برایان تریسی ازجمله دانش آموزان ضعیف مدرسه بودکه درنهایت ترک تحصیل کرد. افرادی که او را می دیدند هرگز تصور نمی کردند این شاگرد تنبل مدرسه که نتوانسته حتی مدرسه رابه اتمام برساند در آینده به یک فرد مشهور مبدل شود که سمبل موفقیت درجهان است.
کار را با ظرف شویی دریک هتل کوچک اغازکرد، سپس کارگری درکارخانه ومزارع. کارگری درکشتی از دیگر فعالیت های او بود که از طریق آن به هشتاد کشور جهان سفرکرد. اوضاع مالی اش خوب نبود و از وضعیتش رضایت نداشت، اما دست روی دست نگذاشت. تصمیم گرفت با الگوبرداری از افراد موفق سر و سامانی به زندگی اش بدهد. پس سراغ فروشندگی رفت. از اداره ای به اداره دیگر و از خانه ای به خانه دیگر، به سختی تلاش می کرد تا بتواند مبلغ لازم برای اجاره یک اتاق راتهیه کند.ازتجارموفق رازورمزهای کاری راجویا شد.تابا به کاربستن روش های این افراد بتواند در تجارت پیشرفت کند و اندک زمانی بعد در سمت مدیر فروش در یک شرکت تجاری مشغول به کار شد. شروع تغییرات اساسی زندگی تریسی زمانی بود که روی تکه ای کاغذ هدف بزرگ و رویایی خودرانوشت:
می خواهم ماهیانه ۱۰۰۰ دلار درآمد داشته باشم و یک ماه بعد خواسته دور از دسترس اش به وقوع پیوست. دراین زمان او در یک شرکت مشغول به کار بود دقیقا یک ماه بعد از آن صاحب
شرکت جدید از او خواست در ازای دریافت ماهیانه ۱۰۰۰ دلار سرپرستی و آموزش افراد مشغول در بخش فروش را به عهده بگیرد. ازاین لحظه به بعد زندگی تریسی وارد مرحله دیگری شد. او توانست پلکان ترقی را با سرعت بیشتری طی کند. تریسی مهم ترین عامل موفقیت خود را تمرکز بر اهدافش می داند: باید به اهدافت بیاندیشی و با تمام نیرو برای دستیابی به آن تلاش کنی و اجازه ندهی هیچ اتفاقی تو را از تلاش برای رسیدن به اهدافت باز دارد. اکنون تریسی مربی و مشاورحرفه ای و یک سخنران جهانی است.
او ازجمله افرادی است که توانسته با تکیه بر توانایی هایش به تنهایی مسیر موفقیت را طی کند و به جایگاه ایده ال خود دست یابد. او همچون بسیاری از ثروتمندان و افراد موفق از انجام کارهایی که شاید به ظاهرمناسب شآن اجتماعی او نبود، ترسی نداشت. آغاز سخنرانی ها و آموزش های اصول موفقیت او از سال ۱۹۸۱ بوده است و آنچه امروزه به عنوان نتیجه کار تریسی مشاهده می شود بیش از۳۰۰ کتاب و نوارصوتی اوست که به بیست و یک زبان دنیا ترجمه شده ودر ۳۶ کشور دنیا مورد استفاده قرارمی گیرد.
چرا پول، مهم است؟ یادداشتی از برایان تریسی
همیشه شنیدهایم که میگویند: «پول همه چیز نیست ولی وجودش مثل اکسیژن برای انسان است.» سریعترین و آسانترین راه برای اینکه آدم هر چیزی را که دلش میخواهد داشته باشد این است که تقریبا همیشه به اندازه کافی پول داشته باشد و بگوید: «قیمتش اصلا مهم نیست.» به همین خاطر، تمایل به پول درآوردن سریع و آسان محرکی بزرگ برای رفتار انسان است. البته آنچه مردم میخواهند واقعا خود پول نیست.
دستیابی به یک زندگی ایدهآل
گاهی از مشتریهایم میپرسم چرا میخواهند این همه پول دربیاوند؟ بعد از اینکه چند دقیقه به اینکه چه پاسخی میخواهند بدهند فکر کردند میگویند آنچه وقعا دنبالش هستند «آزادی مالی» است. آنها در حقیقت اهداف مالیشان را ابزاری برای به دست آوردن آزادی واقعی قرار میدهند. تعریف آنها از آزادی مالی این است که آنقدر پول داشته باشند تا بتوانند هر آنچه میخواهند داشته باشند. داشتن پول زیاد باعث میشود نگرانیهای انسان از مسائلی چون امنیت، آرامش، تفریحات، عشق و احترام راحت باشد. از نظر آنها هرچه بیشتر پول داشته باشی زندگی بهتری هم خواهی داشت؛ این یک خوی طبیعی بشر است.
وسوسه قدرت در دنیای تجارت
اشتیاق به قدرت همیشه یکی از مخربترین امیال درونی انسان در جهان بوده و هست. اگر از نظر شما هم سریعترین و راحتترین راه برای رسیدن به هرآنچه آرزویش را دارید داشتن پول کافی است، پس باید این را هم بپذیرید که سریعترین و راحتترین راه برای بدست آوردن تمام این پول، داشتن قدرت کنترل و نفوذ بر مردم و منابع است، چه در زمینه کاری و چه زمینههای دیگر. میتوان قدرت را اینگونه تعریف کرد «توانایی کنترل و نفوذ بر پول، مردم و منابع». اینکه بتوانید افراد را مجبور کنید کاری را انجام بدهند که شما میخواهید، مهارت میخواهد؛ خواه با خواستههای شخصیشان سازگار باشد خواه نباشد.
قدرت و اهداف مالی در کنار یکدیگر
پول در ابتدا با نام «انگیزه» روند رفع نیاز فرد عادی و خانوادهاش را شروع میکند. شروعی که از همان آغاز، ابتدای یک پایان است. همین که شخص احساس کند به اندازه کافی پول دارد، دیگر نگران گردش درآمد و کسب و کار نیست و از این موضوع برای مقایسه امتیازهای خود در مقابل دیگران استفاده میکند. خودبزرگبینها و دیکتاتورها غالبا فکر و ذکرشان معطوف قدرت است تا همه چیز را برای خودشان به چنگ بیاورند. دیگران هم به دلیل مشابه همیشه در فکر پول و قدرتند ولی بیشتر از دسته اول به فکر خانوادهاند.
قدرت چگونه به دست میآید؟
در جوامع ما راههای متعددی برای به دست آوردن قدرت وجود دارد. در دنیای تجارت، قدرت از طریق نتیجه مثبت گرفتن به دست میآید؛ از طریق تصمیمگیریهایی که منجر به افزایش درآمد و سود میشوند. قدرتمندترین تجار آن دستهاند که در حوزه معین مسوولیت خود، برای رسیدن به اهداف مالیشان شهرت دارند.
پول و رفتار بشر
گاهی رتبه نسبی اهمیت یک فرد واضح است. ممکن است بتوان این رتبه را با توجه به نوع لباس پوشیدن یا جواهراتی که استفاده کرده است تخمین زد. ولی در دنیای تجارت، این سلسله مراتب را در نوع حرف زدن یا رفتاری که دیگران در برخورد با آنها دارند میتوان دریافت. مهم این است که بتوانید خودتان را محکم نگه دارید تا در دنیای تجارت و سرمایه جدی گرفته شوید.
با تشکر از شما به خاطر زمانی که گذاشتید برای خواندن این نوشته درباره تاثیرات اهداف مالی و رفتار انسان بر دنیای کسب و کار، دنیایی که از نظر ما همان زندگی ایدهآل است.