قیمت:
190,000 ریال
موجود نیست
موجود نیست
اضافه به علاقه مندی ها
اضافه به مقایسه ها
تعداد بازدید :
2086
مشخصات:
کد کالا:
1179
دستهبندی:
رمان
موضوع:
رمان
نویسنده:
نیلوفر لاری
مترجم:
ناشر:
انسان برتر
قطع:
رقعی
سال انتشار:
1392
وزن:
0
نوع جلد:
شومیز
تعداد صفحات:
568
کلید واژه:
فروشگاه آنلاين کتاب,خريد آنلاين کتاب,فروشگاه اينترنتي کتاب,خريد اينترنتي کتاب,کتاب,رمان,نیلوفر لاری,پایابوک
بخشی از این رمان:
من رکسانا هستم رکسانا سپهری.متولد خرداد 1334 شماره شناسنامه ام چهاررقمی است صادره از تهران 14 سالم است...
رکسانا نگاه ناموافقی به آن چند خطی که نوشته بود انداخت ابروان مشکی کمانی اش خم شدند روی چشمان درشت و کشیده بنفش رنگش دست گذاشت زیر چانه و فکر کرد:شروع خوبی نبود.به خواننده های کتاب چه مربوط است که شماره شناسنامه ام چند رقمی است یا صادره از کجاست؟باید آغاز بهتری داشته باشم...باید کمی برگردم به عقب... شاید هم لازم نباشد برگردم عقب...
کسی صدایش زد:رکسانا ... باز کدام گوری رفتی؟!
رکسانا فکر کرد:م م م ؟!نه ... لازم است کمی برگردم عقب...خیال میکنم دارم خاطره نویسی میکنم ...کتاب نوشتن به این اسانی هم نیست...مرا چه به نوشتن کتاب!
کسی دوباره صدایش زد :رکسانا ... خدا کند خفه شده باشی که صدایت در نمی آید.
رکسانا کاغذ کنده شده را مچاله کرد و گذاشت کنار دستش.با نور ضعیفی که از پنجره میزد تو گاهی مجبور میشد چشمانش را بیش از حد گشاد کند تا جایی که فکر میکرد نزدیک است سفیدی چشمانش بترکد و آن بنفش گرد رادر خودش حل کند.نگاهی به جوهر خودکارش انداخت فکر کرد:چند صفحه ای میشود نوشت... فقط نمیدانم اگر تمام شد چه خاکی به سرم بریزم؟و با احتیاط و تانی خودکار را لای دو انگشتش فشرد.دفتر چهل برگ را روی زانوانش گذاشت و تکیه زد به دیوار