اين كتاب، براى نخستين بار، نصوص اسلامى (متون قرآن و حديث) را در زمينه
هنر تبليغ، اهميّت و آداب و آفات آن و مسئوليت مبلّغ، به صورتى نو و
موضوعى، در اختيار مبلّغان و پژوهشگران قرار مىدهد.
گفتنى است كه آشنا ساختن همهجانبه مبلّغان اسلامى با هنر تبليغ، نيازمندِ
مؤسّسهاى آموزشى ويژه تبليغات است كه اميد داريم «سازمان تبليغات اسلامى»
براى تأسيس آن در آيندهاى نزديك، همّت گمارد و اين نوشتار، به بركت سخنان
نورانى قرآن و رسول اكرم و اهل بيت عليهمالسلام، درآمدى نيكو براى انجام
اين امر مهم شود.
در اين جا خلاصهاى از شيوه تدوين اين كتاب را يادآور مىشويم:
۱. كوشيدهايم تمام رواياتى را كه مربوط به موضوع «تبليغ» بوده، از منابع
روايى شيعه و اهل سنّت، گردآورى كنيم. اين كار، با بهره گرفتن از رايانه و
گزينش فراگيرترين و موثّقترين روايات (برگرفته از كهنترين منابع)، انجام
گرفته است.
۲. كوشيدهايم از تكرار روايات، پرهيز كنيم، مگر در موارد ذيل:
الف هنگامى كه در تفاوت ميان واژهها و اصطلاحات، نكته مهمّى وجود داشته است.
ب هرگاه ميان الفاظ روايات شيعى و اهل سنّت، تفاوت وجود داشته است.
ج هرگاه متن روايت مربوط به دو باب بوده است، البته به شرط آن كه بيشتر از يك سطر نباشد.
۳. هرجا رواياتى وجود داشت كه يكى از رسول خدا و بقيه از ائمه اطهار
عليهمالسلامنقل شدهاند، روايت پيامبر صلىاللهعليهوآله را در متن و
نشانى روايات ساير معصومان عليهمالسلامرا در پاورقى آوردهايم.
۴. پس از ذكر آيات قرآنى هر باب، روايات منقول از معصومان عليهمالسلام را
به ترتيب از پيامبر اكرم تا امام قائم (عج) آوردهايم، مگر آن جا كه روايتى
به تفسير آيات آن باب پرداخته است كه در اين صورت، بر ساير روايات، مقدّم
شدهاست؛ چنان كه در برخى موارد، تناسب روايتها مقتضى آن بوده كه ترتيب
پيشگفته، مراعات نشود.
۵. در آغاز روايات، تنها نام معصوم عليهالسلام ياد شده است، مگر در مواردى
كه راوى، فعل معصوم را نقل كرده باشد، يا پرسش و پاسخى در بين باشد، يا
راوى در متن، سخنى را آورده باشد كه در ضمن گفتار معصوم نگنجد.
۶. منابع متعدّد روايات در پاورقى آمده و طبق ميزان اعتبارشان چيده شدهاند.
۷. در جايى كه روايات در منابع اوّليه به طور كامل بوده است، مستقيما از
آنها نقل شدهاند و از بحار الأنوار و كنز العمّال، به عنوان دو جامع روايى
شيعى و سنّى، در پايان منابع، ياد شده است.
۸. گاه پس از ذكر منابع به ساير منابع، ارجاع داده شده است. اين ارجاعات در
صورتى است كه متن روايت ذكر شده، با متن روايتى كه بدان ارجاع داده شده،
مرتبط بوده؛ اما تفاوت زيادى داشتهاند.
۹. ارجاعات در پايان بابهاى كتاب، نشاندهنده ارتباط بيشتر ميان آن بابهاست.
۱۰. در قسمت «نكته» كه در آخر برخى فصلها و بابها آمده، نگرش جامعى به
روايات آن باب انعكاس يافته، و گاه پيچيدگىاى كه در برخى روايات آمده،
مشخّص ساخته است.
۱۱. نكتهاى كه از اهمّيت بسزايى برخوردار است، اين است كه كوشيدهايم تا
حدّ امكان، از رهگذر تقويت مضمون روايات هر باب با قرائن عقلى و نقلى، نوعى
اطمينان به صدور حديث از معصوم را به دست بدهيم.
در پايان، بر خود، لازم مىدانم از تمام برادران و همكاران بزرگوار «مركز
تحقيقات دار الحديث» كه به نوعى در فراهم آمدن اين كتابْ نقش داشتهاند،
بويژه فاضل ارجمند جناب آقاى سيد حميد حسينى كه تلاش درخورى مبذول داشته
است، سپاسگزارى نمايم. خداوند به آنان در دنيا و آخرت، بهترين پاداش را
عنايت فرمايد!