جنایاتی که ایرانی‌ها فراموش نمی‌کنند 1394/02/30

گفتگوهای مستقیمی‌که میان ایران و آمریکا در خلال مذاکرات مذاکرات هسته‌ای صورت می‌گیرد، توجه بیشتر ناظران را به خود جلب کرده است و در این میان تحلیل‌ها و نظرات مختلفی در این خصوص ارائه می‌شود، اما بسیاری دیوار بی اعتمادی ایرانیان به آمریکا را بسیار بلندتر از حد تصور قلمداد می‌کنند.

در همین زمینه “ریچارد کِلَس” کارمند سابق وزارت دفاع آمریکا در مطلبی به ریشه‌یابی نفرت مردم ایران از رابطه با آمریکا پرداخته است.

ریچارد کلس عضو مرکز کنترل و عدم اشاعه تسلیحات، به عنوان بازوی تحقیقاتی “شورای جهان قابل زندگی” و مشاور کنگره آمریکا، در مطلبی با عنوان “جستجوی ایران در گوگل: ریشه‌های بی‌اعتمادی” می‌نویسد: «اگر می‌خواهید ریشه بی اعتمادی و دشمنی میان ایران و آمریکا را بفهمید، کافی است در مورد چهار موضوع در تاریخ روابط ایران و آمریکا جستجو کنید.»

این پایگاه موضوعات مهم چهارگانه مورد اشاره را “دکتر محمد مصدق، بحران گروگان گیری، حمایت آمریکا از عراق علیه ایران، و پرواز ایران ایر ۶۵۵” عنوان می‌کند.

کلس در مورد دکتر محمد مصدق می‌نویسد: «این رهبر منتخب قانونی که جسارت ملی کردن ثروت نفت کشور خود و دفاع موفق از آن در مقابل سازمان ملل و دادگاه جهانی را داشت، عمیقاً منافع نفتی انگلستان را در خطر قرار داد. پس از آن که انواع تحریم‌ها، تهدید به تجاوز، و محاصره [اقتصادی] بدون هیچ نتیجه ای به شکست انجامید، انگلستان به “هری ترومن” رئیس جمهور آمریکا رو کرد تا در سرنگونی او به آن‌ها کمک کند. ترومن از این مطلب سرباز زد، اما ” دوایت دیوید آیزنهاور” رئیس جمهور آمریکا بعد از او به درخواست‌های انگلستان نه نگفت.»

او با تأکید بر به خاطر سپردن نقش “سفارت آمریکا” در این قضیه می‌نویسد: «به این ترتیب سازمان سیا و اطلاعات انگلستان مرکز فرماندهی کودتا را در سفارت آمریکا ترتیب دادند و کودتا در دومین تلاش در اوت ۱۹۵۳ به ثمر نشست».

 

مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد و در دادگاه نظامی؛ او در این دادگاه به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم شد

کلس در ادامه می‌نویسد: «بریتانیا و آمریکایی‌ها بعد از آن مجدداً سلطنت محمدرضا پهلوی پسر شاه دیکتاتور پیشین را به روی کار آوردند و از طریق ارتش و پلیس سری ساواک که توسط سیا آموزش دیده بود، حکمرانی او را تضمین کردند. آمریکا از شاه به عنوان ستون سیاست منطقه ای خود به خصوص در زمان ریاست جمهوری نیکسون در این کشور حمایت کرد، رآکتور هسته ای تحقیقاتی به شاه فروخت و با خوشحالی در مقابل دلارهای نفتی، سلاح‌های پیشرفته او را تأمین کرد. شاه به شکل روزافزون مستبد و دیکتاتور، خودمحور و فاسد شد. اعتراضات بالا گرفت و درست در زمانی که کارتر رئیس جمهور بی حواس آمریکا در اواخر ۱۹۷۷ به تهران رفت و پهلوی را پادشاه “جزیره ثبات” منطقه نامید، ایران در موج اعتراضات و خشونت فرو رفت. شاه کمتر از یک سال بعد از ایران گریخت و در پی آن دانشجویان ایرانی سفارت آمریکا را در اختیار و تسخیر خود درآوردند.»

نویسنده می‌افزاید: «آمریکایی‌های اندکی یا این تاریخچه آشنا هستند. تمام ایرانی‌ها هم از آن اطلاع دارند و عمیقاً از این اتفاق  نسبت به آمریکایی‌ها احساس خشم و تنفر می‌کنند.»

وی با اشاره به “بحران گروگانگیری” می‌نویسد: «هم آمریکایی‌ها و هم ایرانی‌ها با حادثه دوم آشنایی دارند: بحران گروگانگیری ۱۹۸۱-۱۹۷۹ که طی آن ۵۲ کارمند سفارت آمریکا برای ۴۴۴ روز پس از تسخیر سفارت در حبس نگه داشته شدند.

فتیله این بحران از زمانی شعله ور شد که به شاه اجازه ورود به ایالات متحده برای درمان داده شد. دانشجویان بازگشت شاه را به قصد محاکمه و اعدام طلب می‌کردند و آمریکا را به عنوان شریک او در جرایم می‌دیدند.»

 

دانشجویان پیرو خط امام در حال ارائه اسناد جاسوسی آمریکائی‌ها

کلس با یادآوری کودتای براندازی مصدق می‌افزاید: «و ظاهراً دانشجویان نگران طرح ریزی کودتای دیگری در سفارت آمریکا بودند.»

او با اشاره به عبارت فارسی رایج برای تسخیر سفارت می‌نویسد: «عبارت فارسی گرفتن سفارت “تسخیر لانه جاسوسی آمریکا” است. و [این چنین شد که] آمریکا “شیطان بزرگ” نام گرفت.»

او در ادامه می‌نویسد: «آمریکا بر روی واقعه تسخیر به عنوان نقض قوانین بین المللی تمرکز کرد و روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع نمود. هیچ گفتگوی عمومی‌رسمی‌میان دو کشور تا پیش از مذاکرات اخیر هسته ای نبوده است.»

کلس با اشاره به برخی تماس‌های غیررسمی‌می‌نویسد: «”مک فارلند” مشاور امنیت ملی ریگان در جریان افتضاح “ایران کنترا” به تهران رفت. همچنین برخی همکاری‌ها میان واشنگتن و تهران در زمان ورود نیروهای آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ به وقوع پیوست که با قرار دادن ایران در “محور شرارت” به دست “جرج دبلیو بوش” در سخنرانی سالانه جلسه مشترک کنگره در ۲۰۰۲ این همکاری‌ها قطع شد.»

کارمند سابق وزارت دفاع آمریکا در ادامه با اشاره به حمایت آمریکا از عراق علیه ایران می‌نویسد: «سومین مورد حادثه، کمتر شناخته شده؛ اما اسفناک تر است. در آشفتگی پس از انقلاب ایران، صدام حسین با استفاده از فرصت تصاحب سرزمین ارزشمند، قصد تبدیل شدن به قدرت سلطه گر منطقه را از سر گذراند. در سپتامبر ۱۹۸۰، صدام با آغاز اقدامات خصمانه، جنگ ۸ ساله طولانی و خونریزی علیه ایران به راه انداخت.»

کارمند سابق وزارت دفاع آمریکا با بازخوانی تلاشش‌های پشت پرده آمریکا علیه ایران در آغاز جنگ تحمیلی می‌نویسد: «در جریان بحران گروگانگیری، ایده کمک به عراق علیه ایران به ذهن دولت ریگان خطور کرد، به ویژه در زمانی که معلوم شد ایران تا حدی به خاطر انتقال پنهانی تسلیحات آمریکا به ایران، دست بالاتر را در مقابل عراق دارد. در ۱۹۸۲، ریگان رئیس جمهور آمریکا با امضای دستور اجرایی مطالعات امنیت ملی (NSSD 4-82) “دونالد رامسفلد” را به عنوان نماینده ویژه خود منصوب کرد. در نتیجه سفرهای رامسفلد به عراق در ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴، این کشور از فهرست کشورهای حامی‌تروریسم خارج شد. فناوری تجاری و با استفاده دوگانه در مقابل انظار به عراق سرازیر شد، همچنان که به تسلیحات کشورهای ثالث اجازه داده شد اغلب از مسیر دلالان اسلحه راه خود را به بغداد باز کنند.»

 

دونالد رامسفلد، نماینده ویژه آمریکا و صدام دیکتاتور عراق

او ادامه می‌دهد: «سطح مساعدت آمریکا به عراق بالغ بر میلیاردها دلار بود و شامل بمب‌های شیمیایی و خوشه ای، و “سیاه زخم” می‌شد. بر اساس گفته “چارلز دوِلفِر” از هیئت بررسی عراق (ISG) تجهیز مسلحانه به سیاه زخم با تمایل و فشار آمریکا انجام گرفت. آمریکا همچنین وظیفه تأمین بالکرد، اطلاعات راهبردی و تاکتیکی، و آموزش نظامی‌به عراق صدام را بر عهده داشت. استفاده از بعضی اطلاعات برای شناسایی شکاف‌های دفاعی عراق، به به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی منجر شد. پرسنل نظامی‌آمریکا با پشتیبانی مستقیم شامل حضور عوامل اطلاعاتی در خاک عراق از بغداد حمایت کردند. آمریکا همچنین قطعنامه ۱۹۸۴ ایران حاوی سرزنش عراق به خاطر استفاده از سلاح‌های شیمیایی را سرکوب کرد.»

کلس تأکید می‌کند: «عراق از بیش از ۱۰۰ هزار سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرد. اما ایران مقابله به مثل نکرد و چنین سلاح‌هایی را مخالف اعتقادات اسلام اعلام کرد، دقیقاً همانطور که اکنون سلاح‌های هسته ای را ممنوع اعلام کرده است.»

او می‌افزاید: «آمریکایی‌های کمی‌هستند که این را می‌دانند. افراد زیادی در ایران هستند که هنوز جراحات جسمی‌و روانی آن را تحمل می‌کنند.»

 

حمله شیمیایی رژیم بعث به شهر مهران تنها نمونه ای از جنایات صدام علیه ایران بود

 

او می‌افزاید: «در اکتبر ۱۹۸۹ جورج بوش پدر با امضای دستورالعمل اجرایی امنیت ملی ۲۶، امنیت نفت خلیج فارس را منافع ملی آمریکا اعلام کرد و رابطه با عراق را به سود ثبات منطقه دانست. ده ماه بعد، عراق به کویت تجاوز کرد.»

ریچارد کلاس با اشاره به پرواز ۶۵۵ هواپیمایی ایران به عنوان چهارمین حادثه می‌نویسد: «در روز سوم جولای ۱۹۸۸، چندماه قبل از آتش بس جنگ ایران و عراق، “ناوشکن یو اس اس وینسنس” (CG49) در منطقه عملیاتی در خلیج فارس با شلیک به پرواز ایران ایر ۶۵۵ مسیر تهران به دبی باعث سقوط این هواپیما شد.

همه ۲۹۰ سرنشین ایرباس A300B2 نابود شدند. بسیاری از آن‌ها ایرانی بودند و تعداد زیادی بچه در میان آن‌ها بود. هواپیما در محدوده آسمان ایران و بر فراز آب‌های داخلی ایران قرار داشت. با وجود انکار اولیه، مشخص شد ناوشکن وینسنس نیز در آب‌های منطقه ای ایران شناور بوده است.

آمریکا اظهار کرد هواپیما توسط خدمه به اشتباه هواپیمای F-14 ایرانی در حال حمله به کشتی فرض شده، بر خلاف آن که هواپیما در حال صعود بود و از یک کد هویت‌یاب فرستنده غیرنظامی‌در یکی از مسیرهای معمول پرواز ایران ایر استفاده می‌کرد. ایران این حادثه را اقدام عامدانه جنگی در میانه جنگ با عراق اعلام کرد.»

 

کودک بی گناه ایرانی، قربانی حمله به هواپیمای مسافربری ایر ۶۵۵ توسط آمریکا

کلاس می‌افزاید: «۸ سال بعد آمریکا برای خاتمه به شکایت ایران در دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) محکوم به پرداخت ۱۳۱٫۶ میلیون دلار غرامت شد. آمریکا ابراز تأسف کرد اما هرگز اعتراف به تقصیر یا عذرخواهی نکرد. برعکس، جورج بوش پدر در زمان تبلیغات انتخاباتی ۱۹۸۸ خود اعلام کرد: «من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم. حقایق اهمیتی برای من ندارد… من آدم عذرخواهی بکنی -از طرف آمریکا- نیستم.» [!]

ریچارد بکس کارمند سابق وزارت دفاع آمریکا در پایان مخاطبین خود را به مقایسه این حادثه با واقعه مشابهی در زمان حاضر دعوت می‌کند. او می‌نویسد: «این حرکت را با واکنش آمریکا به سقوط پرواز شماره ۱۷ هواپیمایی مالزی بر فراز اوکراین در ۲۳ سال و ۲ هفته بعد از آن مقایسه کنید.»


سایر اخبار


محققان در ایستگاه فضایی بین المللی ویدیوی بسیار نادری از رعد و برق آبی را در دوربین‌های خود ثبت کرده‌اند تا تمامی ساکنان زمین بتوانند پدیده‌ای را که تنها خلبانان موفق به دیدن آن می‌شوند، مشاهده کنند. این نوع آذرخش‌ها از سطح زمین قابل دیدن نیستند، زیرا تنها در ارتفاع بالاتر از طوفان‌ها رخ می‌دهند و به این ترتیب هواپیماهایی که بالایی ابرها حضور دارند، می‌توانند این پدیده را ببینند. در اقدامی به منظور مطالعه بهتر رعد و برق‌های آبی رنگ، محققان از فضانوردان در ایستگاه فضایی خواستند تا از این پدیده عکاسی کنند.
فولکس واگن اخیرا اعلام کرد که 2 میلیارد دلار از بودجه خود را بر روی خودرو های الکتریکی سرمایه گذاری می کند.
اینجا بهشتی برای عاشقان سِلفی و کابوسی برای افرادیِ که از ارتفاع وحشت دارن. موقع عبور، بهتره که به پایین نگاه نکنین چون خدا می دونه که بعدش چه اتفاقی می افته.
برای خیلی از ما که رایج ترین نوشیدنی کشورمان چای بوده، تفاوت انواع قهوه در هاله ای از ابهام است. برای مثال وقتی که منوی کافه یک رستوران را باز می کنیم لیست بلندی از اسم ها را می بینیم که تفاوت شان برایمان خیلی ملموس نیست و اکثر اوقات انتخاب ما برای کسب تجریه و تصادفی صورت می گیرد و ممکن است فنجان قهوه ای که روبرویمان قرار می گیرد خیلی هم مورد پسندمان نباشد و با مزاجمان سازگار در نیاید.
قصد داریم قیمت 8 خودروی خاطره انگیز را مرور کنیم که خیلی از مردم با آنها خاطره دارند.
در تصویر زیر گردنه حیران، راه ارتباطی استان گیلان و استان اردبیل در زمستان سال ۱۳۵۶ را می‌بینید.
در کشور ما علاقه‌مندان به دنیای خودرو بسیار زیاد هستند و همین امر سبب شده تا اخبار مربوط به تازه واردان این صنعت به دقت مورد پیگیری قرار بگیرد.
برای ارسال نظر اولین نفر باشید.

ارسال نظر