس فرمایش نبی مکرم اسلام که فرمودند

مهمترین اهداف پیامبران آراسته شدن به زیور اخلاق است و برهمین مبنا عده ای معتقدند ارزش

های اخلاقی غایتند و روش ها و ضوابط و اصولی باید حاکم باشند تا ناظر بر این غایت گردند؛ در

نتیجه، ارزشهای اخلاقی تبدیل به قواعد و ضوابط مستدل و معتبری شوند و ساز و کاری گردند

برای به دست آمدن این هدف ) ر. ک. سعید ضیائی فر، 1388 ، 30 و 480 ) .

دانش اخلاق، علاوه بر آگاهی از بایدها و نبایدهای رفتاری و علم به فضایل و رذایل اخلاقی

و انواع صفات خوب و بد، روش کسب خوبی ها و زدودن بدی ها را تبیین می کند. و وچون برای

انسان این اوصاف قابل اکتساب یا اجتناب است، نشان دهنده ی افعال اختیاری انسان می باشد . )خسرو

پناه، ش 30 ، 1389 ، 22 )

علمای اخلاق، غایت علم اخلاق را، مصون داشتن سلوک و رفتار انسانها از خطایا و انحرافات

مي دانند به نحوی که او باید در افعال و مقاصدش، معتدل و از تقلیدهای کورکورانه و هواهای

نفسانی دور باشد . ) مغنیه ، 1428 ق، 21 )

آنان معتقدند به دنبال اصلاح خلقیات و معایب شخص، جامعه نیزاصلاح خواهد شد. و این در حالی

است که اصلاح جامعه هم از اهداف علم اخلاق و از مباحث آن است . )شریفی،ش 15 ، 1383 ،

115 )

- 1 1 ( اخلاق دینی

از آنجا که می بینیم همه، حتّى كفار و مشركان و یهودیان نیز فراوان كتاب هاى اخلاقى

نوشته اند و بسیارى از عناوین مباحث آنها همانند كتاب هاى اخلاقى مسلمانان است، درمی یابیم که

بشر به اهمیت حوزه اخلاق دست یافته است. نظامى كه انسان باید به غرایز خود بدهد، اخلاقي است

و ركن اساسى در اجتماعات بشرى مي باشد. اجتماع، قانون و اخلاق مى خواهد و پشتوانه قانون و

اخلاق هم، فقط و فقط دین است .

شهید مطهری)ره(می فرمود :

"این كه مى گویند اخلاق بدون پایه دینى هم استحكام خواهد داشت؛ مثل اسكناس بدون پشتوانه

اعتبارى ندارد؛ مثل اعلامیّه حقوق بشر است كه فرنگیان منتشر كرده و خودشان هم قبل از دیگران علیه

آن قیام كردند؛ چون متّكى به ایمانى كه از عمق وجدان بشر برخاسته باشد، نیست . ") مطهری،ج 3 ،

400 )

یکی از ویژگی های نظام اخلاقی اسلام این است که متکی بر مذهب است و سفارش های ارزشی،

مانند دادگری، و غیر ارزشی، مانند بی عدالتی و ظلم را، با پشتوانه اخلاقی که همان عقاید مذهبی و

اعتقاد به پاداش و کیفرهای روز بازپسین است، معرفی نموده است . )سبحانی، 21 )

آنچه دین به عنوان منابع اخلاق به بشر معرفی می کند، عبارتند از: قرآن، سنت

معصومین)علیهم السلام( عقل و فطرت .

همانگونه که مبادی و تعالیم فقه، جز از طریق وحی الهی پدید نمی آید و عقل و سنت نیز در طریق

استنباط آن را حمایت کرده اند، ارزش ها و مبادی اخلاق دینی، هم به وحی الهی متکی است و

البته هم به فطرت پاک و گوهر انسان، تا آنجا که برخی اخلاق را از آن طبیعت بشر می دانند .

) مغنیه ، 23 )

عقل انسان، به تنهایی در شناخت مفاهیم کلی )مانند حسن عدالت(، موفق، و در تعیین مصادیقِ

دستورهای اخلاقی ناتوان است؛ ولی این که کدام رفتار در تقرب به خدا مؤثر است و کدام یک مانع

از کمال آدمی است، از کارایی عقل نیست، و باید به وحی الهی تمسک جوید . بنابراین، اخلاق، در

تعیین مصداق و ملاک ارزش گذاری و تشخیص افعال ارزشمند، به دستورات دینی نیاز دارد . )سبحانی، 21 )

)1 گستره مباحث اخلاقی

در قدیم، معمولاً آن چه را به نام اخلاق می شناختند، بیشتر همان تهذیب فردى بوده و دو قسم

دیگر حكمت عملى را، یا اخلاق ندانسته اند، یا در حوزه ی اخلاق جمعى وارد کرده اند. در تقسیم

بندی جدید، با تقسیم اخلاق به دو قسم فردی و اجتماعی، گستره ی این علم به هر آن چه به تهذیب

نفس و روابط اجتماعی و سیاسی مربوط می شود وسعت یافته ودر حوزه اخلاقیات جای گرفته است .

)سجادی، ج 1 ، 1373 ، 111 ).

مسایل مربوط به حوزه ی اخلاق، به قدری گسترش یافته که شناخت آنها، هم به بررسی اخلاق

جوامع گوناگون بشری که نوعی پژوهش تاریخی تجربی است بستگی دارد، وهم به نوعی از - -

شناخت؛ یعنی، پژوهش از حسن و قبح، باید و نباید افعالی، رفتاری و صفاتی، صرف نظر از

دیدگاه فرد یاجامعه .

)خسروپناه ، 24 )

"علمای اخلاق هم از حکمت نظری، و بود و نبود و هست و نیست، و هم از حکمت عملی، یعنی،

باید و نباید سخن می گویند؛ یعنی بیان می دارند که خلق رذیله، پایانش سقوط وخلق فاضل، قداست را به

همراه دارد؛ و در سخن از باید و نباید، می گویند جامعه باید چنین باشد یا چنان نباشد.")جوادی آملی

،ج 10 ، 1377 27 )

در گذری به مباحث فقهی می یابیم که تکالیف عملی افراد در ابعاد عبادی، اجتماعی، فردی،

اقتصادی، سیاسی، حقوقی، جنایی و... بیان شده است. اینک با بیان ماهیت اخلاق، این عرصه را

نیز هم در رفتار وهم در اعمال فرد گسترده می بینیم؛ ولی به شکل محدودتر، یعنی فقط از لحاظ

اتصاف خلق و خصلت )صفات خوب و بد( و رفتار ناشی از آن )فضیلت و رذیلت عمل(، آن را

مورد بحث قرار می دهد و اگرچه قلمرو فقه، به مراتب دامنه اش وسیعتر از اخلاق است، ولی به هر

حال موضوع هر دو، رفتار انسان است با این تفاوت که در فقه، رفتاری مورد توجه است که

دستوری بر انجام یا ترک آن رسیده باشد ودر اخلاق، رفتاری که بار ارزشی داشته باشد، مدّ نظر

است و البته هر دو در حوزه حکمت عملی قرار دارند و به تعبیر برخی از اندیشمندان اسلامی،

علومی هستند که تحصیل آنها برای عمل است و به اصطلاح امروزی، از علوم کاربردی اند؛ تا آنجا

شمرده اند » فقه اصغر « و فقه را » فقه اکبر « که اخلاق را . )شریفی، 124 و 125 )

درباره توسعه ی محدوده ی اخلاق باید گفت بعضی مسایل حقوقی و یا فقهی را نیز در قلمرو

ومحدوده ی آ ن قرار میدهد:

قلمرو اخلاق اسلامی، گاهی مسایل حقوقی را نیز شامل می شود؛ گرچه بعضی از احکام «

حقوقی، جنبه ی اخلاقی ندارند؛ مثل احکام مربوط به معاملات و قراردادها که احکام وضعی خاص

هستند و به شکل مستقیم با اخلاق ارتباط پیدا نمی کنند؛ اما هر دو دسته از احکام، دارای کارکرد

اجتماعی تقریبا یکسانی هستند و معیارهایی را برای نظم بخشیدن به رفتار اجتماعی انسانها بیان

می کنند. نحوه ی بیان و شکل ظاهری قوانین اخلاقی و حقوقی، تقریبا یکسان است، اما ضامن

اجرایی قوانین آن یکی نیست. ضمانت اجرایی در اخلاق، اموری درونی است که با نیت انجام

می پذیرد و هدف آن رسیدن به کمال حقیقی و سعادت ابدی است؛ حال آن که قوانین حقوقی دارای

هدفی است که از مرز زندگی دنیایی انسان فراتر نمی روند؛ مثلاً اجرای عدالت و برقراری آن، که

هم در نظام اخلاقی و هم در نظام حقوقی مطرح است، و برای تنظیم روابط اجتماعی انسان، با

هدف رسیدن به سعادت اخروی، در علم اخلاق به عنوان ارزشی اخلاقی عنوان می شود و در حقوق

و احکام، برای تنظیم زندگی دنیایی و سعادتمندی دنیوی است؛ اگرچه برای رسیدن به سعادت

». اخروی باید این تنظیمات را مدّ نظر داشت )خسروپناه ، 25 و 26 )

بنابراین، اخلاق گاهی در معنای خصلت اخلاقی، گاهی، در معنای رفتار اخلاقی و زمانی با

مفهوم ارزش اخلاقی، در حوزه ی علومی واقع می گردد که در پاره ای از موضوعات، با علومی

مانند فقه و حقوق، دارای قلمروی مشترک و فقط از جهت اهداف، متمایز است. فقه و حقوق مربوط

به احکام جوارحی بوده، یا روابط انسانها را فرا می گیرد؛ اگرچه ردّپایی از نیّت در بعضی قوانین

فقهی به چشم می خورد، اما قلمرو اخلاق، احکام جوانحی را در برمی گیرد که در اعمال و جوارح

تأثیرگذار است. به هر حال هر آن چه در هدف تقرّب الی الله و سعادت دنیوی و اخروی بشر موثر

است در قلمرو اخلاق جای دارد .

)2 باورهای ثابت اخلاقی از منظر دین خاتم

از آنجا که علم اخلاق، علم چگونه زیستن است و این چگونگی، هم شامل ملکات و هم چگونگی

رفتار می شود؛ مانند دیگر علوم مدون، دارای موضوع و مسایلی است که باید محورهای آن را

شناخت و مفاهیم ارزشی آن را شناسایی نموده، نفس انسانی را )از آن نظر که شایستگی آراستگی

با ملکات خوب و بد را داراست( موشکافی کرد و به بررسی صفات و ملکات خوب و بد و باید و

نبایده ای رفتاری پرداخت و آن میسر نیست؛ مگر از طریق دین و دستورات الهی، چرا که تنها

رب العالمین و خالق نفس بشری، می تواند او را در این راه مدد رساند . )مطهری،ج 13 ، 1377 ،

715 )

1 - 3 ( خوب و بدها )اصول اخلاق نظری (

مفهوم خوب و بد، دو مفهوم از مفاهیم ارزشی است که گسترده ترین مفاهیم را در قلمرو

اخلاق تشکیل می دهد و از آنجا که محدوده ی اخلاق، افعال و خصلت های نفسانی است، این واژه ها،

صفات ذاتی یا وصف افعال می گردند. برای این واژه ها، کلماتی معادل در قرآن وجود دارد از قبیل

خیر و شر و برّ و فجور و معروف و منکر ... . )مصباح یزدی، 1380 ، 57 و 94 )

قضایای اخلاقی وجملاتی که اخلاقیات را در برمی گیرند به زیبا و زشت، خوب و بد

تقسیم می شوند، عقل در توصیف آنها، به حسن و قبح، مستقل بوده و قاطعانه، گزاره ای را، به

صورت مطلق و کلی به یکی از دو صفت خوب و بد یا زشت و زیبا، وصف می کند. در این هنگام

فاعل کارهای بد و خوب و زشت و زیبا آگاه و مختار است. )سبحانی، 7 )

از آنجا که در اهداف انبیا و به خصوص در هدف خاتم الانبیاء تهذیب نفس و ساختن جامعه ای - -

اخلاقی و مهذب برای رسیدن به سعادت اخروی لحاظ شده است، از تعالیم این دین جامع، شناساندن

خوبیها و بدیها است، تا انسانها با انتخاب ارادی آنها، علاوه بر تکمیل مکارم اخلاق و ایجاد مدینه

فاضله، در این دنیا به رضوان الهی رسیده و از عذاب اخروی، خود و جامعه ی خود را دور نگه

دارند .

1 - 3 ( ملاک خوبی و بدی

اما برای شناسایی خوب ها و بدها دو ملاک وجود دارد:

1 - 1 - 3 ( امور فطری وکشش های درونی

آفرینش هر فردی، با یک رشته از کشش ها عجین گردیده و او ناخودآگاه، به صفاتی چون عدل

و اعمالی نیکی)مانند وفا به عهد و کمک به مستمندان(، تمایل درونی داشته، و در مقابل آن، یک

رشته اموری را تقبیح و از هر نوع تمایل به آن، منزجر می باشد. پس تمایلات فطری و آگاهی های

درونی، زیبا و نازیبا و خوب و بد را تشخیص می دهد .

شمس / ( » فَألَْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها « قرآن مجید نیز با بیان این مطلب در آیه 8 ( بیان می دارد که

این مسئله در نهاد بشر قرار داده شده و به طبیعت او الهام شده است. چون این مطلب امری فراگیر

و در خلقت تمامی افراد بشر است؛ بنابراین، اخلاق اسلامی جهان شمول بوده و همه انسان ها را فرا

می گیرد و برای اصول خود مرزی و حدی نمی شناسد . )سبحانی ، 14 )

2 - 1 - 3 ) نور وحی عامل بیرونی

در عین این که نور فطرت و عقل در مواردی می تواند به تقسیم زشت، زیبا، خوب و بد

بپردازد؛ لکن در پاره ای از موارد، از شناخت ارزش ها و ضد آن، عاجز می ماند؛ ازاین رو، عقل

در این هنگام از طریق وحی که مطمئن ترین رابطه ی انسان با واقع است، بهره می گیرد. روی این

اصل قسمتی از محرمات و واجبات )عیب جویی، کنجکاوی در اسرار مردم، بدگویی پشت سر مردم

و نیکویی به زیردستان...( جزو مسایل اخلاقی بوده است زیرا ممکن است فطرت انسان و عقل

افراد بسیط، از تحلیل مصلحت ومفسده ی آنها ناتوان باشد؛ ولی وحی الهی، که از دید گسترده تری

برخوردار است؛ محرمات و واجباتی را عرضه داشته است و عوامل سعادت و یا شقاوت را بیان

می نماید . )سبحانی، 15 )

پس بخشی از خوبی ها و بدی ها، شناخته شده ی عقل عملی است و بخشی دیگر از آنِ وحی می باشد .

با توجه به کمال دین خاتم و جامعیت و جهانشمولي آن حتي در اصول اخلاقي، این دین در

عرصه هاي اخلاقي می تواند با سازو کار خاصی پاسخگویي به مطالبات اخلاقي بشر را مانند دیگر

عرصه ها به عهده گیرد. استنباط این مفاهیم ارزشی و اخلاقی که خود محمول قضایا واقع می شوند

و گزاره های اخلاقی را تشکیل می دهند، از سنت و سیره ی نبی اکرم و امامان معصوم )علیه السلام(

به عهده علمای دینی و متخصصان است؛ تا با ارائه مواعظ وتوصیه های اخلاقی و شناساندن و تبیین

خوبیها و بدیها و راه کسب فضیلتها و زدودن رذیلتها بشریت را مدد رسانند .

2 - 3 ( بایدها و نبایدها )اصول اخلاق عملی(

علمای جدید اخلاق، بر این باورند واژه هایی وجود دارد که در شرایط خاصی، یک جمله و

گزاره را اخلاقی می کند. یک دسته از این واژه ها، همان مفاهیم ارزشی است و دسته دوم، مفاهیم

الزامی است از قبیل باید و نباید . )شریفی، 118 )

1 - 2 - 3 ( انواع بایدها و نبایدها

نوعی از باید و نبایدها، فردی و شخصی است و نسبت به افراد، متغیر، و تشخیص خوب و بد و

باید و نباید جنبه نظری قضیه است؛ اما جنبه عملی آن، انجام دادن و ندادن خوب و بد؛ یعنی باید و

نباید می باشد؛ یعنی یک سلسله هست ها و نیست ها و یک سری باید ها و نبایدها . )مطهری ج 13 ،

731 )

در مورد کاربرد واژه های باید و نباید گفته اند :

واژه های باید و نباید هم دوگونه است: گاهی در مورد امر و نهی به کار رفته و معنای مستقلی ندارد

و گاهی نیز دارای مفهومی مستقل بوده و به معنای واجب، ضروری و لازم به کار می روند. در

که باید و نباید در این کاربرد، حالت ». باید به عدالت رفتار کرد « کاربرد نخست، مثلاً گفته می شود

انشایی و اعتباری داشته و بیان کننده ی عواطف و احساسات گوینده است. در کاربرد دوم، جمله به

معنای باید و نباید در جملات .». عمل به عدالت واجب است « شکل اخباری به کار می رود. مثلاً

فوق، صرف انشاء و اعتبار نیست، بلکه بیانگر رابطه ی حقیقی بین دو چیز است . ) خسروپناه، 28 )

همانگونه که نسبت موضوع فقهی به حکم فقهی، شبیه نسبت علت به معلول است و حکم بر

محور موضوع خود دور می زند، در این جا هم رابطه موضوع ارزشهای اخلاقی با محمول خود،

در گزاره های اخلاقی به همان شکل است. و این رابطه در بحث تغییر حکم بر اثر تغییر موضوع

در ارزش های اخلاقی کاربرد دارد .

از آیات قرآنی و احادیث اسلامي استفاده می شود که واقعیت امر اخلاقی یک وظیفه است.

مسأله ی امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به یک رشته امور اخلاقی است که واقعیت آن را

بودن آن تشکیل می دهد؛ و چون دامنه ی اخلاق در اسلام گسترده تر از » منکر « و یا » معروف «

اخلاقی است که عقل عملی آن را درک می کند؛ از این جهت قسمتی از فرایض و واجبات و یا

منکرات و منهیاتی که از مسایل اخلاقی بوده، وحی آن را کشف کرده و عقل را یارای شناسایی

اوصاف آنها نبوده است . قرآن، درباره ی پیامبر چنین می فرماید :.

یَاْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَر ...« ... » ) اعراف/ 157 )

از عملکرد وسیره ی پیامبر می توان معروف و منکر را تشخیص داده و تکلیف فردی و اجتماعی را

تعیین نمود. و به هر حال، شناسایی این کلمات که محمول گزاره های اخلاقی می گردند و نوعی الزام

را برای مکلف ایجاد می کنند و ماهیتا مانند گزاره های ارزشی، اخباری هستند، برعهده متخصصین

فن است که با مراجعه به کتاب و سنت در پی به دست آوردن قوانین و احکام اخلاقی و ارائه آن به

مکلفین می باشند . )مصباح یزدی ، 51 )

)3 ویژگی قوانین اخلاقی

قوانین و احکام اخلاقی دارای سه ویژگی هستند :

الف( الزامی بودن قوانین ، یعنی بر هر مکلفی که دارای شرایط تکلیف باشد، لازم است که آن را

اجرا کند .

برخی سه عامل وحی الهی، و فطرت و و عقل را منشاء الزام در احکام اخلاقی می دانند؛)مغنیه،

51 ( اما حقیقت آن است که همان گونه که منشأ الزام در احکام و قوانین شرعی، وحی الهی است،

عقل، حقیقت « منشأ الزام در احکام و قوانین اخلاقی نیز بیان شرع می باشد و اگرعده ای بگویند

که مواردی اندکند، » مستقلات عقلی « پاسخ این است که عقل، در ادراک ،» افعال را درک می کند

بدون نیاز به بیان وحی، حقیقت افعال را در می یابد و اگر بیانی از طرف شارع شود، حکم ارشادی

به تنهایی حقیقت افعال را تشخیص نمی دهد و نیاز ،» غیرمستقلات عقلی « محسوب می کند، ولی در

به بیان و الزام شرع دارد. این گونه امور بسیارند . )شریفی، 121 - 124 )

عقل، پس از بیان و دریافت از طریق شرع به حکم لزوم اطاعت در تمامی احکام، آن را بر خود

لازم می یابد .

ب( اطلاق قوانین، یعنی انجام این قوانین، مقید به قیدی و مشروط به شرطی نمی باشند. مانند قوانین

بهداشتی، اقتصادی و امثال آن که مقید و مشروط نیستند و مقدمه ای برای عدم دیگری محسوب

نمی گردند .

در این باره آیت الله سبحانی معتقدند :

هرگاه گزاره ای برای خود مرزی نشناسد، و در تمام زمانها و مکانها یکسان صدق کند، یک چنین «

گزاره ای مطلق بوده است؛ یعنی در انطباق بر مصادیق، فراگیر و جهان شمول خواهد بود. مثلاً

گزاره ی )فلز درحرارت خاصی انبساط پیدا می کند.( از اطلاق و فراگیری برخوردار است؛ زیرا

صدق آن، در گرو )زمان( و )مکان(خاص نیست؛ و در هر زمان و مکان دارای چنین ویژگیهایی

است و جز یکسان بودن شرایط، شرط دیگری لازم ندارد. ارزشهای اخلاقی در مکتب اسلام از

فراگیری و جهان شمولی خاصی برخوردار است؛ زیرا محورهایی که بر آن تکیه می کند؛ از کلیت و

». اطلاق برخوردار می باشند

اصل این احکام هیچگاه حُسْن و زیبایی و یا قبح و زشتی خود را از دست نمی دهند؛ اگرچه گاهی

عقل و خرد، قبیحی را مقدم قرار داده تا از قبیح دیگری جلوگیری کند . سبحانی ، (» 19 )

ج( کلی بودن قوانین، یعنی احکام اخلاقی، یک دستور عمومی بوده و تمامی کسانی که دارای

شرایط تکلیف و موقعیت یکسانی هستند، موظف به انجام این گونه قوانین و احکام می باشند. با توجه

به این ویژگی ها اسلام دارای قوانینی جهان شمول و عام است که به طوری ثابت، اصول ثابت

اخلاقی را در خود جا داده است .

توجیه عمومیت دستورهای اخلاقی، با شناخت انسان و رجوع به علم انسان شناسی صورت

می گیرد .

شهید مطهری)ره( درباره ی دو بعد انسان می نویسد :

انسان با دو بعد سفلی و علوی موجودی ذو مراتب است. او، به حسب من ملکوتی دارای ««

کمالاتی است، به حکم این که دارای کرامت ذاتی است، با ملکات و افعالی که خیر و فضیلت دارند،

احساس تناسب می کند و وقتی چیزی را خلاف کرامت می یابد، آن را رذیلت می داند و چون انسانها

در آن چه کمال نفسشان هست متشابه آفریده شده اند، دیدگاه آنان نسبت به خوب و بد یکسان و کلی و

مطهری، ج (». دایم می شود 13 739 - 740 )

کشف حسن و قبحها و باید و نبایدها، از طریق درک خود متعالی و توجه کافی به آن و تأمل در آن

مسیر می باشد. بر همین اساس احساس ملایمات یا عدم آن که برای انسان حاصل می شود، مبنای

قضاوت در حسن و قبح افعال می گردد و ارزش یا عدم ارزش افعال، برای ما مکشوف می گردد .

قوانین اخلاقی به دلیل ثبات در ارزش های اخلاقی نوعی پایداری را در خود دارا هستند که در

همه ی اعصار و در همه ی امکنه ارزشمند و قابل استفاده اند .

1 - 4 ) گزاره های ثابت اخلاقی و ارزش های متغیر

احکام و اصول اخلاقی و ارزشی نیز مانند احکام فقهی از یک لحاظ به دو قسم، قابل

تقسیم اند :

الف( برخی از احکام اخلاقی و ارزشی در همه زمانها و مکانها، ثابتند و هیچگونه تغییر و

دگرگونی در آنها وجود ندارد؛ مانند: راستگویی و حسن عدالت .

ب( برخی دیگر از احکام اخلاقی و مسایل ارزشی، در زمانی ارزش به حساب می آیند و در

روزگاری دیگر ضد ارزش. مانند آداب اجتماعی . )شریفی ، 124 )

علمای اخلاق درباره تغییر در آداب اجتماعی، مثال برداشتن کلاه که در جوامع غربی، نوعی

احترام و رعایت اصلی اخلاقی است، را می زنند در حالی که، گذاشتن کلاه و یا پوشاندن سر در

آداب دینی، نشانه نوعی احترام است. در میان روحانیون، گذاشتن عمامه، نشان از رعایت آداب

است، یا در میان نظامیان رعایت احترام . )مطهری، 709 )

اما همانگونه که اشاره شد، بعضی بایدهای فردی و جزئی به نسبت افراد متغیر است؛ در نتیجه

احکام اخلاقی هم مانند احکام فقهی، در ثابت و متغیر بودن با هم شباهت دارند .

شهید مطهری در کتاب اسلام ومقتضیات زمان در مورد اصول ثابت اخلاقی اظهار می دارد بعضی

ظلم و خیانت و دزدی بد « ،» عدل و عفت خوب است « اصول بالذات خوب یا بد است؛ مانند

اما برای وصول به این اصول و تحقق آنها، راه های متعدد و گاه متعارضی وجود دارد. ؛» است

بنابراین، اصل بنیادهای اخلاقی ثابت ولی مقدمات وصول و راهکارهای عملیِ رسیدن به این اصول

متفاوت می باشد . )مطهری، ج 1 ، 1373 ، 402 )

او در کتاب دیگری نوشته است : اصول و مبادى اوّلى زندگى، یعنى اصول انسانیّت و اخلاق، «

اصولى ثابت و جاودانه است. آنچه متغیّر و نسبى است فروع است نه اصول. چنین نیست كه

مطهری، ج (». انسانیّت در عصرى چیزى باشد و در عصر دیگر به كلّى مغایر با او 2،1377

، 237 )

بیان دیگری در کتاب تعلیم و تربیت ایشان که در باب ثبات و تغییر در اخلاق است میتوان یافت و

آن، این است که اخلاق به عنوان یک سلسله خصایل و خویها، امر ثابتی است؛ لیکن فعل اخلاقی و

کارهایی که برای تحقق این فضایل انجام می گیرند، ثابت نیستند و متغیرند. مانند ضرب و کتک

زدن یتیم. ظلم نکردن که نوعی خصلت است، در هر شرایطی ثابت بوده و به ظلم نباید یتیمی را

زد؛ اما گاهی فعل زدن برای تأدیب خوب است .

در این مثال، به دلیل تغییر عنوان این موضوع، همانند تغییر عناوین درموضوعات فقهی، که سبب

تغییر حکم می شد، بار مثبت و منفی ارزش اخلاقی در عمل متفاوت شده و حکم تغییر می یابد .

به طور کلی، اگر برای احکام اخلاقی اصول ثابتی در نظر نگیریم؛ قایل به نسبی شدن اخلاق

شده ایم. یعنی قایل شده ایم همان طور كه ابزارهاى زندگى تغییرمی یابند، مفاهیم حقّ و عدالت و

اخلاق نیز تغییر می كنند. زمانی حقّ و عدالت، اخلاق و در عصری دیگر ضدّ حقّ و عدالت، اخلاق

محسوب می شود. درحالی که درك نكردن مفهوم واقعى حق، عدالت و اخلاق سبب چنین تغییری

است. آن چه در باره ی حقّ و عدالت و اخلاق متغیّر است، شكل اجرائى آنها است، نه ماهیّتشان و

تغییر و تبدیل ابزارهاى مورد نیاز، سبب تغییر راه کسب و استفاده و مبادله عادلانه آنها نمی شود .

)مطهری، ج 3،1373 ، 181 )

اما این سؤال پیش می آید که به رغم ثابت و ارزشی بودن اصول اخلاقی در همه ی زمان ها و

مکانها، چرا در شرایط خاصی امکان وقوع ارزشهای اخلاقی و اجتناب از قبایح نیست؟

این مسئله، در احکام شرعی و یا ابراز عقاید )مثلاً به وقت تقیه( اتفاق می افتد؛ بنابراین، در این قسم

هم، باید قواعد و اصولی وجود داشته باشد که در وقت اجرا، حاکم بر قواعد اخلاقی باشند .

4 2 ( عوامل دگرگوني اصول اخلاقی -

دلایلی در اصول اخلاقی دگرگونی هایی ایجاد میکنند و آنها عبارتند از:

- - )4 2 1 در اصول اخلاقی » مصلحت « و » تزاحم « و » اهم ومهم « قواعد

فقها در بیان قاعده تزاحم در انتخاب وجوب احکام شرعی می فرمایند: قاعده تزاحم بیانگر

حالتی است که دو تکلیف به عهده مکلف گذاشته شده و هر دو نیز دارای مصالح و ملاک شرعی یا

عقلی است، اما مکلف، در مقام امتثال و عمل توانایی انجام هر دو را ندارد. در این صورت، بر

امر مهم تر انجام می شود و امر مهم به » الاهم فالاهم « اساس قاعده تزاحم، به حکم عقل و از باب

طور موقت کنار گذاشته می شود. در موارد تزاحم گفته شده است :

هرگاه یکی از دو حکم ملاکش قوی تر یا مصلحتش بیشتر باشد بر دیگری مقدم می شود، خواه زمان

امتثالش متأخر باشد یا مقارن؛ زیرا عقل تفویت اهم و تحصیل مهم را قبیح می داند . )امام

خمینی،ج 2 ، 1378 ، 112 - 115 واشتهاردی،ج 3 ، 1376 ، 398 )

در امور اخلاقی و اجرای قواعد آن نیز، هرگاه دو یا چند امر مهم برای انسان پیش آید که نتواند در

زمان مورد نظر همه را به انجام رساند، باید خصوصیات هر امر و نتایج آن ارزیابی شده و آن امر

را که اولویت، اهمیت و نتایج بیش تری دارد، برای انجام دادن قرار دهد. بنابراین، برای رفع تزاحم،

سراغ ملاک قوی تر باید رفت؛ البته، شناخت ملاک های قوی تر کار هر کس نیست، هم دقت لازم

دارد، هم انس با کتاب و سنت و هم شناخت مفاسد و مصالح اجتماعی.

بیان می کنیم » رابطه ی دین و اخلاق « در این باره نمونه ای را از کتاب :

"حسن صدق و یا قبح کذب یک ارزش اخلاقی است و عقل همواره حکم به ارزش صدق و

ضد ارزش بودن کذب می کند، ولی درشرایط خاصی خرد، به این شخص اجازه نمی دهد که

راستگویی را انجام دهد؛ زیرا مثلاً انسان بی رحمی می خواهد از این کار خیر، سوء استفاده کند،

ومثلاً خون بیچاره ای را بریزد، و یک چنین بازداری از کار خیر، به معنی نفی حسن کار نیست؛

بلکه به معنی جلوگیری از ستم ستمگران است که در کمین مظلومی نشسته است و می خواهد از کار

نیک انسانی، سوء استفاده کند؛ و در مورد دروغ گفتن در این شرایط که کاری قبیح و نازیبا است،

ولی چون انسان بر سر دو راهی قرار گرفته که یا باید کار قبیحی مرتکب شود ویا کار قبیح تری

را، عقل به حکم تزاحم، زبان را برای دروغ گفتن باز می گذارد و سرانجام قبیحی را بر انجام قبیح

دیگر مقدم می دارد. بسان نجات انسانی که برای شکستن شیشه یا رفتن بدون اجازه به منزل

شخصی، باید یکی از دو قبیح را انتخاب نماید. خرد، ارتکاب قبیح دوم را، که از مقوله ظلم و ستم

و غصب است، برای هدف والاتر تجویز می کند؛ ولی هرگز نازیبایی عمل را انکار نمی کند .

پس در اثر تزاحم مصالح و انطباق دو عنوان اخلاقی بر یک فعل خارجی، گاه تعارض پیش

می آید چنانکه مثلاً گاهی مصلحت راست گفتن با مصلحت نجات انسان بی گناهی، معارض می شود.

در این هنگام با تشخیص مصلحت در فعل اهم، مهمی فدا می شود و یا قبیحی واقع

می گردد . " .)سبحانی ، 19 )

در برهه ای از شرایط زمانی و » قاعده مصلحت « و یا » قاعده تزاحم « و » قاعده اهم ومهم « ، لذا

مکانی ایجاب می کند که در بعضی مواقع فرد، قبیحی را مرتکب شود، تا از قبیح مهم تری جلوگیری

نماید، ویا از معروفی اجتناب کند، تا از قبیح مهمی پرهیز نماید .

- - )4 1 2 تغییر مصادیق موضوعات اخلاقی

موضوعات اصلی قواعد اخلاقی، عناوین انتزاعی خاصی هستند که در دایره ی تأثیر در هدف

اخلاق، شکل می گیرند، عناوینی که همیشه بر نوع خاصی از افعال خارجی منطبق نمی شوند؛ و از

اینروی مصادیق آنها قابل تغییرند؛ چنان که زدن شخص، گاهی ظلم و گاهی عدل است که هر دو از

عناوین انتزاعی می باشد؛ اجرای حدّ برای مجرمی عین اجرای عدالت و زدن شخص مظلوم بی گناه

عین ظلم است. پس قواعد اخلاقی، به لحاظ موضوعات انتزاعی خودشان ثابت و مطلق و دائمی

هستند و به لحاظ مصادیق خارجی متغیّرشان، تغییرپذیر و نسبی و موقت می باشند .

اخلاق کاربردی، با تطبیق اصول اخلاقی برمصادیق، به نحو جزئی و تحلیل و بررسی ریشه ای

مسایل اخلاقی، راه تشخیص تکالیف و شیوه تحقق آنها را بررسی می کند. بنابراین، تغییر مصادیق

در موضوعات اخلاقی و بررسی آن به عهده اخلاق عملی است . )دبیری، 90 / 1 / 20 )

- - )4 1 3 رعایت آداب عرفی

گاهی رعایت آداب و رسوم کسانی به عنوان احترام به ایشان، ممکن است دارای ارزش اخلاقی

شود که از قبیل همان مصادیق متغ یّر می باشد .

- - )4 1 4 توجه به شرایط زمان و مکان

موضوعات اخلاقی، مانند موضوعات فقهی، احکام خود را از مجموعه ای از اصول، معیارها و

قوانین کلی دینی خارج می سازد و با چیده شدن مقدمات)اگرچه مسئله اخلاقی است( برهان خود را

کامل می کند؛ اما در پاره ای از مسایل، آگاهی نسبت به اوضاع و شرایط مسأله مورد نظر، انتظارات

فرهنگی و قوانین قبلی که به نحوی با مسأله فوق در ارتباط است، در حکم اخلاقی أثرگذار است.

مثالی که در این زمینه می توان زد، در مورد سقط جنین است که غرب و اندیشه های غربی به لحاظ

توجیهات غلط و مغالطه کاری آن را موجه جلوه داده به گونه ای که آن عمل را اصلاً ضد اخلاق

نمی پندارند و کلیسا به اسم دین مطلقا آن را حرام نموده است و متعصبانه آن را عملی غیراخلاقی

» قتل نفس حرام است و اخلاقی نیست « می شمارد. اگر چه مجتهد اخلاقی، با توجه به مقدمه ی کلی

حکم به حرام بودن سقط جنین می دهد؛ اما استنباط خود را با تحلیل شرایط جنین، ماهیت انسان بودن

آن، بررسی اصول مرتبط با انسانیت و شرایط سلامتی مادر و غیره وسعت داده و حکم سقط را

مقید و موکول به شرایط خاص می نماید .

اما شناخت شرایط زمان و مکان در این هنگام و تشخیص مصلحت و... به عهده کیست؟

)4 کارکرد اجتهاد در اخلاق

از آن جا که هدف نبوت، پردازش در سه حوزه اصلی دین اعتقادات ، اخلاقیات، احکام و -

اعمال شرعی برای اصلاح امور انسانها است؛ و از طرفی اصل خاتمیت ، همان استمرار دین و -

پی گیری همان اهداف با مکانیسم و روش خاصی است، اینک جواب پرسش مطرح شده را چنین

خواهیم داد که انطباق احکام و اخلاق دینی بر شرایط متغیر حیات آدمی به عهده اجتهاد است و این

تلقی و انتظاری است که باید از اجتهاد در عصر خاتمیت و غیبت معصوم داشته باشیم .

اجتهاد، به معنای عام که دارای چهار کار کرد اساسی است، در این حوزه به استنباط گزاره ها و

آموزه های ارزشی و اخلاقی و سازماندهی آن می پردازد و پس از تخریج و تنسیق آنها با سنجش و

آسیب شناسی، بازپژوهی و تصحیح و تنقیح؛ وارد اصلاح در فهم اخلاق دینی و رفع و دفع شبهات

می گردد. کشف زوایای نامکشوف اخلاق دینی و بسط معارف آن، با اجتهاد میسر می شود؛ و با

تطبیق و نوآمد سازی در مواجهه با مسایل مستحدثه، علم اخلاق را نو ساخته و به تولید علمی

می پردازد . )صادقی رشاد، ش 12 ، 1381 ، 44 )

این ساز وکار چه روندی را باید طی کند؟

- )5 1 تخریج و تشریح گزاره ه ای اخلاقی

با توجه به این که هم چنان دغدغه اخلاق ورزی و تخلق به اخلاق نیکو، در میان نوع بشر

وجود دارد، باید نظام اخلاقی اسلام، به عنوان مجموعه ای مشتمل بر ارزش ها و دربردارنده

دستورهایی برای اتصاف به خوی های نیک و انجام دادن اعمال پسندیده و دوری گزیدن از خوی ها

و کردارهای ناپسند تبیین گردد. لذا ضروری است گزاره های اخلاقی استخراج گردیده و به طور

کامل تشریح گردد .

بحاررالانوار،ح ( » عَلَیْكُمْ بِمَكَارِمِ الَِْخْلَاقِ فَإِنَّ اللَََّّ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَنِي بِهَا « حدیث 20 ، 420 ( شاهدی

مستحکم بر اهمیت اخلاق در دین مبین اسلام است. بنابراین، تبیین مسایل اخلاقی، خوب و بدها،

معروف و منکرها و حسن و قبیح، چگونگی اکتساب فضایل و از بین بردن رذائل و موانع در

شناخت آنها و تبیین مسایل نفس و روح، چگونگی تهذیب آن و مسایل پیرامون آن از مواردی است

که یک مجتهد و عالم اخلاقی باید به آن بپردازد و هرآن چه که عامل صعود نفس انسان برای ترقی

و کمال و رسیدن به لقاءالله می گردد، با کوشش و اجتهاد از منابع دینی استخراج کند و در اختیار

قرار دهد. این کار پژوهشی، ساده ترین عملیاتی است که مجتهد و عالم اخلاقی انجام می دهد.

استنباط باید های اخلاقی مانند بایدهای فقهی از اولین عملیات این سازوکار اخلاقی است؛ اگرچه در

موشکافی این باید و نبایدها ارتباط دو طرفه ای بین این دو علم به دست می آید .

اینک که بحثی از ارتباط دو سویه ی فقه و اخلاق در عملکرد اجتهاد در تشخیص باید و نبایدهای

اخلاقی پیش آمد، مناسب است قبل از بررسی دیگر کارکردهای این سازوکار گریزی به این رابطه

زده و آن را برای تسهیل در بیان مطالب بعدی تشریح نماییم .

** رابطه عرصه اخلاق با عرصه ی فقهی و اعتقادی در کارکرد اجتهاد**

اگرچه نگاه عالم اخلاق با عالم فقهی متفاوت است چون فقیه اعمال مکلف را در حد اقلش -

وعالم اخلاق در حداکثر رشد خصلتی مشخص می کند اما چون نظام فقهی و نظام اخلاقی هر دو -

یک نظام تفقه و اجتهاد را تشکیل می دهند؛ لذا، انتظار اصلاحگرایی فردی و اجتماعی و پیاده

نمودن اهداف دین خاتم، از اجتهاد فقهی اخلاقی بی مورد نیست .

از آن جا که اخلاق، علم به صفات و افعال اختیاری بشر است و هدفی جز رسیدن انسان به

کمال و سعادت ندارد، بنابراین، کاری که رابطه ی مثبت با هدف اخلاق داشته باشد، دارای ارزش

مثبت است و کاری که موجب دور شدن انسان از این هدف باشد؛ موجب ارزش منفی یا ضد ارزش

می باشد. بایدهای اخلاقی و در رابطه با آن باید های فقهی، که بر اساس سعادت انسان و مصلحت او

جعل گردیده اند، به همین دلیل ارزشمند و نبایدهای آن ضد ارزش است. لذا، در صورتی که هر

رفتاری در راستای انحطاط انسانی و هلاکت او باشد، غیر اخلاقی شمرده شده و مفسده به دنبال

خواهد داشت. بنابراین، اگر از شرابخواری، بی حجابی و... به عنوان مفاسد اخلاقی نام برده

می شود به دلیل این است که هم فقه و هم اخلاق بایدها و نبایدها را بررسی می کنند و هم این که این

رفتار و عملکرد، ریشه در صفات اخلاقی دارد. لذت گرایی در شرابخواری و بی عفتی در بی

حجابی نمایان شده و ریشه در رذیلت های اخلاقی دارند، اگرچه تحریم شرابخواری و وجوب

رعایت حجاب حکمی فقهی داشته باشد. رعایت این باید و نبایدها مانع از ایجاد مفسده های فردی و

اجتماعی می گردد .

آیت الله سبحانی در این زمینه می فرمایند :

زندگی اجتماعی مستلزم رعایت مسایل اخلاقی است. مسایلی مانند شراب خواری و قماربازی و «

آزادی های جنسی، ارکان اخلاق را ویران می کند؛ زیراشراب عقل را از بین می برد و قمار در جامعه

» موجب دشمنی می شود و آزادی های جنسی بنیاد خانواده را فاسد می کند . )سبحانی،ج 43 ، 57 )

اگر شراب، قمار و بی بندوباریهای جنسی از لحاظ فقهی حرام است و شرابخوارگی و

غیره، عدم رعایت مسایل اخلاقی محسوب می شود؛ به جهت وجود مفسده در انجام آنها است. در

حالی که هم باید و نبایدهای اخلاقی و هم اوامر و نواهی فقهی هدفی جز از دفع مفسده و ایجاد

مصالح برای سعادت دنیوی و اخروی ندارند. بنابراین، دوام و ثبات احکام فقهی در نهی از این

مفاسد، دوام و ثبات آثار اخلاقی را هم به همراه دارد. همچنان که رعایت مسایل اخلاقی، ثبات احکام

فقهی را باعث می شود .

وظیفه اجتهاد در اخلاق، مانند استنباط در فقه، تشخیص این بایدهای اخلاقی در جهت سعادتمندی و

استکمال نفس انسانی و تعیین وظایف فردی برای تهذیب نفس و تشخیص وظایف اجتماعی والزام به

رعایت حقوق و قراردادها برای حفظ نظم اجتماعی است . )ضیایی فر، 344 - 346 )

از طرفی، آنچه که بشریت را از لحاظ اخلاقی درگیر نموده است، ریشه در اعتقادات دارد.

بنابراین، پدیده های نوظهور اندیشه در قرون جدید منجر به وقایعی نو در عرصه و حوزه های

اخلاقی گردیده است. اخلاق سکولار و نظریات و توصیه های اخلاقی آن از جمله ی این موارد است .

همان گونه که اعتقاد بر اخلاق و عمل اثر می گذارد، اخلاق و عمل هم به نوبه خود بر اعتقاد

تأثیرگذارند. برای اعتقاد محکم داشتن باید فضای مساعد اخلاقی فراهم آورد. البته، اعتقاد غیرالهی

نمی تواند با اخلاق و عمل معنوی سازگار باشد و دیر یا زود، اخلاق و عمل معنوی، اعتقادی همسو

با خود را تحقق می بخشد و یا بالعکس، اعتقاد مادی، اخلاق و عمل مادّی موافق و سازگار با خود

را تحقق خواهد بخشید. با تکرار عمل ملکه ای اخلاقی و اعتقادی در وجود بشرایجاد می شود .

علامه طباطبایی)ره(در مورد تأثیر تکرار عمل، در پیدایش اخلاق می فرمایند :

"این مطلب به تأثیر اعتقاد برمی گردد. زیرا کاری که تکرار عمل در درون انسان انجام می دهد

اینست که امکان عمل، بی مانع و مقتضی دار بودن عمل را، به ذهن تلقین می کند، تا کار به جایی می رسد

که پیوسته امکان عمل و زیبایی آن، در نظر انسان مجسم شده و مجال تصور مخالف نمی دهد. "

)طباطبائی،ش 5 ، 1339 ،ص 15 )

پس از آنجا که اعتقاد و اخلاق، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، بینش انحرافی، بحران اخلاقی را

به همراه می آورد. مثلاً در بینش جدید ومعاصر غربی )اومانیسم و لیبرالیسم(، برای آزادی، هیچ قید

و بندی وجود ندارد و انسان آزاد است بر اساس غرایزش، هر طور می خواهد؛ رفتار کند.

این جاست که اخلاق در این مرحله وارد عمل می شود و فضلا و متخصصین اخلاقی با آگاهی زمان

و بصیرت و با شناخت نظریات و آثار ضد اخلاقی پی آمده از این بینشها، به پاسخگویی شبهات و

برطرف کردن آسیب های وارده از مبانی آنها پرداخته و وبا به دست گرفتن ابتکار، طریقی را ارائه

می نمایند که بشر بدون سرکوبی غرایز خود و با تعدیل و مدیریت آنها رفتار به جا و هنجاری داشته

باشد. اساسا یکی از معانی و کارکردهای اجتهاد همین است. رهبر معظم نیز در این رابطه

فرموده اند :

"اجتهاد، خصوصیتى است كه این امكان را به مجتهد مى دهد، تا بتواند به اقتضاى شرایط، روشها

و راه ها و تاكتیك هاى درست را انتخاب كند. ابتکار در شناخت و هوشمندی در نوع برخورد با مسایل همان

اجتهاد است" )بیانات مقام رهبری ، 5 / 4 / 1381 )

از گفته های فوق چنین نتیجه گرفته می شود که اساسا عرصه های مختلف فقه و اعتقاد و اخلاق با هم

مرتبطند؛ چون هر سه یک نظام تفقه را شکل می دهند .

- )5 2 ضرورت توسعه ی علمی

در توسعه ی معارف اخلاقی، در حالی که زندگی بشر به شدت با تکنولوژی، صنعت، حرف

و مشاغل گوناگون و جدید گره خورده ورو به توسعه علمی است، می توان مثالی زد تا بر ارزش

کار اجتهاد و کار کرد آن در این برهه صحه گذاشت :

پیچیدگی تحولات در بسیاری از حرف و مشاغل، با سازمان نظم دهنده ی آن موجب پدید آمدن

شخصیت های حقیقی و حقوقی در جامعه امروزی شده است. آنان در قبال محیط، روابط جاری خود

با دیگر اشخاص حقیقی یا حقوقی و جامعه ای که به آن تعلق دارند، وظایف و تکالیفی اخلاقی بر

دوش دارند و منابع سنتی اخلاق، به دلیل عدم موضوعیت این قبیل مسایل در جوامع قدیم از تشریح

و تبیین مواردی که باید بر روابط مذکور حاکم باشد، خالی است. با این توضیح خلل و شکاف میان

حکمت عملی موجود و اخلاق مورد نیاز بشر در قرن معاصر، نمایان می گردد و ضرورت پرداختن

دانش اخلاق جدید با ساختار معرفتی و ویژگی های خاص)اخلاق حرفه ای( آشکار می گردد . )غفوری

نژاد،ش 87 ، 1383 ، 56 )

پر واضح است که پاسخگویی به این موارد و ارائه راه حل های علمی، در مواجهه با فراغ قواعدی

در هنگامه ی برخورد با موضوعات جدید، یا تولیدات علمی، بر عهده کسانی است که وظیفه خطیر

وساطت میان وحی و مخاطبان و رساندن پیام وحی به آنان را بر دوش دارند؛ یعنی فقها و عالمان

اخلاق .

مقام معظم رهبری در زمینه کارکرد اجتهاد فرموده اند :

"در زمینه هاى گوناگون، امروز، نیاز وجود دارد. هم براى نظام اسلامى، هم در سطح كشور،

هم در سطح جهان. تبیین معرفت شناسى اسلام، تفكر اقتصادى و سیاسى اسلام، مفاهیم فقهى و حقوقى اى كه

پایه هاى آن تفكر اقتصادى و سیاسى را تشكیل مي دهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقى و معنوى، غیره

و غیره، همه ى اینها باید دقیق، علمى، قانع كننده و ناظر به اندیشه هاى رایج جهان آماده و فراهم شود؛ این

كار حوزه هاست. با اجتهاد، این كار، عملى است. اگر ما این كار را نكنیم، به دست خودمان كمك كرده ایم

به حذف دین از صحنه ى زندگى بشر . ")مقام رهبری ، 29 / 7 / 1389 )

بنابراین، برای جلوگیری از حذف دین از زندگی بشر و بلکه تداوم دین، باید به اجتهاد متخصصان

دینی رو آورد و در ادامه این راه، با توجه به کارکردهای اجتهاد، مجتهد اخلاقی باید به برطرف

کردن شبهات و آسیب وارده بر گزاره ها و آموزه های اخلاقی و مسایل نوپیدا نیز بپردازد که این امر

خود به بسط علوم اخلاقی و نیازمندی های این علم برای پرده برداشتن از حقایق پنهان دین کمک

خواهد نمود .

از آن جا که از کارکردهای اجتهاد دفع و رفع شبهات است. اینک به بررسی عملکرد مکانیسم این

سازو کار درعرصه ی شبهات اخلاقی می پردازیم .

3 - 5 ( اجتهاد و رفع شبهات اخلاقی

دین، تفسیری از حقایق موجود در عالم هستی است که قادر است انسان را به سوی تعالی پیش

برد. اما این حقیقت از هنگام ظهور در معرض تهاجمات فکری در تمامی حوزه های فقهی، عقیدتی

و اخلاقی قرار گرفته است. در عصر اخیر برگستره ی این شبهات افزوده شده و در نسل های

نوخاسته، تردیدهایی را سبب گشته است که پاسخ به آنها از ضرورت تام و حیاتی برخودار است.

از آنجا که در جوهر تعالیم اسلام، نوعی غنا و بالندگی وجود دارد؛ شبهات را که پرداخته ی دست

باطل بوده و تنها با لعابی از حق و عنوان های آن، خود را موجه ساخته است؛ به یکسو می افکند.

انگیزه ی شبهه پردازان، تضعیف باورهای دینی نسل های جوان، ترویج اندیشه های عقل گرا و

رفتار های غیر شرعی و غیر اخلاقی به اسم آزادی و خارج نمودن روحانیت از صحنه ی پیکار

است. بدین روی اجتهاد، با پیکاری بی امان در برابر شبهه قرار می گیرد و با برخورداری از

بصیرت دینی به مبارزه با آن می پردازد. بنابراین، مجتهدین و علما و فلاسفه اخلاق به خوبی با

تبیین و تصحیح محور های اساسی به خصوص در مسایل اخلاقی، می توانند از عهده این کار

برآیند .

5 3 1 ( جدایی دین از اخلاق - -

از جمله موارد ی که در اذهان جوانان، در عصر معاصر، با هدف تضعیف باورهای دینی

است. وجود شبهه در بخش فلسفی و نظری اخلاق » اخلاق « از » دین « ایجاد شبهه شده است، جدایی

موجب رفتارهای ناصحیح خواهد شد، و بالاخره تکرار رفتارهای سوء ناشی از اندیشه های غلط

خصلتهای نابهنجار اخلاقی را فراهم خواهدآورد .

اندیشمندان غربی، از یک سو می خواهند دین را گرایشی شخصی و غیر الزامی اعلام نمایند و هر

گونه نیاز بشر به آن را نفی کنند؛ از سوی دیگر نمی توانند منکر تأثیر اخلاق گرایی در تکامل فرد و

جامعه و هر آن چه مستلزم ارزش گرایی است؛ گردند . )سایت شبهه، 1388 )

بی نیازی اخلاق و احکام آن به دین، تعریف و تعین ارزش ها و ضمانت اجرایی آنها « : آنان با بیان

نفوذ خود را در اذهان، برای رسیدن به مطامع خود ایجاد نموده اند. بدیهی است اگر » منهای دین

خلاصه شود، و تعریف اخلاق به » رابطه ی فردی انسان با خدای خودش « تعریف از دین، به

یعنی جدایی » اخلاق سکولاری « محصور گردد؛ حاصلی جز » چگونگی روابط انسانها با یکدیگر «

دین از اخلاق به دست نخواهد آمد . ) ضییایی فر، 115 و 395 )

به معنای حقیقی و جامع آن، که » دین « اینجاست که مسیر اجتهاد، با تبیین صحیح

مجموعه ای از تعریف هستی و در نتیجه بایدها و نبایدها برای تعالی مرتبه وجودی و شمول آن در

تمامی حوزه های گوناگون اخلاق فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضا، بین الملل و ... و همه ی

شؤون زندگی انسان با هدف نیل به کمال و تقرب به کمال مطلق است، با رجوع به میراث به جا

مانده از نبی خاتم آغاز می گردد.

2 - 3 - 5 ( نسبیت اخلاق

نسبیت « ، از دیگر نمونه هایی که با هدف ترویج اندیشه های عقل گرا ایجاد شبهه نموده

در اخلاق است » گرایی .

برخی معتقدند می توان دوش به دوش علوم جدید، اخلاق استواری برای هر جامعه ای بنا کرد. این «

اخلاق، چنان که دانش امروز ثابت می کند، باید از اخلاق جهان کهنه جدا باشد! آنان می گویند: دانش

امروز با اخلاقی که مبانی الهی و انتزاعی داشته باشد در تضاد است! اما نه تنها با اخلاقی که مبانی

». علمی داشته باشد در تضاد نیست، بلکه خود موجد و موجب آن است )رحیمی، 1356 ، 27 )

آنان با این سخن اولاً می خواهند استقلال اخلاق از دین را مبنا قرار دهند و ثانیا مبانی الهی

اخلاق و حتی وسیع تر از آن دین را در مقابل علم قرار دهند و تضاد این دو را با مغالطات در کلام

خود القاء نمایند .

و اما شبهاتی که در اخلاق عملی و کاربردی مطرح می شوند و چگونگی فراهم کردن سازو کاری

که به متخصصین مربوط می شود :

5 3 3 ( مواردی دیگر - -

از آنجا که اخلاق عملی حوزه فردی، خانواده، روابط با دوستان، حوزه اجتماعی در علم و

تکنولوژی، حقوقی، پزشکی و بالاخره اخلاق حرفه ای را شامل می شود، در هر برهه از زمان

دارای سوالات و شبهاتی مخصوص به خود است که توسط عالمان دینی واخلاقی باید برطرف شود .

از جمله شبهاتی که در اخلاق فردی ایجاد شده است، شبهه در زهد و تعریف آن است که شبهه ی

گرایش به رهبانیت را ایجاد نموده، در مسایل خانوادگی، مانند اصل رعایت شئون و کفویت در

ازدواج که منجر به طمع مالی و اقتصادی شده است. یا مسایل و شبهاتی که به دلیل اعتقادات مرد

سالاری، خشونت های اخلاقی را به بار آورده و یابرعکس معتقدات فمینیستی و زن سالاری، رفتار

اخلاقی و سلم زن را، دگرگون نموده یا در اخلاق حرفه ای نمایشی از سوءظن ها و بد گمانی ها،

کم کاری و مسایل اخلاقی دیگری چون رشوه، اعتیاد و ابتذال و... را فراهم نموده است. به هرحال

عملکرد اجتهاد در این مرحله، تشخیص شبهه، طبقه بندی شبهات از جهت اهمیت، تحلیل آن و تبیین

صحیح حقیقت، آسیب شناسی و رفع این آسیب ها می باشد .

)5 اجتهاد و مسایل واقع در زمان

زمان شناسی و حضور در زمان و درک شرایط هر مقطع از زندگی، وظیفه ای است که معارف

دینی بر عهده عالمان دین نهاده است. علمای اخلاق و مجتهدان اخلاقی، که در عرصه ای از معارف

دینی و علم اخلاق سرآمد دیگرانند باید زمان شناس باشند. زمان شناسی و حضور در اجتماع، سبب

می شود علاوه بر طرح مسایل، به موضوعات مبتلابه و درگیر زندگی بپردازند و از موضوعات

کهنه، اجتناب ورزند؛ یعنی باید بدانند در این عصر بشریت در چه حال و هوایی و با چه اندیشه ای

و فرهنگی زندگی می کند واین اعتقادات چه تأثیری در اخلاق و یا اخلاق چه تأثیری در اعتقادات

خواهد گذارد، و نیز بداند مسایلی که او را از لحاظ اخلاقی در گیر کرده اند ازچه نوعی و حول چه

محوری می باشد .

عالم اخلاقی، وقتی با مشاهداتی چون سبک زندگی غربی و تأثیرگذاری آن بر زندگی مردم و بی

رونق شدن معروف و منکر و از سکه افتادن حسن خوبیها و رواج قبیح، روبه رو می شود و از

طرفی با پی گیری آمارهای روز جهانی، نشانی از سستی بنیاد اخلاق یا نهاد خانواده می یابد، با به

دست گرفتن ابتکار عمل و کشف شیوه ی جذاب برخورد با ضد ارزش ها، عملکرد اجتهاد خود را

منطبق با روز نموده و معضل جامعه را برطرف می سازد .

مجتهد فهیم و عالم اخلاقی، با آسیب شناسی، چون طبیب بصیری، می داند وقتی پایه خانواده سست

شد، حقوق اعضای آن رعایت نگردیده، عدالت اجرا نشده و کرامت انسانی از بین می رود. اودر

حالی که با تتبع در منابع دینی و پشتوانه علمی، اصول اخلاقی را استخراج کرده و رهنمود و

توصیه های اخلاقی خود را بر مبنای آن استوار می سازد، سعی در معالجه ی آسیب های وارده بر

پیکره ی اخلاقی جامعه ی خویش دارد .

دین خاتم، از امیر سخن، کلامی به یادگار دارد که تصویری کلی از مبانی حقوق و اخلاق را ترسیم

نموده تا بر محور عدالت، کرامت، آزادی، تکامل معنوی واخلاقی و علمی، مبنای بسیاری از امور

دیگر قرارگیرد .

حضرت امیر)علیه السلام( می فرماید: حق در مقام وصف و توصیف، گسترده ترین و در مقام پیاده

شدن و داوری، محدودترین است .

كسى را بر دیگرى حقّى نیست، جز این كه آن دیگرى را نیز بر او حقّى است؛ و حقى از دیگرى بر

عهده كسى نیست جز این كه براى او نیز بر گردن وى حقّى است .

وَ الْحَقُّ أَوْسَعُ الَِْشْیَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ لَا یَجْرِي لَِِحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَیْهِ وَ «

نهج البلاغه،خطبه (». لَا یَجْرِي عَلَیْهِ إِلَّا جَرَى لَه 207 )

اعطاء کل ذی « وقتی حقی یا حقوقی از انسانها ادا نشد؛ عدالت که از مکارم اخلاق است؛ در معنای

اجرا نمی شود و در نتیجه منجر به فضاحت تجاوز به حقوق و خشونت های اخلاقی » حق حقه

می گردد. این جاست که اجتهاد وارد عمل شده و در حوزه اخلاق، وظیفه خود را ادا می کند .

مجتهد و اندیشمند وقتی با بصیرت و زمان شناسی می یابد اندیشه ی فمینیستی نیز کرامت زن را زیر

سؤال برده و موجب اهانت به او شده است و بسیاری از حقوق زنان ادا نمی شود و حال آن که ادعای

ادای حق مبنای پایه گذاری این مکتب بوده است، علاوه بر مطالعه ی متون دینی و استخراج

نظریات دین خاتم، با مطالعه و ارزیابی مکاتب غربی و احاطه بر متون وکتب غربی، پاسخگوی

بسیاری از سوالات و شبهات و رفتارهای برگرفته از مبانی نظری و اخلاقی خواهد شد. لازمه ی

شناسایی گرایش به چنین مکتبی شناسایی آسیب های وارده بر جامعه ی زنان و تنقیح فکری و زدودن

آسیب های رفتاری است .

اجتهاد و مکاتب جدید غیر اخلاقی

اجتهاد، چون یك متد و طریقه است، و به علت این که رفتارى در فهمیدن و كیفیتى در مشى به

سمت حقیقت است؛)بیانات رهبری، 4 / 11 / 69 ( بنابراین، با فهم یقینی به مجتهد می نمایاند که مثلاً

مکاتب جدیدی چون لیبرالیسم جز تباهی فضایل اخلاقی و ارزش های انسانی رهاوردی ندارد. آنان با

آموزش هایی در كشورهای غربی، آزاد و بدون نظارت خانواده، مشوق نوجوانان، برای برقراری

ارتباطات قبل از ازدواج و قبل از رشد فكری و عقلی كافی، شده، با در اختیار قرار دادن اطلاعات

در مسایل مربوط به تولیدمثل و بلوغ جنسی مروج به اصطلاح آزادی و در حقیقت فساد می گردند .

در سراسر متن پیش نویس سند پكن، به این مطالب با توهم آزادی، اشاره های متعدد شده است . 1

امروزه، در پرتو گرایش های فمینیستی و بی توجهی به اخلاق، این آزادی های کاذب چنان

رشد كرده است كه جهانگردی سكس به عنوان استراتژی توسعه، توسط آژانس های كمك بین المللی

پیشنهاد گردیده و باحمایت و برنامه ریزی روبه رو شده است. اجتهاد با زمان شناسی و معرفت لازم

باید موضوعات زمان را آشنا باشد. )برای نمونه موضوعاتی كه از سوی فمینیست ها مطرح شده

1 در سال - 1995 کنفرانس زنان در چین برقرار شد و دستور کار آن شعار عمل برای برابری، توسعه و صلح بود مذاکره کنندگان از 181

کشور متن نهایی سندی را امضا کردند که بسیاری از مسایل آن علیرغم شعار آن به نفع زنان نبود، و نگاه فردگرایانه و ضد خانواده ی آن

فرسنگها با مبانی اسلام فاصله داشت.

خوانده » فن آوری تولید مثل « مانند سقط جنین، رپ، ناهمجنس خواهی اجباری و ...که به عنوان

می شود( سوسیالیسم جنسی را که جایی برای تعهدات اخلاقی باقی نگذارده است، یا تفكر جدایی

اخلاق از دین که محصول سكولاریسم است را بشناساند و راه کار اساسی را در قبال این مکاتب با

نظریه پردازی بر مبنای اصول استخراج شده از دین را بدهد. از آنجا که آن چه از مسایل مستحدثه و

حوادث نوپدید که در اندیشه ها و اعتقادات وجود دارد، در اخلاق فردی و اجتماعی تأثیرگذار است،

وظیفه سنگین علما که جا پای پیامبران و معصومین گذاشته اند، نمود می کند تا با تبیین دین و تنقیح

آن از مسایل ورودی و دستگیری افراد به تهذیب نفوس پرداخته و راه سعادت را به آنان نشان دهند؛

زیرا کسی که معتقد به اخلاق سکولاری است و این اعتقاد او را به ورطه بی دینی سوق داده است؛

چگونه می تواند با اخلاقی که دین معرف آن است به سعادت و کمال واقعی نائل آید؟)حسینی، ش 5 ،

1381 ، 172 ) 2

برنامه ریزی های عملی و اخلاقی دین مبین اسلام، بسیاری از معضلاتی را که پدیده های نو ظهور

و اندیشه های جدید درعمل و اخلاق بشریت پدید آورده اند حل نموده و آن چه علمای اخلاق باید در

اختیار بشریت قرار دهند، تنها نوعی از سیستم ارائه جذاب آن است که زمان و مکان، شرایط

دریافت آن را فراهم می سازد .

پدیده ی نوظهورارتباط جهانی

از جمله پدیده های معاصر و نو ظهور قرن، پدیده ی ارتباط جهانی با ابزار مدرن و به روز

است. اینترنت امروز به مثابه ی یک رسانه ی جمعی تصویری، نوشتاری، یک سالن » اینترنت «

کنفرانس و گفتگو، محفل و مکان گردهمایی، فارغ از محدودیت های جغرافیایی و محلی افراد است،

یک محیط تفریحی بدون مواجهه با محدودیت های مرزی و جغرافیایی، پستی الکترونیکی، با امکان

ارسال و دریافت نامه و پیام هاست و بالاخره اینترنت دسترسی آسان مردم جهان درباره ی هر آن چه

که می خواهند به دست آورند را فراهم کرده است .

در کنار کاربردهای متنوع شبکه های اطلاع رسانی، توجه به نیمه ی تاریک آن در بسیاری از

کشورها از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه سوءاستفاده های مخرب از این فناوری نوین یک

نگرانی عمومی و قابل درک در سطح جهانی پدید آورده است. آمارهای منتشر شده، نشان می دهد که

روزانه صدها میلیون نفر به گشت و گذار در جهان اطلاعات مشغولند. در این دنیا افراد بداندیش،

بیماران روانی، بزهکاران باسابقه و افراد دیگری نیز وجود دارند که از اینترنت برای انجام

کارهای غیرقانونی و غیراخلاقی استفاده می کنند. سوء استفاده از اینترنت درمحورهای مختلف انجام

می گیرد و هر روز بر تنوع و گستردگی آن افزوده می شود. دزدی هویت و دسترسی به حساب های

بانکی، خرید و فروش مواد مخدر، پولشویی و نقل و انتقال پول های کثیف، مراقبت و جاسوسی

الکترونیکی و تجاوز به حریم خصوصی افراد، و صدها جرم دیگر از جمله آسیب هایی هستند که

2 از آنجا که بدون داشتن عقاید دینی و حداقل اعتقاد به خدا و قیامت، اخلاق بنیانی استوار نخواهد شد وقتی انسان خود را - « : او می نویسد

آزاد )بر مبنای اندیشه های نوپدید( پندارد، هیچ گاه احساس گناه نخواهد كرد. اصولا بر مبنای لیبرالیسم و نیز نسبی گرایی ومبانی مکاتب

.» غربی در ارزش ها و اصالت دادن به خواست بشر به جای مصلحت، برای اخلاق و ارزش گذاری اخلاقی جایی باقی نمی ماند

اینترنت به منزله ی یک ابزار در خدمت آنها است. محتوای نامناسب )هرزه نگاری، خشونت، نژاد

پرستی، الحاد و شیطان پرستی( در اینترنت، خود آسیب های اصلی قلمداد می شود. رابطه جنسی

مجازی، به گونه ای که فرد مورد بدرفتاری یا سوءاستفاده جنسی مجازی قرار می گیرد، یا حتی او

را می کشد. نبود نظارت قانون و سنگرهای اخلاقی که در ارتباط حضوری و رو در رو حاضرند،

سبب شده تا پای بندی به خیر عمومی کمترشود، به جایش گرگ های درون بیدار شوند . )طارمی

1387 ، 25 / 4 / 1387 و فرخ زاد، 1383 ، 30 / 10 / 1383 )

مقام معظم رهبری در رابطه با شیوع مسایل ضد اخلاقی به شیوه جدید می فرمایند :

"امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوریهاى جدید ارتباطى، خیلى جدى است؛ صدها وسیله و

راهروِ اطلاعات به سمت فكر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوه هاى تلویزیونى و رادیویى و رایانه اى و

امثال اینها دارند استفاده مى كنند و همین طور به صورت انبوه، افكار و شبهه هاى گوناگون را در آنها مى ریزند. باید

در مقابل اینها ایستاد. امروز نمى شود به همان روشهاى قدیمى خودمان اكتفا كنیم؛ البته كه جوان نمى آید. جوان را

باید بشناسید؛ فكر او را باید بشناسید؛ آنچه را كه به او هجوم آورده، باید بشناسید. تا میكروب و بیمارى را نشناسید

كه علاج نمى توان كرد. اینها همه ملایى مى خواهد. درس خواندن، مطالعه كردن و كار كردن، كه همه ى اینها

زیرعنوان مهارتهاى دینى خلاصه مى شود.")بیانات مقام رهبری ، 17 / 8 / 1385 )

و به علما و روحانیت توصیه نموده اند: برای مقابله با این تهاجمات و تبلیغ صحیح دین از اینترنت و

تكنولوژیهاى جدید ارتباطاتى باید همه ى روحانیت استفاده كنند؛ همچنان كه از رادیو و تلویزیون و

بقیه ى چیزها استفاده مى كنند .

با توجه به فرموده ی مقام عظمای ولایت، درباره ی نیاز شدید امروزه بشریت به پیام بعثت و به

پیروى از تعالیم انبیا عظام الهى و نحو كامل آن در تعالیم اسلام و قرآن، نقش روحانیت اصیل و

جدی گرفتن این نقش به عنوان وظیفه روشن می گردد. ایشان سه چیز را در رأس برنامه هاى دعوت

اسلامى، مهمتراز هرچیز دیگر دانسته اند :

در تذکر ایشان، مسئله ى اخلاق و .» عدالت و انصاف « و ،» تزكیه و اخلاق « ،» علم و حكمت «

تزكیه ى معنوى و روحى، از علم هم مهمتر شمرده شده و گرفتاریهاى بشر، ناشى از دور افتادن از

تزكیه ى اخلاقى معرفی شده است . )بیانات رهبری، 20 / 5 / 1385 )

ایشان در بیانات خود بارها فرموده اند: تزكیه ى اخلاقى براى یك كشور، یك امر ضرورى است، و

همین طور گنجاندن مهرورزى، انصاف، رعایت حال و رحم و مروت انسانها نسبت به یكدیگر، در

برنامه ریزى زندگى و چیزهایى كه به زندگى بشر آرامش مي بخشد. ناامنى، امروز یكى از

بزرگترین بلایاى بشرى است. انسانها در درون خانواده، در محیط زندگى اجتماعى، در میان

كشور و میهن خودشان امنیت ندارند. این ناامنى ناشى از سوء سیاستها، قدرت طلبي ها، بى اخلاقي ها

ودورى انسانها از تزكیه است؛ و دعوت به تزکیه یك قلم بسیار عمده از تعالیم اسلام است. اما

بعضى ها به خاطر ضعف ایمان و معرفت، مجذوب حرف هاى دشمنان مى شوند. وظیفه ى علما،

وظیفه ى سنگینى است؛ باید از این امور مراقبت شود . )بیانات رهبری، 25 / 10 / 1385 )

به مرگی و مرگ مغزی

بشر در پی تحولات جدید پزشکی در دوران مدرنیته به امکانات فراوانی دست یافته است؛ هم

چون امکان طولانی ساختن طول عمر و درمان بیماری هایی که در گذشته درمان ناپذیر بود. در

کنار این امکان، مشکلی نیز پدید آمده است؛ کسانی که در گذشته بر اثر بیماری کشنده با اندکی درد

و گذراندن دورانی نه چندان طولانی می مردند، اکنون بر اثر این تحولات ممکن است هم چنان بدون

درمان بیماری شان، سالیان درازی را سپری کنند و به زندگی طبیعی ادامه دهند. بدین ترتیب،

می توان مرگ را به تأخیر انداخت و روند بیماری را کند ساخت. این کار گرچه در موارد متعددی

به سود بیماران بوده است؛ اما موجب شده برخی از بیماری ها با کندی، تن و روح بیمار را به

تدریج مضمحل کنند و سرانجام با درد و رنج بسیار او را از پای در آورند .

قتل از روی ترحم، از راه های پیشنهاد شده برای رویارویی با این مشکل است .

نامیده می شود و به » به مرگی « عمل پایان دادن به زندگی انسان یا حیوان جهت التیام درد و رنج

بیانی دقیق تر به مرگی پایان دادن به زندگی برای رهایی از رنجی بهبود ناپذیر است که با دخالت

بشر صورت می پذیرد . )صفوی، مترجم آنلاین، 9 / 7 / 2011 )

نخستین پایه ی این مرگ ترحم آمیز، وجود شخصی غیر از بیمار است و دومین پایه، رضایت بیمار

است. اما این دو پایه کافی نیست؛ پایه ی دیگری که این نوع مرگ را که در اصطلاح امروز

نامیده می شود، از موارد مشابه جدا می سازد؛ انگیزه بیمار برای مرگ است که درد » به مرگی «

مستمر و غیر قابل تحملی است از بیماری کشنده ای که امکان درمانش نیست؛ در نتیجه، شخص یا

باید صبر کند تا به تدریج بر اثر درد فزاینده بمیرد و یا راهی آسان برای پایان بخشیدن به زندگی

خود انتخاب نماید .

در مواردی، زاده درماندگی و اضطرار است؛ درد به گونه ای » به مرگی « شاید گفته شود که اقدام به

فزاینده، شخص را به چنین عملی ناگزیر می کند؛ و شاید بیمار از میان دو شر، آن را که شرارت

کمتری دارد، برمی گزیند و به مرگی آسان تن می دهد. دیگری نیز عمل مشفقانه ای را انتخاب می کند

که به آن نام کشتن نمی دهد؛ بلکه در توجیه خود به آن نام کمک رسانی به بیمار و رهاندن از درد

می نهد. و توضیح این توجیه این است که :

"در مواردی که بیمار رنج می کشد، اخلاقی تر آن است که بیمار را رها نکنند تا با درد بمیرد؛

بلکه به وضع رنج بار او به کمک دارویی کشنده وبه گونه ای آسان زندگی او را پایان دهند و هدف از این

کار، نوع دوستی و محبت به شخص بیمار است. حس انسان دوستی و شفقت به بیمار، به دیگران حکم

می کند که حداقل با کشتن او از طریقی آسان و بی درد، به رنج او پایان دهیم و اگر نمی توانیم زندگی راحتی

برایش فراهم ساخته، مرگی آسان برایش فراهم آوریم. نکشتن او به منزله کمک به ادامه رنج اوست. از این

جهت، اخلاق حکم می کند که با به مرگی، شخص مورد نظر از رنج بی معنا و بی پایان رها شود . "

)اسلامی،ش 29 ،ص 45 )

را مجاز می دانند معتقدند کسی حق کشتن دیگری را ندارد، اما زنده » به مرگی « کسانی که

نگه داشتن دیگران نیز تکلیف نیست. در نتیجه، در موارد لازم، از ادامه درمان پر هزینه و

بی حاصل بیماران درمان ناپذیر می توان دست کشید. برخی نیز تنها در جایی که اراده شخص بیمار

،» به مرگی « وجود داشته باشد، چنین عملی را مجاز می شمارند و معتقدند که محور جواز اخلاقی

اراده شخص و احترام اوست، در نتیجه، هر جا که این عنصر وجود داشت، این عمل مجاز است .

به میان می آید که همه این پایه ها فراهم نیستند. برای مثال، » به مرگی « اما گاه در مواردی سخن از

شخصی سالیان درازی در اغما به سر می برد که برگشت ناپذیر است و در حالت گیاهی زندگی

می کند و متقاضی مرگ خود نمی تواند باشد. حال اگر پزشکان با تزریق داروی کشنده بی درد، او را

بکشند و یا دستگاه های نگه دارنده را از او جدا سازند تا خود به خود بمیرد، آیا عمل آنان نیز

به شمار می رود، یا قتل نفس است؟ با توجه به تفاوت های اساسی میان شقوق مسئله، » به مرگی «

به انواعی تقسیم می شود که احکام اخلاقی متفاوتی دارند » به مرگی « .

آیا چنین اقدامی مشروع و از دیدگاه دینی مقبول است، یا خیر؟ آیا می توان در شرایطی خاص به

برخی از بیماران اجازه داد تا چنان مرگی را درخواست کنند؟ و اگر آنان نیز چنین بخواهند،

دیگران اجازه اخلاقی دارند تا به خواسته آنان از سر انسان دوستی عمل کنند؟ آیا لازمه شفقت و

محبت به دیگران، تلاش برای کاستن یا توجیه درد است، نه کشتن دردمند؟ آیا از نظر اخلاقی و

فلسفی از وجود درد می توان به جواز قتل رسید؟ از منظر دینی، به مرگی، بر خلاف فرمان خداوند

و مغایر طبیعت انسانی و بر ضد غریزه حیات به شمار می رود؟ آیا موجب نقض کرامت انسانی

است یا موافق آزادی انتخاب که لازمه حیات اخلاقی است؟ آیا دامنه آزادی انتخاب شامل اصل حیات

هم می شود و فرد این حق را دارد که از خود سلب حیات کند یا این حق اختصاص به مالک الملوک

دارد؟

پاسخ تمامی این سؤال ها در حوزه ی اخلاق و به دست آوردن حکم اخلاقی و فقهی آن به عهده ی

اجتهاد است .

خاتمه و نتیجه گیری

آن چه از این نوشتار نتیجه گرفته میشود را در عنوان و مطلب زیر می توان خلاصه کرد:

پویایي دین خاتم و سازوکار اجتهاد در عرصه اخلاق

ضامن حفظ و بقاء اسلام وسر ادراک دشواری ها و راه حل سختی ها در عرصه اخلاق،

سازوکاری است؛ که تطبیق دستورات کلی را با مسایل جدید و حوادث متغیر می دهد. آن که توانایی

به دست آوردن این راز این سازوکاررا داشته باشد همراه با روحی زنده و فعال ، با سرمایه کردن

نتیجه تلاش های اخلاقی گذشتگان، باپویایی و توانمندی نسبت به پاسخ گویی به نیازهای نو در هر

مکان و زمانی، به استقبال رویدادها و مسایل نوپیدای زندگی و جامعه می رود و همواره چند قدم

جلوتر آماده پاسخ گویی است .

. این مسئله با تکیه بر یکی از اهداف نبوت که عبارت است از تکمیل مکارم اخلاق در عرصه

اخلاق ، سازوگار خود را ارائه می دهد.

اجتهاد با تكیه به كتاب و سنت ، و با متد معقولِ صحیحِ منطقى ولو نتائج مختلفى هم داشته باشد،

موجب بالندگى است. اجتهاد مخصوص فقه هم نیست كسانى مي توانند در باب نظام اخلاقی، ، در

باب مسایل تربیتى چه تربیت نفس وچه تربیت اجتماعی همراه با ارتباط مسایل اخلاقی با مسایل

فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند كه متخصص دینى باشند و دین را بشناسند. اگر جاى این

نظریات در علم اخلاق توسط علمای دین پر نشد، نظریه هاى غربى، غیردینى و غیر اخلاقی و

مادى جاى آنها را پر خواهد كرد. در حالی که هیچ نظام و مجموعه اى بدون ریشه دین نمي تواند نه

نقس بشر را نه مسائل اخلاقی اجتماعی او رامدیریت كند.

اما سازوکاراسلامى در عرصه اخلاق، مي تواند به تمام نیازها در این زمینه پاسخگو باشد.

پشتوانه ى علمى و نگاه مجتهدانه عالمان اخلاق و دانشمندان علوم اسلامى به کتاب و سنت راههاى

گوناگونى را باز می كند براى اینكه انسان بتواند جامعه را اخلاقی کند، و نظامهاى گوناگون غیر

اخلاقی را اداره كند .

فهرست منابع

* قرآن مجید

* نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.

الف( کتب فارسی

-1 تقوی اشتهاردی، حسین، تنقیح الاصول، ج 3 ، تقریرات دروس امام خمینی، موسسه

نشر آثار امام، 1376 ش

-2 جوادی آملی، عبدالله ، مبادی اخلاق در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن ج 10 ، قم:

اسراء، 1377 ش.

-3 رحیمی، مصطفی، یاس فلسفی، تهران امیرکبیر، چ 6 ، 1356 ش.

-4 سجادى،جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران: انتشارات دانشگاه تهرا ن ، چ 3 ،

1373 ش.

-5 شعراني، ابو الحسن، شرح فارسى تجرید الاعتقاد، تهران: انتشارات اسلامیه ، چ 7 ،

1372 ش.

-6 ضیائی فر، سعید، تأثیر اخلاق در اجتهاد، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،

1388 ش.

-7 مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن،محمدحسین اسکندری، 1380 ش.

-8 مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، چ 9 ، تهران: صدرا، 1373 ش.

-9 ..... ............. ....، تعلیم و تربیت در اسلام،تهران، صدرا،چ 4 ، 1367 ش

-10 .....................، جاودانگی اصول اخلاقی، مجموعه آثار، ج 13 ، تهران: صدرا،

چ 4 ، 1377 ش.

-11 .....................، ختم نبوت، مجموعه آثار،تهران، صدرا، 1387 ش.

-12 نراقی مهدی،جامع السعادات، سیدکمال الدین مجتبوی،تهران،حکمت، 1377 ش.

-13 فرهنگ معارف اسلامی

ب( کتب عربی

1 المجلسى ، محمدباقر، بحار الِنوار الجامعة لدرر أخبار الِئمة الِطهار)علیهم السلام(، تهران: -

اسلامیه ، بی تا.

-2 ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار صادر، چ 3 ، 1414 ق.

-3 مغنیه، محمدجواد، فلسفة الاخلاق فی الاسلام، موسسه دارالکتاب الاسلامی، 1428 ق.

ج( مقالات و نشریات

1 مجله پژوهش های فلسفی و کلامی، - ،» به مرگی از دیدگاه اسلام و مسیحیت « ، حسن اسلامی

ش 29

2 مجله پرسمان، ش »؟ فمینیسم، فراز یا فرود « ، . حسینی، سید ابراهیم 5 ، 1381 ش.

3 کتاب نقد، شماره - ،» ترابط دین و اخلاق از دیدگاه استاد مصباح « ، خسروپناه، عبدالحسین

30 .

4 سایت پژوهشکده باقرالعلوم، - ،» اخلاق کاربردی « ، دبیری، احمد www.pajoohe.com

-5 مجله فقه اهل بیت ، قم: دایرۀالمعارف ،» نقش زمان و مکان در استنباط « ، سبحانی، جعفر

فقه اسلامی، ج 43

-6 مجله کلام اسلامی، ش ،» رابطه دین و اخلاق « ،........................ 33 ، 1379 ش.

-7 مجله قبسات، ش ،» فقه و اخلاق « ، شریفی، عنایت الله 15 ، 1383 ش.

-8 مجله پژوهش و حوزه، ش ،» اجتهاد موجود اجتهاد مطلوب « ، صادقی رشاد، علی اکبر 12 ،

1381 ش.

-9 پایگاه حوزه. ،» طبقه بندی و آسیب شناسیجرائم یارانه ای «، طارمی، محمدحسین

-10 مترجم آنلاین ،» آناتازی به مرگی « ، صفوی، مهران

-11 مجله آینه پژوهش، ش ،» ازحکمت عملی تا اخلاق حرفه ای « ، غفوری نژاد، محمد 87 ،

1383 ش.

د( سایت ها

1. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری

www.leader.ir

2. پایگاه اطلاع رسانی جعفر سبحانی

www.Tohid.ir

3. پایگاه اطلاع رسانی عبدالحسین خسروپناه، حکمت نوین )حنا ( www.khosropanah.ir

4. پایگاه اطلاع رسانی حوزه www.howzeh.com

.5 سایت شبهه s com. shobhe-www.x

.6 سایت مجلات تخصصی www.noormags.com

7. مترجم آنلاین

www.motarjem.online

8 . سایت پژوهشکده باقرالعلوم www.pajoohe.com

د( نرم افزارها

.1 جامع فقه اهل البیت ) علیه السلام )

................................................................

2. گنجینه روایات نور نورالانوار - 3 ...................................................................

3. مجموعه آثار خمیني)ره( مرکز کامپیوتري علوم اسلامي

4. منهج النور دانش نامه ى علوى -

....................................................................

5. مطهر مجموعه آثار شهید مطهری - 1 / 3 ، دفتر تبلیغات حوزه علمیه ی، قم .

 

 

سایر اخبار


رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
رحل، رحل قرآن، رحل چوبی، رحل پلاستیکی، رحل با تخفیف قلم قرآنی * قرآن حکیم * قران نفیس * قران عطری * قرآن عروس با 50 درصد تخفیف * قرآن عروس، قرآن کیفی،انواع قرآن، مفاتیح و ادعیه با تخفیف ویژه * رحل قرآن با 50 درصد تخفیف * حافظ نفیس با تخفیف ویژه * بوستان و گلستان نفیس با ما تماس بگیرید 021-36831525 و 09121383718
برای ارسال نظر اولین نفر باشید.

ارسال نظر