شکلات اثری نمادین
است.بازهم نقص در اد یانی که دنیا را نادیده می گیرند.نمی توان در دنیای پر
از شکلات وشیرینی زندگی کرد وآن را نچشید!نویسنده کلیسارا در مقابل شکلات
فروشی یعنی"دنیا"وچشیدنی هایش قرار داده است.و وقتی رینو خود غرق در انواع
شکلات می شودبه این نتیجه که نمی توان با وجود تمنیات وامیال ودیعه گذاشته
خداوند در وجود انسان آن را نادیده گرفت می رسیم.زهد ورهبا نیت محض
ومتعصبانه نه تنها چهره زشتی از د ین میدهد بلکه باعث طغیانها وعواقبی می
شود که غیر قابل جبران است.درجمع آفریده های خداوند همه جور انسان هست:گل
هست خار وعلفهای هرز هم هست. مادامی که این خارها وعلفها صدمه ای به گلها
نمی زنند می توانند زندگی کنندمشکل وقتی است که در رویش وماندگاری گل خلل
ایجاد کنند.نمی توان به هر قیمتی از د ین محافظت کرد وگل وخار را باهم از
ریشه کند.د ین راه خود را پیدا خواهد کرد بدون اینکه با تیشه زدن به ریشه
ها هدف وسیله را توجیه کند........