برخی از مفسرین، «یوم» را به «روز قیامت» تفسیر کردهاند و «فی یوم» را ظرف زمان برای انجام عروج گرفتهاند (مراغى، 105) در نتیجه «يَعْرُجُ إِلَيْه» را به معنای بازگشت همه چیز به سوی خداوند در قیامت و مقام قرب و حضور دانستهاند همانگونه که در آیاتی مانند «انا لله و انا الیه راجعون» آمده است. در این تفسیر، هزار سال، معادل یک روز از روزهای قیامت است که طول مدت یک موقف از مواقف پنجاهگانه قیامت است و آیهی 4 سورهی معارج به مدت تمام این مواقف اشاره دارد (قمی، 168؛ طباطبائی، 247-248؛ مکارم، 114-117؛ مدرسی، 210). این تفسیر، روایاتی به عنوان مؤید، دارد (ر.ک: حویزی، 222، بحرانی، 896)
برخی از مفسرین، «فی یوم» را ظرف زمان برای وقوع تدبیر و عروج با هم گرفته و واسطهی این کار را فرشتگان دانستهاند که به تدبیر امور این عالم مشغول هستند و اعمال بندگان را در مصحفهایی مینویسند (زمخشری، 508) و منظور از عروج را، عروج فرشتگان به مکانی دانستهاند که خداوند برای آنها معین کرده است (طوسی، 294؛ طبرسی، 510) و هزار سال، زمانی است که اگر غیر فرشتگان این قوس نزول و صعود را طی میکردند باید وقت صرف میکردند: پانصد سال برای نزول و پانصد سال برای عروج (طوسی، 294؛ طبرسی، 510؛ ابوالفتوح رازى، 311-312؛ طبری، 59). به نظر میرسد این قول مبتنی بر اقوال برخی از صحابه و تابعین باشد (ر.ک: سیوطی، 17