بلندیهای بادگیر (Wuthering Heights) رمانی است نوشتهٔ امیلی برونته، شاعر و نویسندهٔ انگلیسی. این کتاب در فارسی با عنوان عشق هرگز نمیمیرد نیز ترجمه شدهاست. اصل انگلیسی این کتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. واژه Wuthering از کلمهای اسکاتلندی گرفته شده است و به توفانی که اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد اشاره میکند و نمادی از فضای پر سر و صدای داستان است. کتاب بلندیهای بادگیر تنها رمان امیلی برونته است که شهرتی جهانی یافتهاست. ویژگی متمایز کننده این رمان در زمان انتشارش لحن شاعرانه و دراماتیک بیان آن، عدم توضیح از نویسنده و ساختار غیر معمولش بود.
رمان بر زمینهای شاعرانه استوار است که در آن سادهدلیها و درونبینی روانشناختی فوقالعادهای به توالی دیده میشود. به این دلیل، بجاست آن را بیشتر شعر بدانیم تا رمان.
داستان از زبان خدمتکاری به نام آلن دین برای مردی تعریف می شود که خانه ای را از شخصی به نام هیت کیلیف اجاره کرده است و در حقیقت ماجرای زندگی هیت کلیف است . آقای ارنشا همراه فرزندانش هیندلی و کاترین در خانه ای به نام وادرینگ هایتز زندگی می کند . روز آقای ارنشا پسر بی سرپرست و بیچاره ای به نام هیت کیلیف را با خود می آورد تا با آنها زندگی نماید پسری صبور اما موذی که رابطه ای صمیمی با کاترین ایجاد می کند در حالی که با هیندلی خیلی روابط خصمانه ای داره و ماجرا بدین نحو ادامه پیدا می کنه تحقیرها عشق ها و انتقام های پیچیده و تو در تو .
این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکلدار میان هیت کلیف و کترین ارنشاو است.و اینکه این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی میکشاند. هیت کلیف کولیزادهای است که موفق به ازدواج با کاترین نمیشود و پس از مرگ کاترین به انتقامگیری روی میآورد...
داستان رمان برای مسافری تعریف شدهاست و او آن را به اول شخص روایت میکند.