کتاب های مشابه

قیمت: 200,000 ریال
موجود نیست
موجود نیست
اضافه به علاقه مندی ها
اضافه به مقایسه ها
تعداد بازدید : 1954
مشخصات:
کد کالا:  697
دسته‌بندی:  مذهبی
موضوع:  دینی
نویسنده:  آیه لله سید هاشم رسولی محلاتی
مترجم: 
ناشر:  بوستان کتاب
قطع:  وزیری
سال انتشار:  1392
وزن:  0
نوع جلد:  سلفن سخت
تعداد صفحات:  0
کلید واژه:  فروشگاه آنلاين کتاب,خريد آنلاين کتاب,فروشگاه اينترنتي کتاب,خريد اينترنتي کتاب,زندگى امام حسن مجتبی (ع),آیت‌الله سید هاشم رسولی محلاتی, بوستان کتاب, پایابوک,مصلحت الهی,سیره امام حسن (ع),معاویه,الگوي عملي,معارف دینى,
آیت‌الله سید هاشم رسولی محلاتی از عالمان برجسته و اثرگذار در حوزه تاریخ،‌ تفسیر و حدیث است. کتاب‌های متعددی از ایشان به چاپ رسیده است که هریک در نوع خود اثری ارزشمند می باشند. به گفته رسولی محلاتی: در این اثر تمام زوایای زندگی این امام همام را در نظر گرفته‌ و سعی نموده از منابع معتبر، مشهور و مورد قبول و روایات دارای اسناد معتبر در کتاب‌های شیعه و سنی استفاده کند. و از روایت‌های ضعیف که مورد قبول اهل تحقیق قرار نمی‌گیرد، اجتناب نموده است.

مطالعه زندگى امام حسن مجتبی (ع) آموزه‏هاى فراوانى از معارف دینى و انسانى را به دست مى‏دهد. امام حسن مجتبی (ع) عابدترين و زاهدترين مردم بودند . سيره عملي آن حضرت در تمام شئون زندگي مي تواند الگوي عملي قرار گيرد.

در این‏باره کتاب‏هاى فراوانى نوشته شده اما در این کتاب، آیت‌الله سید هاشم رسولی محلاتی با نثرى روان و استناد به منابع کهن، در دوازده فصل، همه جنبه‏هاى زندگىِ این امام معصوم(ع) را کاویده است.

با توجه به این مطلب که شبهات گوناگونی درباره زندگی و سیره امام حسن (ع) مطرح می‌شود که اغلب در متون تألیفی به آن‌ها پرداخته نمی‌شود آیت‌الله سید هاشم رسولی محلاتی به این موارد پرداخته اند.به طور مثال  یکی از مواردی که به آن توجه نموده اند، نرمش تاریخی امام حسن (ع) در برابر معاویه بوده است که به نظر ایشان نمی‌توان آن را صلح نامید. این را تنها سکوت و نرمشی بر اساس مصلحت الهی می‌توان دانست.

امام حسن(ع) وقتي ياد مرگ مي کرد مي گريست، و چون ياد قبر مي کرد مي گريست، و چون ازقيامت و بعث و نشور ياد مي کرد مي گريست، و چون متذکر عبور از صراط مي شد مي گريست و هرگاه به ياد توقف در پيشگاه خداي تعالي در محشر مي افتاد، فريادي مي زد و روي زمين مي افتاد ... و چون به نماز مي ايستاد بند هاي بدنش مي لرزيد... و پيوسته در هر حالي که کسي آن حضرت را مي ديد به ذکر خدا مشغول بود...

 

ارسال نظر