ما این فصل را با یادآوری این نکته آغاز می نماییم که دهه ها پژوهش در مورد رهبری، لیست بلند بالای شایستگی های رهبری را به شش شایستگی خلاصه کرده که رهبری اثربخش را در یک مجموعه ی گسترده از زمینه ها پیش بینی می نمایند ( 20 درصد از شایستگی هاکه نشانگر 80 درصد عملکرد می باشد).
درصورتیکه شما مدیر عامل (CEO) یک شرکت گسترده باشید، یک شایستگی بسیار خاص دیگر نیز وجود دارد (شایستگی هفتم) که برای تبدیل شدن به یک رهبر اثربخش لازم و ضروری است: این شایستگی تخصص فنی و عملیاتی است. برخورداری از یک تخصص ویژه نه تنها قدرت فردی را برای یک رهبر ایجاد می کند بلکه محتوا و بافت حرفه ای و تجاری[1] را برای یک دستور کار مشروع رهبری فراهم می نماید.
در این جا مثالی در این باره وجود داردکه شش شایستگی ما چگونه با تخصص ترکیب می شود تا رهبری برجسته‌ای را به وجودبیاورد: چند دهه ی پیش، "سم والتون"[2] این رویا را داشت که " به مردم عادی شانس خریدن همان چیزهایی که افراد پولدار می خرند را بدهد". بینش والتون در خلا تحقق نیافت- او در ابتدا تصمیم گرفت که به صورت رسمی به تحصیل در رشته ی بازرگانی بپردازد تا بر حرفه ای در خرده فروشی و به ویژه کالاهای عمومی تمرکز نماید
[1] Legitimate leadership agenda