زندگىنامه گسترده شيخ كلينى، معرفى تفصيلى كتاب« الكافى»، توضيح مراحل
گوناگون در كار تصحيح و تحقيق و چاپ« الكافى» و ارائه نمونه هايى مصور از
نسخه هاى خطى آن.
معمولاً در تصحيحها به يك نسخه مرجع و اصلى مراجعه مىشود، اما در
جريان تصحيح« الكافى»، چنين نسخه اى يا نسخه منتخب وجود نداشته است؛ از
همين رو تعدادى از نسخه ها براى مقابله انتخاب و آنكه بيشتر از همه با
قواعد عربى و اصول نگارش حديث، سازگارتر بوده، انتخاب شده است.
تمام بخشهاى كتاب، با ۷ تا ۱۲ نسخه و در مواردى خاص با ۱۸ نسخه، به
طور كامل مقابله شده كه در پاورقى، به اين نسخه ها اشاره شده است. علاوه
بر نسخى كه توسط خود دار الحديث شناسايى گرديده، از مجموعه نسخى هم كه حضرت
آية الله شبيرى، بر اساس آنها، يك دوره كافى خودشان را تصحيح كرده و
تعليقات فراوانى بر آن زده اند، استفاده شده است.
برخى از روايات كافى كه ظاهراً به صورت مرسل نقل شده، از طريق مشابه
يابى، مسند گرديده است؛ بهطور مثال، سند روايت شماره ۱۹۴۲ كه به اين صورت
است:« عنه عن ابن فضال عن ابن بكير عن بعض اصحابنا عن ابى عبد الله( ع)» و
به تعبير رجاليون، به ارسال مبتلاست، با مشابه يابى معلوم شده است كه
مرحوم كلينى متن همين روايت را در حديث شماره ۲۴۲۷، با يك سند ديگرى كه
مشكل ارسال ندارد، نقل كرده است.
مشابه يابى در حوزه متن، داراى فوايدى است كه يكى از آنها، شناخت
تحريفات مىباشد؛ به عنوان مثال، روايتى در كتاب فضل القرآن كافى داريم كه
مىگويد: قرآن نازل شده بر پيامبر، مشتمل بر ۱۷ هزار آيه بوده است. برخى،
اين روايت را مستمسك قرار داده و به شيعه اشكال وارد مىكنند كه شما قائل
به تحريف قرآن هستيد. با مشابه يابى در مرحله مقابله با نسخ، معلوم شده
است كه در دو نسخه از نسخه ها، خلاف اين متن گزارش شده و تعبير« عشر»
ندارد و بهصورت« سبعة آلاف»( هفت هزار) آمده است.
چون تعارض روايات فقهى امرى كاملاً طبيعى است و مرحوم كلينى، طبق مبناى
خود، به برخى روايات معارض اشاره نكرده است، در اين اثر در مشابه يابى، در
صورت برخورد اختلاف حديث با روايات معارض، در پانوشت آمده است تا مخاطب
وقتى به اين گروه از مصادر مراجعه مىكند، بتواند به احاديث معارض هم دست
يابد.
مجموعه اطلاعاتى كه در تعليقات سندى آمده، يك دايرة المعارفى است كه مىتواند مخاطبين سندپژوه و حديث پژوه را در دو امر كمك كند:
۱. در اصل قواعد سندشناسى كافى، چون سعى شده سبك شناسى اسناد كافى در تعليقات به خوبى نمود پيدا كند؛
۲. در قواعد و قوانين شناخت تحريف؛ در واقع، اگر كسى با هدف استخراج
قواعد تحريف و تصحيف، به اين مجموعه رجوع كند، مىتواند مجموعه اى از
قواعد تحريف و تصحيف را براى تعامل با ديگر اسناد كتب حديثى شناسايى نمايد.
براى شرح الفاظ مبهم، به كتب لغت و شروح مراجعه شده است و در اين خصوص،
اولويت بندى بر حسب تاريخ و اعتبار آن كتب بوده است، لذا در مرحله اول، به
صحاح جوهرى و نهايه ابن اثير و در مراحل بعدى به مصباح المنير، قاموس
المحيط و لسان العرب مراجعه شده است و سعى بر اين بوده است كه در شرح
الفاظ، معناى لفظ با توجه به سياق حديث ذكر شود.
به لحاظ شكلى براى كتابها، ابواب و احاديث« الكافى»، شماره مسلسل
گذاشته شده و اين موضوع، براى اولين بار در چاپ اين كتاب اتفاق افتاده است.
سندها از متن روايت جدا و با قلم( فونت) متفاوتى چاپ شده است، چون براى
برخى افراد كه به اين كتاب مراجعه مىكنند، فقط سند مهم است و برخى هم
اصلاً با سند كارى ندارند و مىخواهند روايت را ببينند و اين مسئله، به هر
دو گروه كمك مىكند.
از آنجا كه مرحوم كلينى، گاهى بياناتى را به عنوان توضيح، در ذيل
روايت آورده، تمام بيانات وى، چپ چين و قلمش ريزتر شده است تا مخاطب بداند
اين مطلب، خارج از روايت است.
منابع