در نگریستن به برخی از نکاتی که در بررسی آیات ناظر به آسمان های هفتگانه برشمردیم نظیر نکته پنجم ، نشان از یک حقیقت دیگری نیز دارد و آن این که این دست از آیات را نمی توان صرفاً در عداد آیات علمی قرآن برشمرد و آنها را از گستره سایر آموزه های قرآن همچون آموزه های معرفتی خارج ساخت .
به عبارت روشن تر قرآن در کنار تصویری که از آسمان ها و هفتگانه بودن آنها بدست داده ، نکات و آموزه های مهمی را در عرصه خداشناسی ، ملکوت شناسی و فرشته شناسی در اختیار ما قرار داده است . اگر قرار باشد که کسی در باره این دست از آیات اظهار نظر کند باید همه پیام ها و آموزه های آنها را مد نظر قرار دهد . زیرا آموزه های علمی و معرفتی به صورت تنیده در هم در این آیات انعکاس یافته است .
براین اساس ، کسانی همچون آقای سروش که ادعا می کنند آیان مربوط به آسمان های هفتگانه تحت تاثیر دانش رایج در عصر رسالت و برخاسته از علم خطا آلود پیامبر در قرآن منعکس شده است ، باید خطا آمیز بودن را به تمام مباحث معرفتی که در این آیات منعکس شده توسعه دهند .
مثلا در آیه : « تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیمًا غَفُورًا » [1] در کنار یادکرد آسمان های هفتگانه ، از تسبیح خداوند توسط این آسمان ها و ساکنان آنها سخن به میان آورده است . خطا دانستن هفتگانه بودن آسمان ها با خطا دانستن تسبیح موجودات هستی تلازم خواهد داشت . این در حالی است که آقای سروش منحصراً بر خطا پذیری آیات علمی قرآن و صحت سایر حوزه های مورد توجه آیات تاکید دارد !