همزمان با تدوین نسل تکامل یافته قراردادهای خدماتی، مدل جدیدی از
شرکتهای رایج نفتی در جهان با عنوان شرکتهای اکتشاف و توسعه یا همان
E&P در کشور مطرح شد که براساس آن، وزارت نفت طی فراخوانی از شرکتهای
نفتی ایرانی خواست تا فرمهای مربوط را پر کرده و برای وزارتخانه ارسال
کنند. این فرمهای حجیم سؤالات و شاخصهای متعددی را در بر میگرفت که
شرکتهای ایرانی پس از تکمیل آن و ارسالش به وزارت نفت مورد ارزیابی قرار
میگرفتند و در نهایت انتخاب میشدند.
در مرحله نخست فراخوان ۳۸ شرکت ایرانی معرفی شدند و در نهایت هشت شرکت
پذیرفته شدند که عبارتند بودند از شرکتهای پتروپارس، اویک، پتروایران،
دانا انرژی، مپنا، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، ایدرو و شرکت نفت و گاز
پرشیا.
این هشت شرکت با قرار گرفتن در این لیست میتوانستند به عنوان شریک
شرکتهای خارجی در قالب قراردادهای IPC فعالیت کنند. در واقع شرکتهای
خارجی که خواستار توسعه میادین نفتی و گازی در ایران بودند باید شرکای
خارجی خود را از میان این هشت شرکت برگزینند، هرچند بعدها گفته شد این
فهرست در حد یک پیشنهاد است و ضرورتی برای انتخاب از این فهرست نیست.
این هشت شرکت چکیده شرکتهایی بودند که از نظر وزارت نفت توانایی تبدیل
شدن به یک شرکت استاندارد نفتی را داشتند ولی به مرور زمان این فهرست
بلندتر شد و درخواستها و لابیهای صورت گرفته شرکتهای دیگر را وارد این
لیست کرد.
پس از چند هفته از انتشار این فهرست، شرکتهای دیگری مانند شرکت
پتروگوهر فراساحل کیش، تنکو، سرمایهگذاری غدیرو توسعه انرژی پاسارگاد هم
به این فهرست اضافه شدند تا تعداد این شرکتها به ۱۲ شرکت برسد اما این
پایان روند اضافه شدن شرکتهای ایرانی به فهرست نبود و در مرحله بعد
شرکتهای تأسیسات دریایی و حفاری شمال هم به این لیست اضافه شدند.
با ۱۴ تایی شدن این فهرست سایر شرکتها نیز تلاش خود را مضاعف کردند تا
خود را در این فهرست جای دهند. شرکت کیسون، پارس پترو زاگرس و افق صنعت هم
به این فهرست اضافه شدند تا لیست شرکتهای ایرانی به ۱۷ شرکت برسد و
مطمئناً این فهرست باز هم طولانیتر خواهد شد.
وزارت نفت که اوایل انتخاب این شرکتها حساسیت زیادی را برای این گزینش
در نظر گرفته بود حالا به سادهترین شکل موجود این فهرست را طولانیتر
میکند تا تردیدها نسبت به اراده جدی این وزارتخانه برای تبدیل شرکتهای
ایرانی به شرکتهای اکتشاف و تولید بیشتر شود، به عنوان نمونه شرکتهای
پتروگوهر فراساحل کیش و حفاری شمال دو شرکت حفاری هستند که نه تجربهای در
حوزه اکتشاف و تولید دارند و نه ساختاری را در خود میبینند که بتوانند به
سمت استانداردهای اینگونه شرکتها حرکت کنند یا شرکت تأسیسات دریایی که یک
شرکت فراساحل کار است، مشخص نیست با چه رویکرد و مکانیسم و شاخصی به این
فهرست اضافه شده است.
شرکت کیسون هم در نهایت میتواند یک تأمینکننده تجهیزات نفتی باشد و نه
بیشتر که امتحان خود را در خط لوله هفتم سراسری به خوبی نشان داده ولی از
آنجایی که پشتوانه سیاسی این شرکت مددکار شده، این شرکت هم یکشبه تبدیل به
یک شرکت E&P شده است. اینکه وزارت نفت هر شرکت پیمانکاری را به عنوان
یک شرکت اکتشاف و تولید قبول کرده پرسش مهمی است که اگر قرار بود اینگونه
باشد پس چه دلیلی وجود داشت چند ماه زمان برای غربالگری صرف شود و در نهایت
هم با یک درخواست به لیست اضافه شوند؟!
طبق برنامه وزارت نفت، هدف از تأیید صلاحیت شرکتهای ایرانی در این حوزه،
قرار گرفتن آنها در کنار شرکتهای بینالمللی بود تا با فراگیری
استانداردهای مدیریتی، مالی، فنی، مهندسی و... بتوانند به شرکتی استاندارد
تبدیل شوند و به چنان قدرت و جایگاهی دست یابند که بتوانند در پروژههای
خارج از کشور حاضر شوند.
اکتشاف و توسعه زنجیره وسیعی از فعالیتهای نفتی است که وزارت نفت به
هریک از شرکتهایی که در این زنجیره قرار دارند مجوز E&P اعطا کرده است
بدون آنکه بخواهد از هدف اولیه خود سخنی به میان بیاورد.
گرچه باید به این هدف احترام گذاشت و آن را به سود کشور دانست ولی
اصلاحیههای پیدرپی فهرست شرکتهای صلاحیتدار و اضافه شدن شرکتهای عجیب
به آن نشان میدهد خود وزارت نفت هم آن را به شوخی گرفته است، در نهایت
قرار است یکی دو شرکت ایرانی در کنار شرکتهای خارجی کار کرده و تجربه کسب
کنند.
در نهایت هم با برداشتهایی متفاوت از این همکاری، خود به توسعه میادین
نفتی و گازی بپردازند. نمایشهایی که برای این مهم در دوسال گذشته برگزار
شد نوید یک اتفاق مهم را در آینده میداد که از قضا مورد قبول بسیاری از
کارشناسان قرار گرفت ولی به دو سال هم نکشید که وزارت نفت با رها کردن این
موضوع و دو برابر کردن فهرست خود، نشان داد این مدل فعالیت در صنعت نفت
ایران تنها یک مدل کاغذی است و هیچ مکانیسم و سختگیریای در این باره وجود
ندارد.
همه میتوانند باشند ولو شرکتهای خدماتی و موادغذایی که شاید آنها هم
برچساب E&P را دریافت کنند. بسیار مشتاق هستیم تا مسئولان وزارت نفت این
مهم را شفاف کنند که دلیل حضور شرکتهای خدماتی، تجهیزاتی و پیمانکار جزئی
در این فهرست چیست و بر چه اساس و معیاری این انتخابها صورت گرفته است،
البته بعید است چنین شود ولی چنان شد که همه راضی نگه داشته شوند. بپذیریم
برنامه وزارت نفت برای مدل E&P تنها یک شوخی بود و است.