۱) کاشت قطعهی آزمایش خون
محققین (EPFL) در حال توسعهی قطعهی هستند که در آینده بتواند جایگزین آزمایشات خون شود. این قطعهی قابل کاشت دارای ۵ سنسور و یک فرستنده میباشد. هر سنسور به منظور بررسی یک ماده در بدن طراحی شده است مانند: ATP, گلوکز, لاکتیت و…. این قطعه از طریق پوست انسان و بوسیلهی یک باتری خارجی شارژ میشود.
این قطعه پس از بررسی خون اطلاعات را از طریق بلوتوث به قطعهی خارجی ارسال میکند. همچنین میتواند مستقیما اطلاعات بررسی شده را برای یک دکتر از طریق شبکهی سلولی ارسال کند. هرچند که این دستگاه در فاز اولیه میباشد اما محققین بر این باورند که طی چندین سال میتواند در دسترس مردم قرار بگیرد. این دستگاه میتواند ما را از معاینههای عمومی منظم در آزمایشگاهها بی نیاز کند.
۲) شنیدن رنگ ها
نیل هاربینسون هنرمندی است که از بدو تولد بیماری کوررنگی مطلق دارد و در حقیقت نمیتواند هیچ رنگی را تشخیص دهد. او برای درک بهتر خود از رنگها دست به آزمایشاتی زد. در نهایت او و تیمش توانستند با استفاده از یک دوربین که به یک کلاه متصل بود و روی سر قرار میگرفت رنگها را به صورت ارتعاشات انتقال دهند. هاربینسون گیرنده این دستگاه را در کوله پشتی خود میگذاشت و همه جا میبرد و به وسیلهی یک هدفون به فرکانسهایی که نوع رنگ را مشخص میکردند گوش میداد.
در نهایت او تصمیم گرفت تا این گیرنده را در استخوان پس سری خود جای دهد و فرکانس ارسال شده توسط دوربین را به وسیلهی این گیرنده دریافت کند. جالب است بدانید او حتی در عکس پاسپورت خود نیز این کلاه را بر سر دارد.
۳) سایبورگ چشم
این پروژه زادهی افکار راب اسپنر میباشد. او فیلم سازی است که علاقه مند بود تصاویر را دقیقا از زاویهی چشم فیلم برداری کند.او به همراه تیمی از مهندسین و شرکت RF Links (شرکتی که در زمینهی طراحی فرکانسهای رادیویی بی سیم تخصص دارد) توانست یک دوربین مینیاتوری و فرستندهی فرکانسهای رادیویی را در چشم خود قرار دهد. البته او در کودکی یکی از چشمان خود را از دست داده بود و این قطعه را در کرهی چشم مصنوعی خود جای داد. این همکاری بزرگ در نهایت منجر به اولین نمای POV در دنیا شد.
۴) سنسور جهت شمال
برخلاف دیگر قطعات زیستی که تاکنون ذکر کردیم این قطعه روی سطح پوست کاشته میشود و به سفارش شرکت سازنده بهتر است آن را بالای قفسهی سینه قرار دهید. این دستگاه همانطور که از اسمش پیداست هرگاه که با مغناطیس جهت شمال رو به رو شود خیلی آرا شروع به لرزیدن میکند.
این دستگاه به راحتی میتواند جایگزین قطب نماها شود. هرچند در ابتدا درک این لرزشهای آرام دشوار است اما به تدریج به روند آن عادت خواهید کرد و تقریبا میتوانید تمام دادههای دریافتی و لرزشهای آرام را به صورت ناخوداگاه تفسیر کنید.
۵) آهنرباهای زیستی
این آهنرباها یکی از محبوبترین قطعات زیستی میباشند. این وسیله عموما شامل یک صفحه و یک آهنربای استوانهای میشود که به انسان توانایی درک محیط اطراف را میدهد. همانطور که همهی ما میدانیم وقتی آهنربا در یک فضای مغناطیسی قرار بگیرد واکنش نشان میدهد. زمانی که آنها را زیر پوست قرار دهیم (معمولا کف دست و یا نوک انگشتان دست) این واکنشهای کوچک میتواند پایانههای عصبی لامسه را تحریک کند. آهنربای کوچکتر برای ادراک لامسه و آهنربای بزرگتر برای برداشتن اشیا مغناطیسی مناسب است.
۶) برچسبهای NFC و RFID
افراد منحصر به فرد دوست دارند تا این برچسبها پشت دست و بین انگشت اشاره و انگشت شست و یا روی مچ قرار داده شود. این تراشهها بسیار کاربردی هستند و میتوان از آنها در تشخیص هویت استفاده کرد. این تراشهها میتوانند جایگزین کلید و رمزهای عبور شما باشند و به ما اجازه روشن کردن ماشین, باز کردن در و استفاده از ابزارهای هوشمند را بدهد.
۷) کاشت CIRCADIA 1.0
در سال ۲۰۱۳ تیم کنون Circadia 1.0 را بدون کمک پزشک داخل دست خود جا داد. این کاشت باعث برآمدگی قابل توجهی در قسمت ساعد او شد. در حال حاضر این دستگاه میتواند دمای بن تیم را اندازه گیری کند. هرچند که او امیدوار است بتواند ورژن کوچکتری از این دستگاه را تولید کند.
۸) لومینسانس زیستی
این قطعهی زیستی شبیه به یک ستارهی قطبی است که در بدن کاشته میشود. این واحدها از Circadia 1.0 باریکتر هستند اما نقش آنها تفاوت چندانی ندارد. این قطعات با استفاده از LEDها و در تقلید لومینسانسها طراحی شده اند.