دزدان زیبایی

این پرچم، برای خیلی ها آنقدر کنجکاو کننده است که به دنبال تحقیق دستور های دیگر اسلام می روند و برای خیلی های دیگر، عامل بازدارنده است.
در داستان زیر، ماجرایی را می خوانید که حجاب برای بانویی، عامل بازدارنده بود، اما با ذکر یکی از دلایل حجاب، آن بانو متقاعد شد، تنها به علت این که خود حقیقت را دریافته بود و از نزدیک دستی بر آتش داشت.
و اما در مورد فلسفه ی حجاب که خیلی ها داد سخن سر داده اند و دلایل عقلی و یا نقلی خود را مطرح کرده اند، از تاریخچه حجاب در ملل مختلف گرفته تا آیات قرآن و روایات و ...اما همه ی کارشناسان و حتی خود بانوان محجبه، بر این عقیده اند که با رعایت حجاب اسلامی، از اسارت نگاه های آلوده رهایی یافته و بُعد دیگری از آزادی را در می یابند.
یکى از مبلغان اسلام در کشور های خارجی تعریف می کرد:روزى یک زن مسیحى می خواست با مردی ازدواج کند که مسلمان بود، پیش من آمدند، خانم مسیحی گفت: من از اسلام، مسائلى را فهمیده ام و از دستورات و قوانین آن که مترقى است، در شگفت و حیرتم و به آن علاقه مندم ، ولى به خاطر یکى از دستورات آن ، هنوز به اسلام گرایش پیدا نکرده ام ، و درباره آن با  همسر آینده ام  و عدّه اى از مسلمانان بحث و گفتگو نموده ام که متاسفانه پاسخ قانع کننده اى نشنیده ام ، اگر شما بتوانید مرا قانع کنید من به دین اسلام مشرف شده و مسلمان خواهم شد.
من گفتم : آن دستور کدام است ؟!
زن مسیحى گفت : دستور حجاب است . چرا اسلام حجاب را براى زن لازم دانسته؟ چرا به او اجازه نمى دهد که مثل مرد، بدون حجاب از خانه بیرون بیاید؟ آیا رعایت حجاب در گرمای تابستان و سرمای زمستان، برای بانوان مسلمان، سخت و آزار دهنده نیست؟ سپس بنا کرد به ایراد و انتقاد کردن ، که حجاب مانع رشد و ترقى زنان ، و سبب عقب ماندگى در جامعه است و....

من پس از شنیدن ایرادها و انتقادهاى آن زن ، چنین پاسخ دادم : آیا شما تا به حال به بازار جواهر فروشى رفته اید؟
گفت : بله 
گفتم : چرا جواهر فروشان ، طلا و سایر جواهرات گرانبهاى خود را در ویترین شیشه اى قرار داده و در آن را قفل می کنند؟
گفت : به خاطر اینکه دست دزدان و خیانتکاران و سارقان به آنها نرسد.
 رو کردم به زن مسیحى و گفتم: فلسفه حجاب، نزد ما مسلمان ها همین است که زن گُلى خوشبو است ... زن گوهر و یاقوت گرانبهاست و چون جنس لطیف زن هم مانند طلا و جواهرات است ، و باید از دست خیانتکاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت کرد، و از چشم تبهکاران و اهل فساد حفظ نمود، زیرا زن همانند مروارید است که در صندوقچه صدف باید پنهان گردد، تا طعمه آنان نشود و تنها ساتر و نگهدارنده زن، حجاب است و حجاب براى زنان مانند محفظه اى بر جواهرات است و اگر زنان نیز در پوشش نباشند، همیشه در معرض خطرات و تجاوزات قرار مى گیرند و به خاطر نشان دادن زیبائى ها پیوسته مورد آزار و تعدى مفسدین قرار مى گیرند.
دستور حجاب در اسلام به این جهت است که زن از دست خیانتکاران در امان باشد. چون بدنش پوشیده و زینت هایش مستور است و مردم از او چیزى نمى بینند و در او طمع نمى کنند و از او دورى مى جویند و نظرشان را جلب نمى کند، بلکه از او  حیا مى کنند، همه اینها به خاطر حجاب است . و شما مطمئن باش که اگر زن در پوشش  حجاب نباشد، پیوسته در معرض آزار مفسدین است ، بنابراین حجاب شرافت و بزرگوارى توست ، آرى دخترم این گوشه اى از فلسفه حجاب بوده که تذکر دادم .
پس از شنیدن این مطلب ، آن خانم مسیحى فکرى کرد... و سپس با چهره اى درخشان گفت : من تا به حال این گونه نشنیده بودم ... شما بسیار جالب بیان کردى .
خانم مسیحى در همان جلسه ، شهادتین را بر زبان جارى کرد، و اسلام را پذیرفت. 
 

فرآوری: عشقی