روایاتی دال بر تحلیل کنیز وجود دارد. به عنوان مثال شیخ طوسی در استبصار باب «كِتَابُ النِّكَاحِ، أَبْوَابُ تَحْلِيلِ الرَّجُلِ جَارِيَتَهُ لِغَيْرِهِ» تعدادی ازاین روایات را میآورد. از جمله (طوسی، 1390 ق، ج3، ص 135). از جمله: «أَخْبَرَنِي أَحْمَدُ بْنُ عُبْدُونٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ محمّد بْنِ الزُّبَيْرِ الْقُرَشِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ محمّد بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ محمّد بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يُحِلُّ لِأَخِيهِ فَرْجَ جَارِيَتِهِ فَقَالَ هِيَ لَهُ حَلَالٌ مَا أَحَلَّ مِنْهَا». (همان، ص 136).
باید دید تحلیل در اصطلاحات فقهی به چه معناست؟ آیا این معنا با معنای مورد نظر معصوم در عصر صدور حدیث یکسان بوده است؟ تحلیل در فقه در بحث مورد نظر به معنای حلال کردن کنیزخود بر دیگری بدون عقد میباشد؛ یعنی نه در قالب عقد ازدواج و نه در قالب هبه؛ بلکه برای مدتی او را در اختیار دیگری قرار دهد تا بهره مندی صورت گیرد؛ اما تحلیل در معنای لغوی و عام به معنای حلال کردن است. در شریعت مقدّس برای حلال شدن برخی امور، اسبابی قرار داده شده است که انسان با ایجاد آنها، آن چیز را بر خود حلال میگرداند، به عنوان مثال، عقد نکاح سبب حلال شدن هریک از زن و مرد اجنبی بر یکدیگر، اجازه مالک به تصرف در مالش، سبب حلال گردیدن تصرّف در مال وی برای فرد مُجاز، سلام نماز موجب حلال شدن منافیات آن، حلق و تقصیر و غیر آن سبب حلال شدن محرمات احرام بر فرد و بالاخره اضطرار موجب حلال گردیدن جمیع محرّمات ـ غیر آن چه استثنا شده میگردد. این واژه در معنای خاص، در بحث نکاح کاربرد دارد. وقتی زن و شوهر از طریق عاقد محرم میشوند، بدین معناست که عمل تحلیل زن از سوی عاقد بر مرد انجام شده است. در عقد زناشویی میان احرار نیز یکی به دیگری تحلیل میشود و این کار بر عهده عاقد است