قیمت:
26,000 ریال
خرید این محصول
اضافه به سبد خرید
اضافه به علاقه مندی ها
اضافه به مقایسه ها
تعداد بازدید :
341
مشخصات:
کد کالا:
13392
دستهبندی:
رمان
موضوع:
رمان
نویسنده:
طاهر بن جلّون
مترجم:
اسدالله امرایی
ناشر:
مروارید
قطع:
رقعی
سال انتشار:
1385
وزن:
0
نوع جلد:
شومیز
تعداد صفحات:
320
کلید واژه:
با چشمان شرمگین, طاهر بن جلّون, اسدالله امرایی,انتشارات مروارید، رمان،تخفیف، فروش آنلاین کتاب، بهترین سایت خرید آنلاین کتاب، بروزترین سایت خرید کتاب،سفارش آنلاین کتاب،پایابوک, انتشارات مروارید, رمان های خارجی, تخفیف, فروش آنلاین کتاب, نشر رایگان کتاب,بهترین سایت خرید آنلاین کتاب, بروزترین سایت خرید کتاب,سفارش آنلاین کتاب, پایابوک
در پانزدهسالگی، آدم به زندگی فکر نمیکند. بیشتر دوست دارد بناهایی از حریر و ابریشم بسازد و بعد همهچیز را بسوزاند و روز بعد دوباره از نو شروع کند.
چهرهی عشق باید بر من سایه میانداخت و مرا از این شهر دور میکرد که به فروشگاه زنجیرهای تعطیل ورشکستهای شبیه بود با پنجرههای شکسته که جولانگاه گربههای ولگردی بود که در محلی آرام و خلوت به آن پناه میبردند. جایی دنگال پر از طبل و بشکه. عشق قطعا از آنجا سرچشمه نمیگرفت. از آن جادههای خاکآلود هم نمیآمد که مثل ساعت خاموشی زندان چراغهایش را خاموش میکردند.
عشق، چهرهای مثل زمان، ترس یا مالیخولیا دارد. من هنوز با آن چهرهی خالی زندگی میکنم. درون خودم باوری را میپروراندم: روزگاری که عاشق باشم، چنان شوری برمیانگیزم که عشق من مرگ را محو میکند و جنون را میگستراند. اسیر آن خیال بودم اما نمیترسیدم که چهقدر عظیم و سرنوشتساز است.
آن چهرهی عریان و معصوم در ته یکی از مخمصههایم انتظار مرا میکشید. میدانستم چهطور صبر کنم. فکر عاشق شدن برایم کافی بود، مرا تسخیر میکرد و هرجا میرفتم همراه من بود. خوب این هم عشق...
هم اکنون میتوانید این کتاب را از سایت پایا بوک تهیه نمایید