نکاح ملک یمین؛ راهکار دوم در پاسخگویی به نیازهای کنیز
راهکار ازدواج در پاسخ به نیاز جنسی برای همه کنیزان مقدور نبود؛ زیرا همانطور که تشریح شد اذن نکاح تنها به کنیزان مؤمن برای مردان مؤمن داده شد (بقره:221؛ نساء: 25). از طرفی براساس آیه 25 نساء و نیز گزارش‌های رسیده، نسبت به ازدواج با آنها کراهت عمومی وجود داشت (مکارم شیرازی، 1371 ش، ج‏3، ص 348). این دو عامل سبب می‌شد تعداد زیادی از کنیزان از تشکیل خانواده و پاسخ به نیازهای طبیعی و یافتن نقش‌های همسری و مادری محروم شوند. درحالی که آنان نیز زن بودند و میل به این موارد در فطرت آنان به ودیعه نهاده شده بود. به همین دلیل بر مبنای سیاق اول سوره مؤمنون «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏* قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذِينَ هُمْ فىِ صَلَاتهِمْ خَاشِعُونَ (2) وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَوةِ فَعِلُونَ (4) وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُمْ فَإِنهُّمْ غَيرُ مَلُومِينَ (6)» (مؤمنون:1-6)، علاوه بر نکاح راه دیگری نیز برای ارتباط جنسیِ مجاز در اسلام وجود قرار داده شد که ارتباط او با مولای خویش است. همچین درآیه «يَأَيُّهَا النَّبىِ‏ُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ الَّتىِ ءَاتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْك‏»(احزاب: 50)، خداوند به پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) می‌فرماید علاوه بر ازواجت، ملک‌یمین‌هایت نیز بر تو حلال می‌باشند. این رابطه به منزلة گونه‌ای نکاح تلقی شده است (نجفی، 1404 ق، ج 30، ص 204) همچنانکه امام صادق (علیه‌السّلام) در برشماری فروج حلال می‌فرمایند: خداوند فروج را با سه نکاح بر شما حلال کرده است؛ نکاح به ارث، نکاح بدون ارث (ازدواج موقّت) و نکاح به واسطه ملک یمین[1] (فیض کاشانی، 1415 ق، ج 3، ص 394؛ صدوق، 1413 ق، ج‌3، ص 382؛ مجلسی، 1403 ق، ج‏100، ص 298). تا این زنان نیز به نیازهای طبیعیشان توجه شود. در روایات فراوانی این مسئله تذکر داده شده است؛ از جمله «هر مردی که کنیزی دارد و با وی مباشرت نکند یا وی را شوهر ندهد و کنیز به فسادی دست بزند، گناه آن بر گردن مالک نیز هست»[2] (شيخ حر عاملى، 1409، ج‏21، ص 179؛ همو، 1414‏، ج 7، ص 253؛ طوسی،1407 ق، ج 7، ص 459، ح 1836). در روایت دیگر آمده است این نکاح دارای شرایط و محدودیت‌هایی بوده است که برخی از آنها همان محدودیتهای ازدواجِ عقدی است


[1]. رُوِيَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ تَحِلُّ الْفُرُوجُ بِثَلَاثَةِ وُجُوهٍ نِكَاحٍ بِمِيرَاثٍ وَ نِكَاحٍ بِلَا مِيرَاثٍ وَ نِكَاحٍ بِمِلْكِ الْيَمِينِ.

[2]. «أَيُّمَا رَجُلٍ كَانَتْ عِنْدَهُ جَارِيَةٌ فَلَمْ يَأْتِهَا أَوْ لَمْ يُزَوِّجْهَا مَنْ يَأْتِيهَا ثُمَّ فَجَرَتْ كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُ مِثْلِهَا».

سایر اخبار


تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
تخفیف ویژه تربرای مشتریان عمده
برای ارسال نظر اولین نفر باشید.

ارسال نظر