انواع مزاج:
به 9 دسته تقسیم میشود.
گرم، تر، سرد، خشک، که به اینها مزاجهای مفرد میگویند.
گرم و خشک، سرد و تر، سرد و خشک ،گرم و تر، مزاجهای مرکب میگویند.
نهمین مزاج، مزاج معتدل است از نظر طب اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک، آب، هوا و آتش عنصری ترکیب شده باشد، مزاج معتدل بوجود میآید.
مزاج سنین مختلف:
به 4 قسمت تقسیم میشود.
1ـ مرحله رشد از بدو تولد تا 30 سالگی:
بدن پیوسته در حال رشد میباشد میزان رطوبت و حرارت بالاست. به نوزاد بیشتر رطوبت را دارد به همین علت است که به کمک حرارت موجود بیشترین میزان رشد در این مرحله به وقوع میپیوندد. یکی از علتهای اختلال رشد به هم خوردن تعادل بین حرارت و رطوبت است مثلاً کودکی که تحرک زیاد دارد در بدن خود حرارت زیادی تولید میکند که میتواند منجر به اختلال در افعال، کاهش رطوبت و در نتیجه کاهش رشد شود.
2ـ مرحلهی جوانی:30 تا40 سالگی:
رطوبت و حرارت عزیزی هر دو در حد تعادل وجود دارند.به همین دلیل مرحلهی جوانی معتدلترین مزاج سنی است. البته در طول جوانی گرمی باقی میماند ولی رطوبت کم میشود. در این دوره فرد مستعد بیخوابی و اضطراب میباشد. این مرحله را دورهی گرم و خشک مینامند. ریزش مو
3ـ میانسالی: 40 تا 60 سالگی:
قوای بدن به تدریج تغییر مینماید. در این دوره رطوبت و حرارت غریزی کم میشود و مزاج به سمت سدی و خشکی میرود. انسان در این دوران مستعد بیماریهای سوداوی مانند بواسیرـ واریس افسردگی میشود.
4ـ پیری: 60 سال به بالا:
در این سن با ظهور ضعف شدید در قوا و کاهش شدید رطوبت غریزی و حرارت غریزی همراه است. مزاج در این سن سرد و تر است. این تری مربوط به رطوبت غریزی نیست بلکه رطوبت غریبهای (تری عارضی یا اکتسابی) است که حاصل کاهش و نقصان در گوارش غذا و ضعف هضم است به عبارتی در سن پیری مزاج فرد متغیرات و تابع شرایط محیط و رژیم غذایی میباشد.
5ـ مرحلهی رشد:
دورهی حدائت و نمو که مزاج گرم و تر دارد 30ـ0 سالگی
مرحلهی جوانی:
شباب 30 تا 40 سالگی: گرم و خشک
مرحلهی میانسالی:
کهولت 40 تا 60 سالگي: سرد و خشک
مرحلهی پیری:
60به بالا:سرد و تر
مزاج فصلها
بهار گرم و تر
در این فصل افرادی که مزاج گرم و تر دارند مشکلات بیشتری دارد مخصوصاً اگر در سن رشد و نمو باشند. چون حرارت در رطوبت در مزاج آنها غلبه میکند. (خون دماغ کودکان در فصل بهار) بهترین فصل برای انجام عمل حجامت است. در ایام قدیم با نو شدن سال عید حجامت میگرفتند. (در بهار خون به سطح میآید)
تابستان گرم و خشک :
بنابراین علائم گرمی و خشکی در افرادی دارای مزاج گرم و خشک زیاد میشود.
پاییز سرد و خشک :
این فصل اوج بروز بیماریهای پوستی مانند اگزماـ ترک لبهاـ اختلالات روانی مانند وسواس و افسردگی است. در این فصل بهتر است بیشتر غذاهای گرم و تر آبگوشت ـ سوپ ـ گوشت گوسفندـ هویچ ـ انجیرـ کشمش ـ شیرهی انگورـ تخم مرغ عسلی یا نیم برشت و... استفاده گردد.
زمستان سرد و تر:
زمینهساز بروز بیماریهای سرد و تر مانند ناراحتی مفاصل و انواع سکتههای قلبی و مغزی است خصوصاً در افراد بالای 60 سال که با مشکلات بیشتری مواجه میشوند.
نکته 1: بسیاری از بیماریهای گوارشی ناشی از غلبهی سردی است مانند یبوست ـ ترش کردن ـ آروغ زدن ـ قار و قور شکم
نکته 2: افراد با مزاج تر، خصوصاً خانمهای مسن در فصل زمستان دچار ورم و درد مفاصل میشوند. معمولاً این افراد با گرم نگهداشتن موضع و استفاده از غذاها و داروهای گرمی بخش مثل: سیر، سیاهدانه، دارچین، زنجبیل، زیره احساس بهبودی میکنند.
مزاج جنس
مزاج مردان نسبت به زنان گرمتر و خشکتر است درحالیکه مزاج زنان بیشتر، متمایل به سردی و تری است. به همین دلیل زنان بیشتر از مردان به بیماریهای درد مفاصل، پیسی، گوارشی، چاقی، افسردگی دچار میشوند.
مزاج مکانها:
مناطق کوهستانی و مرتفع(اردبيل): سرد و خشک
مناطق بیابانی (یزد): گرم و خشک
مناطق کنار دریا که کوه در کنار آن واقع شده باشد (شمال): سرد و تر مردم این نواحی به علت رطوبت بالا معمولاً آرام و صبورند. بیماریهای گوارشی و مفصلی زیاد است و به همین دلیل در رژیم غذایی آنها بیشتر از سیر، سیاهدانه و سوپ استفاده میکنند.لازم به ذكر است كه ازميان غذاهاي دريايي میگو و خرچنگ گرم هستند.
مزاج اعضا:
قلب:
گرمترین و خشکترین عضو بدن است زیرا قلب تنها عضوی است که همواره در حال حرکت است و لازمهی حرکت زیاد حرارت و خشکی زیاد است. اگر قلب این حرکت و خشکی را از دست بدهد بزرگ و تنبل شده و دچار نارسایی و بیماری میگردد.
کبد:
گرمترین و مرطوبترین عضو بدن است. زیرا به عنوان مهمترین عامل در رشد و تغذیه محسوب میشود.
چربی:
سرد و تر، افرادی که فعالیت کمی دارند دچار تجمع چربی و چاقی در بدن میشوند خصوصاً خانمها
مغز:
سرد و تر، به علت ورود اطلاعات فراوان به آن دچار گرمی و خشکی میشود. به همین جهت مزاج طبیعی مغز سرد و تر آفریده شده است که دچار تحریک بیش از اندازه نگردد. افزایش گرمی و خشکی مغز موجب بیخوابی و اضطراب میشود.
پوست:
معتدلترین عضو بدن است که متعادلترین قسمت آن پوست دست و انگشتان میباشد. نوک انگشت سبابه معتدلترین قسمت انگشتان است.
اخلاط:
خلط: جسم روان و مرطوبی است که در نتیجه تغییرات انجام شده بر روی غذا در دستگاه گوارش به وجود میآید. غذا در اثر جویده شدن و آمیختن با بزاق و ترشحات معده و حرکت دستگاه گوارش به ترکیب شبیه سوپ جو به نام کیوس معدی تبدیل میشود. پس این ماده سوپ مانند توسط عروق ماساریقا یا یزانتریک به کبد میرود و در آنجا تحت تأثیر حرارت کبد به کیوس کبدی تبدیل میشود. کیوس کبدی دارای 4 خلط به نام سوداـ بلغم ـ دم ـ صفرا میباشد. تعادل این اخلاط چهارگانه نقش مهمی در حفظ سلامتی و ایجاد بیماری دارد.
تبصره:
انواع هضم:
هضم اول : هضم معدی که نتیجه آن کیوس معدی و مادهی دفعی آن مدفوع است.
هضم دوم هضم کبدی که نتیجه آن تولید کیلوس کبدی است و ماده زائد آن ادرار است
هضم سوم و چهارم هضم عروقی و عضوی که ماده دفعی آن عرق، چرک، و ترشحات وسخ گوش و بینی، رشد زوائد طبیعی بدن مثل مو و ناخن، ترشحات غیرطبیعی مثل التهابها زخم چرکی و... میباشد.
کیفیت اخلاط:
صفرا گرم و خشک است.
دم (خون) گرم و تر است.
بلغم سرد و تر
سودا سرد و خشک
اندامها یا اعضا:
عضو از ترکیب اخلاط حاصل میشود. اندامها به دو دسته ساده و مرکب تقسیم میشوند.
اندام ساده
اندامی که اجزاء تشکیلدهندهی آن یکسان است. این اندامها شامل استخوان غضروف، (تاندون)، رباط ـ عصب ـ شریان ـ ورید ـ عشاءـ پوست ـ چربی ـ گوشت ـ موـ ناخن
اندام مرکب
به اعضای مختلف بدن که از اندامهای مفرد تشکیل شده است. چشم، گوش، دست و...
اندامها از نظر کاربرد:
الف: رئیسه صدمه به آنها باعث آسیب به بقای شخص یا بقای نوع میشود بنابراین بسیار مهم و حیاتی هستند. این اندامها به حسب بقای شخص برای زنده ماندن و حیات شامل قلب، مغز، کبد میباشند.
اندامهای رئیسه بر حسب بقای نوع برای تکثیر و ادامه نسل لازمند. که علاوه بر سه عضو رئیسه گفته شده شامل بیضهها و تخمدانها (گنادها) میباشند.
ب: غیر رئیسه که خود به دو دسته تقسیم میشود: خادم الرئیسه ـ غیر خادم الرئیسه هر عضو رئیسه یک عضو خدمت کار دارد که قوایش را به بقیه اندامها میرساند. این اعضا عبارتند از شریانها که خادم قلب هستند.
وریدها (آورده) خادم کبد هستند. اعصاب خادم دماغ یا مغزندـ مجاری منی خادم گنادها هستند.
ُغیر خادم الئیسه:
به دو دسته تقسیم میشود مرئوسه غیر مرئوسه.
مرئوسه: کلیه، معده، طحال، ریه، ماهیچه و... که از طریق شریان، وریدو عصب قوا را از اعضای رئیسه دریافت میکنند.
غیر مرئوسه: استخوان، غضروف که قوای غریزی مخصوص به خود دارند واز اعضای رئیسه قوایی به آنها نمیرسد.
مزاج اعضا در مقایسه با یکدیگر
هر عضوی دارای مزاجی است که شایسته و متناسب آن عضو میباشد بعضی از این اعضا گرم و بعضی سرد یا خشک و یا تر هستند. مزاج گرم (قلب، کبد، ریه، ماهیچه، طحال، کلیه، شریانها، وریدها، پوست کف دست)
مزاج سرد (پیه، بی، مو، استخوان، غضروف، رباط، و تر، غشاها، عصب، مغز، پوست)
مزاج تر (کبد، چربی، پیه، مغز، نخاع، گوشت پستان و بیضهها، شش، طحال، کلیه، ماهیچهها، پوست)
مزاج خشک (مو، ناخن، استخوان، غضروف، رباط، و تر، غشاء، شریان ورید، عصب حرکتی، قلب، عصب حسی، پوست)
ارواح و قوا:
ارواح:
منظور از آن اجسام لطیفی است که از بخارهای اخلاط به وجود میآید. منظور ما در اینجا روح طبی میباشد. در حیطهی جسم است و در علوم طبیعی مورد بحث قرار میگیرد و با روح غیر مادی مورد اشاره در آیه شریفه «ونفخت فیه من روحی» متفاوت است.
قوا:
جمع قوه است. به معنی نیروهایی است که موجب فعل و انفعالات در بدن میشود. روح و قوا در بدن انسان به سه دسته تقسیم میشود، حیوانی، نفسانی، طبیعی
روح حیوانی:
جایگاه آن قلب است و توسط شریانها در سراسر بدن انتشار مییابد.
قوای حیوانی:
این قوه افسار روح حیوانی و حرارت غریزی و یاریکننده روح نفسانی در ادراک حس و حرکت و تمیز است که نهایتاً باعث ایجاد و حرکت، انرژی و اعمال حیاتی شود.
فایده دیگر قوه حیوانی:
رساندن نسیم تازه و دور کردن بخارات اعضاء و ایجاد خوف و غضب و حیات بخشیدن به بدن و زنده نگهداشتن اعضاء است تا آمادگی پذیرش روح نفسانی و طبیعی را پیدا کند.
روح نفسانی:
جایگاه آن در مغزاست وظیفهی آن حس، حرکت و تدبیر است.
قوای نفسانی:
این نیرو حس و حرکت و تدبیر را باعث میشود.
روح طبیعی:
جایگاه آن در کبد است، وظیفهی آن تغذیه و رشد و نمو بدن است.
قوای طبیعی:
در تغذیهی بافتها و اندامها نقش دارد.
افعال:
فعل:
به نتیجه حاصل از عملکرد قوا میگویند. هدف تمامی امور طبیعیه آن است که فعل به صورت کامل و صحیح انجام گیرد. مثلا چشم توانایی درست دیدن پیدا کند و یا عضلات با هماهنگی یکدیگر باعث ایجاد حرکت شوند
افعال به دو نوع مفرد و مرکب تقسیم میشود.
فعل مفرد:
فعلی است که با یک قوه انجام میشود، مثل جذب یا دفع
فعل مرکب:
فعلی است که با دو قوه یا بیشتر انجام میشود مثل اشتها به غذا که با دو قوه جاذبه از قوای طبیعی و مدرکه (ادراک) از قوای نفسانی انجام میگیرد.
مزاج در بستر طبیعت:
برآیند اثر مثبت پرتو سیارات و ستارگان در ساعت خاص را ساعت سعد (مبارک) میگویند.
برآیند اثر منفی پرتو ستارگان و سيارات در ساعت خاص را ساعات نحس میگویند.
زمانشناسی در تمام دورههای زندگی انسان نقش بسیار مهمی دارد مثلاً جاذبه ماه بر روی افراد صفراوی و دمویی مزاج در روز 14 ماه قمری به اوج خود میرسد. (بیشتر تصادف نیمه دوم به بعد) و واکنشهای تند انجام میدهد و حالت تعادل در اول و آخر ماه دارند. جاذبه ماه بر روی افراد بلغمی و سوداوی مزاج موجب نشاط و شادابی آنها میشود و در روز 14 ماه قمری اوج آن است.
نقش مکان(كشور ايران) در بستر نظام طبیعت:
جنوب :گرم و تر، مرکزی: گرم و خشک ،غرب: سرد و خشک و سرد و تر، شمال: سرد و تر، شرق سرد و خشک
مزاج گیاهان:
پرکاربردترین قسمت گیاه دانه است که حتی میتواند مزاج خاک منطقه را به مزاج خود برگرداند مثلاً سیر قم، گرم و تند است ولی سیر شمال سوزاننده نیست.
مزه هر گیاهی در موقعیتهای مختلف فرق میکند بادام ایرانی و بادام اروپایی، بادام ایران خوشمزهتر است زیرا بنز الوئید آن بیشتر است. طبیعت بایستی مزاج طبیعی گیاه را تشخیص دهد به همین دلیل به گیاهان پسوند جغرافیایی اضافه میشود. برنج شمال، برنج فارس.
سه قانون برای تشخیص مزاج گیاهی:
مزهها و رنگها ـ بوها
مزهها مجموع مزههای شیرین ـ تلخیها (به جز کافور) تندیها و شوریها گرم هستند. ته خیار که تلخ است گرم است.و معمولا ترشیها سرد هستند.
گس مزهها سرد هستند مثل خرمالوی نارس ـ اگر برسد گرم است. (میوههای کال سرد هستند)
بیمزهها سرد هستند مثل آب
بوها:
بوهای تند: مثل دارچین ـ سیرـ فلفل ـ زنجبیل گرم هستند.
بوی سرکه سرد است.
بوهای متعفن سرد است البته بعضی هم گرم هستند.
بوی مشک و عنبر گرم است.( به خصوص در هنگام خواب برای خانمها)، توصيه مي شود شب قبل از امتحان از مشک و عنبر و گلاب استفاده شود.
گل مریم، محمدی، دود اسفند، نرگس، یاس (تا حدودی) گرم هستند.
بیدمشک، گل بنفشه، ختمی سرد هستند.
رنگها:
رنگهای مشکی گرم هستند مثل خرما، سیاهدانه
قرمزها گرم هستند به غير از هندوانه و گوجه كه سرد هستند
نکته: در میوهها هر چه رنگ روشنتر میشود سردترند.
حیوانات:
معمولاً 1 یا 2 یا 3 مزاجی هستند.
زنبور عسل :گرم و خشک، بوقلمون، گوسفند شتر ، شترمرغ ، میگو، کوسه
مورچه :سرد و خشک مرغ محلی گرم
کرم خاکی: سرد و تر بز ـ گاو ـ الاغ سرد
کبوتر و گنجشک: گرم و خشک
بستر نظام هستی:
به دو بخش گرمی و سردی تقسیم میشود که گرمی را عالم اعلی و سردی را عالم سفلي گویند.
انسان تبلوری از سردی و گرمی است (مادیت و معنویت) همهی مخلوقات عالم اعم از حیوان و نبات 3، 2، 1 عنصری هستند تنها انسان است که دارای 4 عنصر و یک رکن پنجم است.
مزاج شب:
مزاج شب سرداست و اوج این سردی نزدیک سحر است به خاطر همين بیداری و عبادت در این ساعات توصیه شده.
مزاج روز:
مزاج روزگرم است و اوج اين گرما ازساعت 11 تا 12 ظهر میباشد ودر این ساعت خواب قیلوله توصیه شده است.
تذكر:
خواب قیلوله هوشیاری را زیاد میکندولي خواب صبحگاهی مغز را خرفت (سرد) میکند. و به دنبال آن افسردگی به وجود میآید. خواب قیلوله و کلاً خواب روز برای افراد سودایی و بلغمی مناسب نیست. (افرادی که طبع سرد دارند بهتر است یک وعده بخوابند.) خواب روز برای افراد صفراوی و دموی خوب است این افراد اگر در روز بخوابند در شب خواب بهتری خواهند داشت.