درحالی که در تمدنهای سابق اگر یک نفر از اشراف با کنیزی ازدواج مینمود، چون خون او با خون بندگان ممزوج میشد، او را از اشتغال به مشاغل دولتی در مستعمرات محکوم میکردند (فرامرزی، 1347، ص 71) و حتّی در میان برخی اقوام ابتدایی خود فرد نیز با این کار برده میشد، یا مجازات تازیانه و اعدام برایش تعیین میشد (ایرجی، 1339 ق، صص 47-48)، فقهای امامی و مالکی ازدواج برده را با غیربرده جایز دانستهاند، ولی سایر فقها کفائت (هم شأنی) از نظر حرّیت را، به حسب مورد، شرط لزوم یا صحّت عقد نکاح شمردهاند؛ هر چند به عقیدة برخی نویسندگان (شیخ الاسلامی، 1370 ش، ج 1، ص 108؛ نجفی، 1404 ق، ج 10، صص 683 – 675/ 237) کفائت / کفویت، حق زن و اولیای وی در عقد به شمار میرود و آنان اختیار دارند که از آن چشم پوشی کنند (برای تفصیل رجوع کنید به نجفی، 1404 ق، ج 10، صص 675 ـ 683؛ زحیلی، 1418 ق، ج 7، صص 240- 234؛ ابن قدامه، ج 7، 1345، ص 376).
نظر فقهای امامی با نص قرآن سازگار است. خداوند درآیه 25 سوره مبارکه نساء میفرماید: «وَ مَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَتِكُمُ الْمُؤْمِنَات». خطاب این آیه به مردان آزاد است که اگر نتوانستید با زنان آزاد مؤمن ازدواج کنید، به سراغ کنیزان مؤمن و ازدواج با آنان بروید؛ بنابراین ازدواج مردآزاد با زن کنیز در اسلام مجاز است. حر یا عبد بودن جزء ملاکهای انتخاب همسر محسوب نمیشود. بلکه آیه به يكسانىِ مقامِ انسانىِ بردگان با ساير انسانها و مبارزه اسلام با تحقير كنيزان و ننگ دانستن ازدواج با آنان تصریح دارد (هاشمى رفسنجانى، 1386 ش، ج3، ص 278).