كتاب براساس پيشگفتار، درآمد و ده فصل تنظيم شده است.
مؤلف، اين كتاب را با دستهبندى موضوعى حكمتهاى لقمان كه از منابع متعدد به دست آمده به شيوه نقلى محض، تأليف كرده است.
گزارش محتوا:
پيشگفتار شامل برشمارى فصول، حكمتهاى منسوب به لقمان، كه در هيچ يك از
منابع يافت نشده و افسانههاى مربوط به وى مىباشد.( پيشگفتار، ص ۷)
مؤلف در مقدمهاى با عنوان« درآمد»، معناى حكمت در قرآن و حديث را عبارت
از مقدمات استوار علمى، عملى و روانى براى نيل به مقصد والاى انسانيت
دانسته است. وى بر همين اساس، حكمت را به سه نوع علمى، عملى و حقيقى تقسيم
مىكند و سرآمد حكيمان را انبياى الهى و اصياى آنان معرفى مىنمايد.(
درآمد، ص ۱۳)
مؤلف در فصل يكم با عنوان« زندگىنامه لقمان» به بررسى تبار، تاريخ
زندگى، شغل، شاگردان، طول عمر و آرامگاه وى با نقل اخبار تاريخى گوناگون و
حتى متعارض پرداخته است. ايشان در ادامه به سؤالاتى چون پيامبرى لقمان؟ رمز
دستيابى لقمان به حكمت؟ و همانندان لقمان در امت اسلامى؟ پاسخ گفته است.(
متن كتاب، ص ۱۹)
فصل دوم شامل حكمتهاى لقمان در قرآن، به همراه اخبارى در موضوعات شرك، نقش اعمال، كارهاى بزرگ، تكبر و غرور مىباشد.( همان، ص ۳۶)
مؤلف در فصل سوم ده داستان حكيمانه لقمان را از منابع گوناگون جمعآورى كرده است.
در فصل چهارم حكمتهايى درباره علم و معرفت آمده است، كه در آن ارزش و
نشانههاى عقل و عالم، دانشآموزى و آداب آن، ارزش و فوائد علم، فضيلت
دانشمند و ادب همنشينى با او و نكوهش علاقه به نادان و دشمنى با دانا،
بررسى شده است.( همان، ص ۶۶)
نويسنده در فصل پنجم با عنوان« عوامل خودسازى»، حكمتهايى از لقمان
پيرامون موضوعاتى چون نصيحتپذيرى، يقين، تواضع، جهاد با نفس، استغفار،
تقوا، ذكر، توكّل، زهد، قناعت را بيان كرده است.( همان، ص ۸۸)
فصل ششم شامل حكمتهايى در باب آفتهاى خودسازى مانند ظلم، حسد، ريا، دروغ، بداخلاقى و نگاه حرام مىباشد.( همان، ص ۱۳۰)
در فصل هفتم آداب اخلاقى و اجتماعى مانند: آداب خنده، مشورت، خوردن،
ميهمانى، داورى، فقر، سفر و انتخاب دوست در حكمتهاى لقمان ذكر شده است.(
همان، ص ۱۴۶)
مؤلف در فصل هشتم و نهم به ترتيب، مثلهاى حكيمانه و حكمتهاى لقمان را در موضوعات گوناگون گردآورى نموده است.( همان، ص ۲۰۷ و ۲۱۵)
از آنجايى كه مؤلف، حكمتهاى لقمان در فصول گذشته را از لحاظ موضوعى و
مباحث جزئى تدوين نموده بود، در فصل آخر بسيارى از آن حكمتها را به صورت
جامع و كامل از منابع اخبار بدون تقطيع و پراكندگى نقل نموده است.( همان، ص
۲۳۰)