حديث
، مادر علوم اسلامى است و پس از قرآن ، مهمترين منبع فرهنگى مسلمانان است .
معارف دينى و علوم گوناگون اسلامى ، از تفسير و فقه تا اخلاق و كلام و
عرفان ، سر در آبشخور زلال حديث دارند و همه آنها ميوه هاى شيرين اين شجره
طيّبه هستند . حديث، تراويده انديشه پاكترين انسان هاست و ميراث ماندگار
ثقل كبير (عترت) است كه در كنار ثقل اكبر (قرآن) ، بهروزى و رستگارى را
براى انسان به ارمغان مى آورد . دلبستگان راه سعادت ، در طول تاريخ ، اين
ميراث جاودانى را پاس داشته و به پيروى از فرمان پيشوايان پاك خود ، در
فراگيرى ، گردآورى ، حفظ ، نقل ، فهم و نشر آن ، بسى كوشيده و مجموعه هايى
كوچك و بزرگ را براى تعليم و مذاكره و يا عمل و مراقبه سامان داده اند .
عالمان
و محدّثان بزرگ مى دانستند كه آگاهى مردم از «محاسن» كلام ائمه عليهم
السلام براى گام نهادن بر جاى پاى ايشان «كافى» است و در طريقه «تهذيب» نفس
و «استبصار» و نيل به «مكارم اخلاق» و «خصال» نيكو ، تنها «مشكاتى از
انوار» ائمه عليهم السلام و «دستآوردهاى خردِ» رهيافته به دين، كارآست و
اين «ستاره هاى فروزان» امامت اند كه از عهده هدايت بشر به «درياهاى نور»
بر مى آيند .
«ميزان
الحكمه» امتداد اين كوشش موزون و حكيمانه است و «مجمع البحرينِ» پيام هاى
ثقل اكبر و كبير كه در پى پاسخگويى به پرسش هاى كهن و نوِ انديشمندان از
نگاه اسلام است . اين اثر ـ كه حاصل بيش از بيست سال كوشش شبانه روزى جناب
آقاى رى شهرى است ـ ، با بهره گيرى از صدها كتاب حديث و تفسير و لغت و
تاريخ ، بيست و سه هزار حديث را در كنار آيات متناسب با آنها در قالب ۵۶۰
عنوان اصلى و ۴۱۹۷ عنوان فرعى ، دسته بندى موضوعى نموده است . ترتيب و نظم
الفبايى موضوعات اصلى كتاب در كنار استفاده روشمند از نظام ارجاع دِهى ،
پژوهشگر را از مراجعه به بسيارى از منابع حديثى شيعه و اهل سنّت ، مستغنى
مى كند و استقبال چشم گير از كتاب و چاپ هاى مكرّر آن ، نشان دهنده موفقيت
اين كتاب در پر كردن خلأ نسبى در زمينه معارف دينى بوده است . از اين رو
مؤلّف محترم براى گسترانيدن دامنه بهره گيرى از آن ، ترجمه فارسى آن را به
بنياد پژوهش هاى اسلامى پيشنهاد كردند و توفيق اين كار مبارك ، هر چند
دشوار و نفس گير ، نصيب مترجم توانمند آن بنياد، جناب آقاى حميد رضا شيخى
شد و بدينسان برگى زرّين بر افتخارات ايشان و نيز پيشينه شكوهمند ايرانيان
در عرصه ترجمه متون دينى افزوده شد . ويرايش نهايى اين ترجمه روان و شيوا
نيز به عهده مسئول محترم بنياد پژوهش هاى اسلامى ، جناب حجة الاسلام و
المسلمين على اكبر الهى خراسانى ، از عالمان و اساتيد مبرّز حوزه علميه
مشهد ، بود و جناب حجة الاسلام سيد حسن اسلامى بازبينى نهايى آن را به
انجام رساندند و حاصل كار ، ويرايش نخست اين كتاب بود كه با استقبال كم
نظير كتاب خوانان روبرو گشت و بارها به چاپ رسيد .
شايان
ذكر است كه در كنار ترجمه ، به تصحيح و اعراب گذارى متن عربى نيز همّت
گماشته شد و آقايان بصرى ، هوشيارى و احسانى فر در اعراب گذارى و آقايان
خوش نصيب ، دباغ ، افقى ، مسجدى ، وائلى و بهبهانى در نمونه خوانى متن عربى
كتاب ، از كوشش هاى بى شائبه خود ، دريغ نورزيدند . پس از آن و با گذشت
پنج سال و آشكار شدن پاره اى اشكال ها در متن عربى و فارسى ، ويرايش مجدّد
متن عربى و فارسى آغاز شد و اصلاحات زير در متن عربى انجام گرفت :
۱ . افزودن و يا جابجايى برخى آيه ها .
۲ . كامل آوردن آيات .
۳ . افزودن برخى «بيان»ها در ابوابى كه نياز به توضيح داشتند.
۴ . توضيح و تفسير برخى لغات مشكل .
۵ . حذف تعدادى از احاديث تكرارى .
۶ . اضافه كردن روايات به برخى از موضوعات كم روايت .
۷ . مرتب كردن دوباره روايات به ترتيب خاندان رسالت عليهم السلام .
۸ . تنظيم مجدّد شمارى از ابواب .
۹ . تبديل منابع ضعيف به قوى تر .
۱۰ . تصحيح برخى اغلاط در اِعراب كلمات .