من که تا به حال چیزی ننوشتم! اصلا چی بنویسم؟ از کجا شروع کنم؟ نوشتنم نمیآید! اوه…؛ چه کار سختی!! اصلا میترسم…!
تقریبا اکثر افراد وقتی میخواهند چیزی بنویسند، معمولا چنین بهانهها و پرسشهایی را مطرح میکنند. آیا «نوشتن» به این اندازه سخت است؟
«نوشتن» مهارتی پرکاربرد است که میتوانیم آن را یاد بگیریم. گستره کاربردهای نوشتن از نگارش یک یادداشت روی میز همکارتان برای یادآوری یک کار شروع میشود و تا مرز نوشتن یک مقاله دانشجویی یا کتاب و حتی فراتر از آن پیش میرود.
احتمالا شما دارای یک «تخصص» هستید و از شما خواسته میشود که درباره تخصص خود یا کاری که میکنید چند خطی بنویسید. شاید لازم باشد طرحی را برای ارائه به یک سازمان و شرکت آماده و یا آموختههای خود را در جایی ثبت کنید. اما ممکن است «ترس از نوشتن» مانع از این شود که دست به قلم شوید.
این ترس ناشی از روشهای اشتباهی است که از همان دوران دبستان در آموزش مهارتهای اصلی در ما به وجود آمده است. یکی از این مهارتهای اصلی «نوشتن» است. الفبا، کلمه و جمله را یاد گرفتیم، اما بلد نیستیم که چگونه از اینها برای نوشتن یک نامه ساده به همکلاسی یا پدر و مادر خود استفاده کنیم. همین موضوع باعث شده که اغلب ما از همان کودکی از نوشتن بترسیم! خیلی نمیخواهم وارد این بحث شوم و قصد دارم به شما آموزش دهم که چگونه میتوانید با این ترس مقابله کنید. یکی از موارد برطرفکردن ترس، روبروشدن با آن است.
پس فارغ از اینکه شما از نوشتن چه هدفی را دنبال میکنید در اینجا چند تمرین ساده به شما پیشنهاد میکنم که باعث میشود دیگر از نوشتن نترسید.
- هر روز در زمانی مناسب که ذهن شما آمادگی بیشتری دارد، درباره یکی از اتفاقاتی که همان روز یا روز قبل برایتان پیش آمده، مطلبی را بنویسید. حضور در یک مهمانی، یک اتفاق خاص و جالب در محیط کار و یا دیدن یک رویداد جالب در خیابان، سوژههای خوبی برای نوشتن خواهد بود. مهم نیست چطور بنویسید، فقط بنویسید! نه خود شما و نه کس دیگری انتظار خواندن یک اثر هنری ندارد.خواندن روزنامه، مجله و کتاب هم به غلبهکردن شما بر ترس از نوشتن کمک میکند. اما همزمان با این کار میتوانید تمرینی را هم انجام دهید. به طور مثال مقالهای را در یک مجله عمومی بخوانید و سعی کنید خلاصهای از آنچه فهمیدید را بنویسید.
- آلبوم عکس خانوادگی خود را باز کرده و سعی کنید هر روز برای دو تا سه عکس جالب و خاطرهانگیز، شرح کوتاهی بنویسید. اگر در شبکههای اجتماعی عضو هستید و عکسی را برای سایر دوستانتان به اشتراک میگذارید، متن کوتاهی هم در کنار آن قرار دهید. این تمرین را یک هفته الی ده روز دنبال کنید. فقط سعی نکنید شاعرانه و ادیبانه بنویسید. این کار شما را سخت میکند. ساده و صریح بنویسید.
- سعی کنید برای چند تا از فعالیتهایی که به طور روزانه در محل کارتان آنها را تکرار میکنید، دستورالعمل کوتاهی تهیه کنید. حتی میتوانید طریقه استفاده از یک دستگاه ساده مانند چاپگر که در محل کارتان است را با نوشتن یک متن مختصر توضیح دهید.
- اگر اهل سینما رفتن و فیلمدیدن هستید، بعد از اتمام فیلم، خلاصهای از داستان و یا نظر خود را درباره آن بنویسید.
- نوشتن یک نامه ساده و معمولی به پدر و مادر یا همسرتان که در آن از انجام یک کار تشکر کرده باشید، میتواند بازخوردهای خوب و منحصر به فردی برای شما داشته باشد!
تمام اینهایی که گفتم، بهانههایی است برای تمرین نوشتن تا علاوه بر آنکه ترس شما از این کار کم شود، بتوانید مهارتهای توصیفی خود را نیز افزایش دهید.