«تنهایی پر هیاهو» داستانی روانکاوانه_ فلسفی است، که از شخصیت هانتا و
افکارش سخن میگوید. اما در این بین گاهی به موارد سیاسی_اجتماعی نیز اشاره
میکند.
«اگر کسی میخواست کتابی را خمیر کند، باید سر آدمها را زیر پرس
میگذاشت، ولی این کار فایده ای نمیداشت چون که افکار واقعی از بیرون حاصل
می شود...تفتیش کنندههای عقاید و افکار در سراسر جهان، بیهوده کتابها را
میسوزانند...» که اشاره به ممنوعیت کتابها و خفقان فرهنگی ِ دوره ای از
زندگی نویسنده دارد.
هانتا کارگری روشنفکر از کشور چک _ کشوری سوسیالیستی _
است و این عاملی می شود تا خواننده در ذهن از او یک فعال سیاسی بسازد.
بهومیل در داستان از طنز پنهانی بهره میگیرد؛ گویی نویسنده دخالتی در این
طنز نداشته و روند داستان و خود شخصیتها چنین موقعیتهایی را به وجود
میآورند