ترجمه فارسی سخنان مهم سید حسن نصرالله در مورد فیلم موهن 1394/02/19

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

 

و الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبیینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین و اصحابه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

 

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

 

سخنان امشب بنده اصولا درباره‌ی حوادثی خواهد بود که در چند روز گذشته شاهد آن بودیم. یعنی انتشار پیش‌نمایش فیلم موهن

 

درباره‌ی پیامبر خدا، محمد، (صلی الله علیه و آله و سلم) و اعتراضاتی که در جهان عرب و اسلام به راه افتاد. می‌خواهیم به این

 

حادثه‌ی بزرگ و خطرناک بپردازم. اول در زمینه‌ی درک آن، دوم در زمینه‌ی مقابله با هدف‌های آن و سوم در زمینه‌ی چگونگی

 

برخورد با آن. چه این که باید همگی در این زمینه مسئولیت خودمان را بر عهده بگیریم.

 

اولا درباره‌ی آن‌چه رخ داد یعنی همین چند دقیقه‌ای که بر روی سایت‌های مختلف اینترنتی منتشر شد و فکر می‌کنم

 

میلیون‌ها نفر -ده‌ها میلیون یا صدها میلیون نفر… نمی‌دانم. چون در دسترس همه است.- در جهان از آن بازدید کردند

 

و محتوای توهین‌آمیز آن صحنه‌ها به پیامبر اسلام، محمد، (صلی الله علیه و آله و سلم)، خود ایشان، آبرو، همسران ایشان

 

(صلی الله علیه و آله و سلم)، قرآن کریم به عنوان یک کتاب آسمانی و اسلام به عنوان یک دین. آن چه رخ داده این است.

 

همین چند دقیقه‌ای که پیش روی ماست به همه‌ی این مسائل توهین می‌کند. بنده معتقدم این سطح از توهین، بسیار بزرگ

 

و خطرناک است و حتی می‌توانم ادعا کنم تا امروز بی‌سابقه بوده است. حتی اگر مسئله را با کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی مرتد

 

، کاریکاتورهای توهین‌آمیزی که در برخی روزنامه‌های اروپایی علیه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) یا قرآن‌سوزی در آمریکا

 

مقایسه کنیم، اگرچه همه‌ی این مسائل بزرگ و خطرناک هستند ولی آن‌چه امروز با آن مواجهیم، بزرگ‌تر و خطرناک‌تر است

.

 در هر صورت کتاب آیات شیطانی این‌چنین در دسترس همه نیست و کسی که می‌خواهد به محتوای آن پی ببرد باید کتاب

 

را بخرد و آن را بخواند حتی اگر روی اینترنت هم باشد. یا کاریکاتورهای موهن به چند مسئله‌ی مشخص توهین می‌کنند. یا قرآن‌سوزی

 

که ابعاد مشخصی دارد. ولی در این مورد با فیلم یا صحنه‌هایی طرفیم که کوچک و بزرگ آن را درک می‌کنند، نیازی به دانستن زبان ندارد

 

و از طریق اینترنت در دسترس همه‌ی جهان است. پس سطح محتوا، قالب و دسترسی آن‌چه رخ داد و در حال رخ دادن است بسیار گسترده

 

و خطرناک است. و زشت‌تر از آن هم: اصرار سایت‌های منتشرکننده‌ی این پیش‌نمایش و صحنه‌ها بر ادامه‌ی پخش و انتشار آن و متوقف نکردن

 

این مسئله است. این رخداد، حادثه‌ی بسیار خطرناکی در زمینه‌ی جنگ علیه اسلام و پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و توهین

 

به این دو است و موضع‌گیری گسترده‌ی امت بزرگ اسلام را می‌طلبد؛ موضعی به گستردگی خطر و دشمنی. چون بزرگ‌ترین، پاک‌ترین،

 

شریف‌ترین، عزیزترین و گرامی‌ترین چیزی که پس از خداوند(سبحانه و تعالی) ما به آن تعلق داریم، پیامبر اعظم ما، محمد (صلی الله علیه و‌ آله و سلم) است.

 

بلکه بنده به بیش از این معتقدم و معتقدم آن چه رخ داد از حادثه‌ی آتش زدن مسجد الأقصی در سال 1969 خطرناک‌تر است.

 

سال 1969 در پی سوزانده شدن بخشی از مسجد الأقصی حکومت‌های عربی و اسلامی وارد عمل شدند و نشستی در سطح رئیسان جمهور،

 

ملوک، امیران و حاکمان برگزار و سازمان کنفرانس اسلامی که امروز سازمان همکاری‌های اسلامی نام دارد، تشکیل شد. به شما می‌گویم

 

امروز سکوت در برابر این حجم و سطح از توهین به پیامبر خدا (صلی الله علیه ‌و آله و سلم) خطرناک‌تر است. و بیش از این: امتی که در برابر

 

چنین اهانت پر حجم، سطح و گستره‌ای به پیامبر خود سکوت می‌کند دارد به اسرائیلیان این پیام غلط را می‌دهد که می‌توانید مسجد الأقصی

 

را نابود کنید چون با امتی خواب و به کلی ناتوان مواجهید. امروز دفاع از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دفاع از همه‌ی

 

مقدسات، مسجدالاقصی، تمام پیامبران، ابراهیم، موسی، عیسای مسیح و همه‌ی ادیان و کتب آسمانی است. به همین خاطر باید بر

 

اساس درکی که از حجم مسئله داریم مسئولیت‌ها را رده‌بندی کنیم و با این مسئله به عنوان یک مسئله‌ی گذرا و مسئله‌ای که

 

می‌توان مانند دیگر حوادث معمولی جهان اطرافمان از آن عبور کرد برخورد نکنیم.

 

دوم: در زمینه‌ی برخورد و رویارویی. اگر خوب نگاه کنیم در هر رویارویی با جنگ نظامی، سیاسی، فکری، فرهنگی، اقتصادی

و… علیه ملت و امت معمولا دو کار انجام می‌گیرد. اول شناخت اهداف جنگ و تلاش برای جلوگیری و به شکست کشاندن

آن‌هاست. یعنی جلوگیری از تحقق اهداف به وسیله‌ی جنگ. کار دوم تلاش برای جلوگیری از تکرار این جنگ در آینده است.

یعنی بستن راه و تفهیم متجاوز برای بازنگشتن به چنین تجاوز، اشتباه و جنایتی است. معمولا این دو کار انجام می‌گیرد. ابتدا

درباره‌ی مورد اول بحث کردیم. می‌توان برای این توهین‌های پی در پی به اسلام، پیامبر و کتاب عزیز خدا اهدافی در نظر

گرفت. که اکنون وقت نیست درباره‌ی همه‌ی آن‌ها صبحت کنیم ولی می‌خواهم درباره‌ی یکی از هدف‌های خطرناک صحبت

کنم؛ یعنی افروختن آتش فتنه میان مسلمانان و مسیحیان و کشاندن مسلمانان و مسیحیان جای جای جهان به نبرد خونین

دینی و طائفه‌ای. این یکی از هدف‌های ثابت این عداوت‌هایی است که هر از چندگاهی شعله می‌کشد. و آن‌چه بر این مسأله

تأکید می‌کند کسانی هستند که در این عداوت‌ها دست دارند. شاید بدانیم این‌ها کار جنبش صهیونیسم یا برخی گروه‌های

 

یهودی و اسرائیل است ولی همیشه باید یک مسلمان مرتد مانند سلمان رشدی یا یک مسیحی جلو انداخته شود. در ماجرای قرآن‌سوزی

 

جونز، یک روحانی مسیحی، باید بیاید این کار را در برابر چشم همه‌ی جهانیان انجام دهد. در این فیلم موهن یک کاهن قبطی

 

به نام فلانی -نمی‌خواهم نامش را بیاورم چون باید درباره‌ی این اطلاعات رسانه‌ای تحقیق کرد.- جلو انداخته می‌شود. در هر صورت

 

مسئله به یک کاهن قبطی و یک گروه مسیحی قبطی ساکن ایالات متحده‌ی آمریکا نسبت داده می‌شود. چرا کاهنان، روحانیان و گروه‌های مسیحی

 

را در این توهین به اسلام، پیامبر اسلام و امت اسلامی جلو می‌اندازند؟ این کار از قصد و عمدا صورت می‌گیرد. همچنین در مورد

 

کاریکاتوریست‌های کاریکاتورهای موهن پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌ آله و سلم). چون آنان فکر می‌کنند وقتی مسلمانان این فیلم‌ها

 

و کاریکاتورها را می‌بینند به خاطر پیامبر، قرآن و دینشان خشمگین می‌شوند و از سر خون‌خواهی، انتقام، خشم و احساسات به سرعت طرف‌های

 

مسیحی متهم می‌شوند و به مسیحیان و کلیساها، مقدسات و نمادهای دینی مسیحیان تجاوز می‌شود و ما مسلمانان و مسیحیان به یک جنگ

 

خونین طائفه‌ای و دینی در می‌غلتیم و اسرائیل و جنبش صهیونیسم به تماشای خاکستر مساجد و کلیساها و اجساد مردان، زنان و کودکان

 

مسلمان و مسیحی می‌نشینند و آرزوهای دور و درازشان محقق خواهد شد.

 

الحمدلله (عز و جل) -این باید در تاریخ ثبت شود.- به دلیل طریقه‌ی تعامل‌های گذشته‌ی سران روحانی و سیاسی مسلمانان و

 

مسیحیان با چنین حوادثی، با پیش آمدن این حادثه‌ی جدید، خشم ملت‌های عرب و اسلام متوجه سیاست‌های ایالات متحده‌ی

 

آمریکا و اسرائیل شد و به سمت مسیحیان نرفت. و این نشانه‌ی بسیار خوب و مثبتی است چون نشان‌دهنده‌ی بصیرت بالای

 

هم مسلمانان و هم مسیحیان است. همه در درجه‌ی اول نگران مصر بودند چون آن‌ها که ساخت فیلم موهن به انان نسبت داده شده بود -

 

چنان که در رسانه‌ها گفته شد.- قبطیانی مصری بودند. و روشن است برخی می‌خواهند کار مصر به جنگ میان مسلمانان و قبطیان بکشد.

 

در هر صورت معتقدم امروز شتاب رهبران دینی و سیاسی مسیحیان و در صدر آنان بطریق‌های اعظم طائفه‌های مسیحی شرق در محکوم کردن

 

این فیلم موهن نیز تأثیر سرنوشت‌سازی در به شکست کشاندن این هدف داشت.

 

به دلیل این که توقع می‌رود در آینده این جنگ‌افروزی به طریقه‌های مختلف ادامه بیابد -چون هنوز تمام نشده. هنوز پیش‌نمایش فیلم

بر روی اینترنت است و سازندگان و مسئولان این فیلم تهدید می‌کنند که فیلم کامل را منتشر خواهند کرد و می‌گویند دو ساعت است.

قلب انسان طاقت همین دوازده دقیقه را هم ندارد. انسان نمی‌تواند تحمل کند. دو ساعت دیگر چطور…- در برابر عداوت‌ورزی مداومی

که توقع می‌رود در آینده نیز به طریقه‌های مختلف تکرار شود، باید این بصیرت مسلمانان و مسیحیان تحکیم شود و در هیچ کشور،

میدان و هیچ جای این جهان اجازه‌ی در غلتیدن به فتنه داده نشود. آن کسی که باید توبیخ، حساب‌رسی، مجازات، محاکمه و تحریم

شود مسئولان مستقیم این فیلم و دست‌های گرداننده‌ی آن‌ها، پشتیبانان و حامیان آن‌ها و پیشاپیش همه‌ی آنان ایالات متحده‌ی آمریکا است.

 

و به همین شکل وقتی می‌بینیم در برخی کشورها گروه‌هایی به نام اسلام به کلیساها، گروه‌ها، شهروندان و مقدسات مسیحیان

تعدی می‌کنند، مسیحیان نیز باید این معضل را تنها از چشم تعدی‌گران، پشتیبانان و حامیان آنان ببینند. و باید از در غلتیدن

هر گونه فتنه خودداری کنیم چون اطمینان داریم برخی از این گروه‌هایی که نام اسلام را بر خود می‌گذارند از سوی دستگاه‌های

اطلاعاتی خارجی و به منظور همان هدفی که اشاره کردم، کنترل می‌شوند. پس این از کار اول: تلاش برای به شکست کشاندن

هدف‌های این توهین و جنگ‌افروزی علیه پیامبر و امت اسلام. قاعدتا هدف‌های دیگری همچون اسلام‌هراسی، خدشه‌دار کردن تفکر،

سیره و حوادث صدر اسلام و… وجود دارد که بعدها درباره‌ی آن‌ها صحبت خواهیم کرد. کمی بعد در خلال نکاتی که عرض خواهم کرد،

درباره‌ی کار دوم که همان جلوگیری از تکرار جنگ در آینده است سخن خواهم گفت.

 

سوم: این فیلم موهن در ایالات متحده‌ی آمریکا ساخته شد. یعنی بگذارید مسائل را به صورت واقع‌بینانه و خارجی مشخص کنیم.

ساخت فیلم در ایالات متحده‌ی آمریکا صورت گرفت. ساخت، اتمام و اشاعه‌ی این فیلم مسئولانی دارد. خب، مسلمانان می‌آیند

به مسئولان آمریکایی می‌گویند این کار در مملکت شما رخ داده، شما می‌گویید -چنان که در چند روز گذشته سعی کردند بگویند:-

ما در ساخت فیلم دست نداشته‌ایم. و چنان که امروز برخی در جهان عرب و اسلام می‌کوشند با همین روش از دولت آمریکا دفاع کنند

و بگویند این‌ها دست نداشته‌اند، به این‌ها ربطی ندارد، مسئولیتی ندارند. خب، قصد جدل در این باره و دست‌هایی که پشت پرده،

حامیان مالی و… این فیلم هستند، را ندارم. این مسئله را می‌گذاریم برای بعد. ولی این جهان اسلام که بزرگ‌ترین چیزی که در اختیار

داشته یعنی پیامبرش، کرامت، آبرو و قرانش توهین شده از دولت آمریکا می‌خواهد:

 

اولا توقف پخش پیش‌نمایش منسوب به این فیلم موهن. ولی دولت آمریکا هیچ کاری انجام نمی‌دهد. فقط می‌گویند چه؟ می‌گویند

با سایت مربوطه تماس گرفته‌اند و آن‌ها هم گفته‌اند نه، ما نمی‌خواهیم پخش را متوقف کنیم و مسئله تمام شد!

 

جهان اسلام از دولت آمریکا می‌خواهد از انتشار فیلم کامل در آینده جلوگیری کند.

 

جهان اسلام از ایالات متحده‌ی آمریکا می‌خواهد کسانی را که به کرامت، دین و آبروی یک میلیارد و چهارصد میلیون انسان

در جهان، تمام یک امت و یکی از بزرگ‌ترین امت‌های زمین، توهین کرده‌اند، بازجویی، محاکمه و مجازات کند. ولی دولت آمریکا هیچ

اقدامی نمی‌کند و حتی زشت‌تر از این به ما می‌گوید ما نه امروز و نه در آینده کاری نخواهیم کرد و دلیل و نغمه‌ی همیشگی‌شان هم همان

مبحث آزادی‌ها، آزادی بیان، عقاید آمریکایی و… است. برادران و خواهران، این‌جا آمریکا نمونه‌ی جدید دیگری بر نفاق، فریب‌کاری و

استانداردهای دوگانه‌اش در مواجهه با مسائلی که حتی گاهی با تمامیت یک امت سر و کار دارند، ارائه می‌کند. و همگی در چند روز گذشته

در شبکه‌های ماهواره‌ای و بسیاری از گفت و گوها و سخنرانی‌ها شنیدیم -نمی‌خواهم اخبار را تکرار کنم.- که به این مسئله پرداختند

و شواهدی آورند که داستان این نیست. نه در آمریکا و نه در اروپا. ما نمونه‌های بسیاری در اختیار داریم که شخصیت‌ها، گروه‌ها،

مراکز، شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌های اینترنتی، کارمندان رسمی و شاغلین فکری، سیاسی، رسانه‌ای و حکومت‌ها و کنفرانس‌ها

به واسطه‌ی طرز تفکر و بیان افکارشان محاکمه، بازجویی و مجازات شده‌اند. مثلا چون فقط در برابر جنبش صهیونیسم موضع گرفته،

درباره‌ی جنایت‌های اسرائیل در فلسطین اشغالی و منطقه صحبت کرده، یا دربار‌ی مسئله‌ی هولوکاست و… تشکیک کرده بودند.

از روژه گارودی بگیرید تا اهالی رسانه، متفکران، حکومت‌ها و… تا آن‌جا ایالات متحده کمک‌هایش به بسیاری از کشورها را با

میزان فعالیت‌های -نه تنها رسمی که فعالیت‌های بخش خصوصی کشور-شان در زمینه‌ی مقابله با یهودستیزی تنظیم می‌کند. آیا آزادی‌بیان شامل یهودستیزی نمی‌شود؟!

 

در 2004/10/16 جناب جرج بوش قانون مشهور پیگرد جهانی یهودستیزی را امضا کرد که برخی به طور خلاصه گفتند این قانون شامل هر رفتار، تصریح یا کنایه‌ای  می‌شود که در قالب متن، رفتار، عکس، کاریکاتور، نقاشی و مقاله‌ای که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به یهود، صهیونیسم یا اسرائیل توهین کند. معنای این قانون جدا کردن یهودیان از غیر یهودیان و یکی دانستن اسرائیل، یهودیت و صهیونیسم است. و حتی بیش از این مکانیزم‌هایی برای این قانون تعریف و دفتر ویژه‌ای در وزارت امور خارجه‌ی آمریکا ایجاد کردند، برای نظارت بر اجرای این قانون در آمریکا و همه‌ی جهان و نظارت بر رفتار حکومت‌ها و نهادهای خصوصی و غیر دولتی در جهان. تا آن‌جا که وزارت امور خارجه‌ی آمریکا هر سال گزارشی در این زمینه به دولت و مجلس سنای آمریکا ارائه می‌دهد و بر اساس این گزارش اقدامات و تحریم‌هایی علیه دولت‌ها، کشورها، سازمان‌ها و شخصیت‌ها صورت می‌گیرد. آیا این طور نیست؟ و این فقط هم برای آمریکا نیست، برای همه‌ی جهان است. و این مسئله دارد از سال  2004 تا امروز اجرا و پیگیری می‌شود. حتی شبکه‌های ماهواره‌ای مانند شبکه‌ی المنار که مجموعه‌ی «الشتات» را پخش کرده بود [تحریم و] در فرانسه و کشورهای مختلف محاکمه کردند. و به مبارزه علیه این شبکه و همچنین شبکه‌های ماهواره‌ای دیگر برخاستند. آیا سزاوار نیست مسلمانان، امت یک میلیارد و چهارصد میلیونی مسلمان، پیروان این دین آسمانی عظیم و پیروان این پیامبر بزرگ که چنین منزلت و سهمی در وقایع جهان دارند، چنین قانونی از این جنس تصویب کنند؟ یا قرار است همچنان با به اصطلاح آزادی بیان دست و پنجه نرم کند و راه برای هر هتکی باز باشد… پس به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که ما در برابر شاهد جدیدی بر فریب‌کاری، نفاق و استانداردهای دوگانه ایالات متحده هستیم، آن هم نه فقط در برخورد با مسائل مرتبط با سیاست، اقتصاد، امنیت یا جنگ بلکه در برخورد با کرامت، مقدسات و آن‌چه تمام یک امت را تحت الشعاع قرار می‌دهد. و این موضوع باید در بصیرت ملت‌های عرب و مسلمان و بلکه همه‌ی ملت‌های مسیحی و پیروان دیگر ادیان، تفکرات و ایدئولوژی‌ها که دوست‌دار صلح و هم‌زیستی و آزادی‌خواهی هستند، تثبیت و بر روی آن تمرکز شود.

 

چهارم: تلاش برای جلوگیری از تکرار این جنگ در آینده. این کار، مهم‌ترین کار است. یعنی امروز به این اکتفا نکنیم که تظاهرات و اعتراض کنیم و خشم خود را بروز و عصبانیت خود را نشان دهیم و سپس برگردیم به خانه‌هایمان. خب این کار قبلا انجام شده ولی جلوی تکرار عداوت‌ورزی علیه پیامبر، مقدسات و قرآن‌مان را نگرفته و در آینده نیز نخواهد گرفت. در گذشته به کتاب آیات شیطانی اعتراض‌های بسیاری صورت گرفت، اعتراض‌هایی گسترده‌تر از اعتراض‌های امروز. امام خمینی (قدس سره) فتوای معروف خود را صادر و علمای بزرگ مسلمان در جهان آن را تأیید کردند. خب، این کار بسیار شایسته بود و سال‌های سال جلوی چنین عداوت‌ورزی‌هایی را گرفت و همان وقت هم کتاب، مؤلف، فروشندگان رسمی کتاب، ناشر و… محدود شدند و کارهای بسیار خوبی در این زمینه صورت گرفت. ولی در برهه‌ی اخیر در زمینه‌ی کاریکاتورهای موهن در روزنامه‌های اروپا، قرآن‌سوزی و امروز در زمینه‌ی این مسئله که -چنان که در ابتدای سخنانم عرض کردم.- خطرناک‌تر، بزرگ‌تر و شدیدتر است، دوباره همان ماجراها در حال وقوع است. این یعنی چه؟ یعنی باید به سوی قفل کردن این در برای همیشه حرکت کنیم. امروز این یک مسئولیت تاریخی است که بر دوش تمام امت اسلام و حتی هر مسیحی دلسوز، شریف و باورمند به هم‌زیستی و آزادی ادیان گذاشته شده. امروز وقت تمام کردن این ماجرا و بستن این در برای همیشه است. خب، آیا چنین کاری ممکن است؟ بله امکان دارد. از راه‌هایی که چند مثال از میان آن‌ها می‌آورم. البته چیز جدیدی ندارم ولی می‌خواهم جمع‌بندی کنم:

 

یک: تلاش برای تصویب قانونی بین المللی در سازمان‌های مختلف جهانی و والاترین آن‌ها به منظور جرم دانستن توهین به -حد اقل- ادیان آسمانی یا حد اقل به پیامبران عظیم و بزرگ و مشخصا ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (صلواة الله و سلامه علیهم اجمعین). این کار امکان دارد و می‌شود انجامش داد. وقتی قانونی بین المللی همه‌ی حکومت‌ها و دولت‌های جهان و حتی قانون‌های تمام کشورهای جهان را ملزم به این مسئله کند، این موجب بسته‌شدن در خواهد شد. چون همه خواهند دانست هر کس چیزی بنویسد، بکشد، فیلم سینمایی یا تلویزیونی بسازد، منتشر کند یا… به زودی در هر جای جهان که باشد مجازات خواهد شد و پشتیبان و مدافعی نخواهد داشت. خب این کار امکان دارد و می‌شود انجامش داد. الآن روشش را هم می‌گویم.

 

دوم: حتی غیر از سطح جهانی. خود ایالات متحده‌ی آمریکا و اروپا. مگر در آمریکا کنگره قانون پیگرد یهودستیزی را تصویب نکرد؟ پس می‌تواند قانون مشابهی هم برای پیگرد توهین به پیامبران بزرگ الهی صادر کند. چه مانعی وجود دارد؟ با وجود این که همان محسنات را دارد. همان مزایایی که برای قانون یهودستیزی ذکر کردند این‌جا هم صادق است. چرا آن‌جا پیگرد صورت می‌گیرد ولی این‌جا نه؟ و انجمن‌های اسلام‌گرای ایالات متحده در این رابطه مسئولیت تاریخی و شرعی بسیار بزرگی دارند و این امکان برایشان وجود دارد که برای این منظور فشار وارد کنند. صهیونیست‌ها، یهودی‌ها و گروه‌های یهودی بیش‌تر نیستند، ولی بیش‌تر نفوذ دارند. اما گروه‌ها و انجمن‌های اسلامی در ایالات متحده‌ی آمریکا می‌توانند در این زمینه مؤثر واقع شوند. مسئله این‌جا به یکی از مذاهب یا شخصیت‌های مسلمانان ربطی ندارد، به پیامبر و قرآن مسلمانان ارتباط دارد. و انجمن‌های اسلامی ایالات متحده امروز با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌توانند نقش قدرتمند و پیش‌راننده‌ای در جهت صدور قوانینی از این جنس ایفا کنند یا تعهداتی از دو حزب رقیب در این زمینه به دست بیاورند. افراد به اصطلاح دوست آمریکا در جهان اسلام و عرب نیز می‌توانند در این زمینه فشار بیاورند. که در بخش روش‌ها در این باره صحبت خواهم کرد. تمام آزادگان جهان باید در این زمینه فشار بیاورند. این‌جا دیگر مسئله هتک کرامت یک انسان نیست، بلکه در حال ضربه زدن به صلح منطقه‌ای، بین المللی و جهانی است و در آینده نیز ضربه خواهد زد. ما نمی‌دانیم ممکن است کار به کجا بیانجامد و نمی‌دانیم آیا مهار خشم صدها میلیون از پیروان هر کدام از پیامبرانی که به آنان توهین می‌شود ممکن است؟ درباره‌ی پارلمان‌های اروپایی و پارلمان اروپا هم ماجرا از همین قرار است. چه این که امروز در برخی پارلمان‌های اروپا قوانین مشابهی برای پیگرد کسانی که فلان جنایت یا هولوکاست را انکار کنند، صادر شده است. مگر این مصیبت دامن گارودی را نگرفت؟ خب، پس قوانینی هم صادر کنید که کسی که به ادیان آسمانی توهین کند مورد پیگرد قرار بگیرد و راه این اقدامات برای همیشه بسته شود.

 

در زمینه‌ی روش‌های پیگیری، این مسئله به برگزاری نشست فوق العاده‌ی سازمان کنفرانس اسلامی نیاز دارد. اگر سوزاندن بخشی از مسجدالأقصی تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی را می‌طلبد و اگر تنها چند هفته پیش نشست اسلامی مکه‌ی مکرمه حتی به بهانه‌ی حوادث میانمار یا سوریه برگزار شد برگزار شد، حوادث امروز بسیار خطرناک‌تر و بزرگ‌تر است. حاکمان، ملوک، امیران، رئیسان جمهور، این پیامبر شماست! این پیامبر، قرآن، اسلام، دین و امت شماست که امروز دارد کرامتش دریده می‌شود و بسیار عجیب است که بسیاری از شما هیچ واکنشی نشان نمی‌دهید. بنده قسم می‌خورم اگر این فیلم مانند توهینی که به پیامبر خدا، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) کرده به شخص یکی از پادشاهان، امیران یا سران عرب و مسلمانان توهین می‌کرد؛ شاهد خشم آن امیر، رئیس و خانواده، حزب، دولت و کشورش می‌بودید؛ خشمی متفاوت با آن‌چه امروز شاهدش هستید. و این واقعا غم‌انگیز است.

 

روش پیگیری، برگزاری نشست فوق العاده‌ی سازمان کنفرانس اسلامی است. و اگر ایمان ما جهان عرب تا این حد ناتوان و ضعیف است لا اقل جلسه‌ی وزیران امور خارجه‌ی سازمان همکاری‌های اسلامی برگزار و پیش‌نویس پیمان و قانونی تهیه شود و همگی، همه‌ی جهان اسلام، برویم سراغ سازمان ملل متحد، آمریکا و اروپا و بخواهیم این قانون یک قانون بین المللی، آمریکایی و اروپایی شود. ما امتی با امکانات بسیار عظیم سیاسی، اقتصادی، مادی، رسانه‌ای، فرهنگی وفکری هستیم. اما آیا این‌قدر ناتوانیم که نمی‌توانیم از پیامبر، قرآن و مقدساتمان دفاع کنیم؟ امروز مسئولیت ملت‌های مسلمان است که از حاکمان و دولت‌هایشان این مسئله را مطالبه کنند. این کم‌ترین چیزی است که به عنوان ملت‌های مسلمان می‌توانیم در این زمینه انجام دهیم. به این بسنده نکنیم که خشممان را بر روی چند سفارت آمریکا پیاده کنیم. باید به دولتمردانمان در جهان عرب و اسلام بگوییم: این در درجه‌ی اول مسئولیت شماست. و شما چون نمایندگان رسمی دولت‌ها و حکومت‌های جهان اسلام هستید توانایی دارید ایالات متحده، اروپا، سازمان ملل و همه‌ی جهان را مجبور کنید برای پیامبر، قرآن، مقدسات و آبروی پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) احترام قائل شوند. خب، اگر می‌خواهیم از وقوع عداوت‌ورزی علیه پیامبر، قرآن، همسران پیامبر، آبروی پیامبر، اسلام و دین در آینده جلوگیری کنیم، واکنش معمولی و رفتار صحیح این است و باید در این مسیر حرکت کنیم و همه‌ی جهان متوجه باشند این کار پیامدهایی دارد و امت ممکن نیست در مقابل ادامه‌ی چنین اهانت و توهین‌های مهیب و خطرناکی سکوت کند.

 

اما آن‌چه بر عهده‌ی لبنان است. قاعدتا در این روزها، سه روزی که گذشت، امروز و دو روز پیش، لبنان نشان داد از سطح بسیار بالایی از مصونیت در برابر هدفی که در موضوع قبل به آن اشاره کردم یعنی جنگ دینی میان مسلمانان و مسیحیان برخوردار است. بر عکس نمونه و شاهد جدیدی در زمینه‌ی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز مسمانان و مسیحیان و احترام متقابل به نمادها، مقدسات و شخصیت‌ها به ارائه داد. و این چیزی بود که در سه روز گذشته و با سفر رهبر کلیسای کاتولیک به لبنان و دیدارهایی که با حضور سران روحانی و همچنین سیاسی و مردم و جوانان مسلمان و مسیحی برگزار شد شاهدش بودیم. و این سفر با سلامت کامل و با منافعی که ان شاءالله در سطح ملی و عمومی داشت، به پایان رسید. بله، این لبنان، لبنان هم‌زیستی مسالمت‌آمیز می‌تواند نقش ویژه و شاخصی بازی کند. چون لبنان کشور هم‌زیستی مسلمانان و مسیحیان است و حوادث این روزها حملاتی است از جانب افرادی به ظاهر مسیحی که به پیامبر اسلام و مقدسات مسلمانان حمله می‌کنند. این‌جاست که لبنان جایگاه ویژه‌ای در این نبرد پیدا می‌کند. روی سخنم با جناب رئیس جمهور، جناب رئیس پارلمان، پارلمان لبنان، نخست‌وزیر، کابینه‌ی لبنان، رهبران روحانی لبنان، مسلمانان و مسیحیان لبنان و جریانات سیاسی از جمله 8 و 14 مارس است -چون این مسئله بر شکاف سیاسی و درگیری‌های داخلی اولویت دارد.- و می‌گویم: لبنان در این مرحله می‌تواند یک پیام جهانی باشد. چطور؟ لبنان یکی از اعضای اتحادیه‌ی عرب و سازمان کنفرانس اسلامی و امروز رئیس مجلس وزرای خارجه‌ی این سازمان و عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. که چند هفته بعد نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را داریم. لبنان می‌تواند فراخوان برگزاری نشست فوق العاده‌ی حد اقل وزرای خارجه‌ی عرب را بدهد ضمن این که می‌تواند در سطح رسمی و با تکیه بر اجماع ملی، مردمی و سیاسی از عراق بخواهد برای بحث و بررسی درباره‌ی پیگرد توهین به پیامبران بزرگ خدا و ادیان و کتاب‌های آسمانی نشست سازمان همکاری‌های اسلامی را برگزار کند. و بنده نیز از دولت عراق می‌خواهم چنین گامی بردارد. سران روحانی نیز از طریق نشست‌ها و روابطشان در جهان عرب و اسلام و همه‌ی جهان مخصوصا غرب می‌توانند نقش ویژه‌ای در این زمینه ایفا کنند. کابینه و پارلمان لبنان باید مواضع صریح اتخاذ کنند. رئیس پارلمان، برادر عزیز نبیه بری، تجربه‌ی بسیاری در تعامل با پارلمان‌های عرب، اسلام و جهان دارد. پس پارلمان لبنان می‌تواند نقش ویژه‌ای در سطح پارلمان‌های لبنان در جهت صدور قوانینی در این زمینه ایفا کند. بله، لبنان می‌تواند نقش بزرگی ایفا کند، نقشی بزرگ‌تر از مساحتش. چه این که لبنان همیشه در زمینه‌ی تمدن، ارزش‌ها، فرهنگ، تفکر، هم‌زیستی و ادیان آسمانی بزرگ‌تر از مساحتش بوده. و امروز لبنان به انجام نقشی چنین بزرگ فراخوانده شده.

 

در سطح مردم نیز مطالبات مردمی باید اولا در زمینه‌ی جلوگیری از پخش این پیش‌نمایش بر روی اینترنت و دوما در زمینه‌ی جلوگیری از انتشار آن در آینده و سوما در زمینه‌ی محاکمه، بازجویی و مجازات مسئولان این فیلم موهن برای این که عبرتی باشد برای همه‌ی کسانی که به فکر توهین به پیامبر و قرآن ما هستند، تداوم پیدا کند. و این منظور از طریق تحرکات مردمی در سطح جهان اسلام و همه‌ی دنیا تحقق می‌یابد. تظاهرات، اعتصاب، تحصن، صدور بیانیه، تجمع و یادداشت - رسانه‌ها این‌جا نیز نقش بسیار زیادی دارند.- نیروهای سیاسی و جنبش‌های نخبگانی و مردمی راه‌های تداوم این مطالبه هستند. همچنین ایجاد چهارچوب، هیئت یا دفاتری ملی -اگر چنین کاری در سطح جهان اسلام یا عرب ممکن نیست.- به منظور پیگرد این افراد و پیگیری اصل مسئله و تلاش برای ایجاد قانون پیگرد توهین به ادیان آسمانی در سازمان‌های حقوقی جهان. این‌ها باید تداوم پیدا کند.

 

این‌جا همه‌ی ملت‌های عرب و مسلمان باید توجه داشته باشند دوستان آمریکا در جهان و مخصوصا در جهان عرب و اسلام در تلاشند این مسئله را سرد کنند و آن  را به فراموشی بکشانند. و هر روز برای سر نهادن به فرمان دولت آمریکا که گفته ما را از این ماجرا نجات دهید، حوادث، مسائل و قضیه‌هایی خواهند آفرید و آن‌ها را به رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای عرب خواهند کشاند. پس همه باید حواسشان جمع باشد. امروز یک مسئولیت تاریخی، اخلاقی، شرعی و ایمانی بسیار بزرگ بر گردن مسلمانان امروز جهان، مسلمانان این نسل، است که اگر آن را به طور کامل به انجام نرسانند توهین به پیامبرمان و بلکه همه‌ی انبیاء پیشین، کتاب مقدس ما و بلکه همه‌ی کتاب‌های مقدس و همه‌ی ادیان و کرامت همه‌ی ملل تکرار خواهد شد.

 

همچنین ما در لبنان بایستی سریعا اعلام تظاهرات می‌کردیم ولی گفتم که در این چند روز شرایط ویژه‌ای بر لبنان حاکم بود. ترسیدیم از هر گونه فعالیت مردمی در هر کدام از مناطق لبنان در جهت غلط و در جهت خدمت به هدف دشمن سوء استفاده شود. و با این که از اولین کسانی بودیم بیانیه صادر، توهین را محکوم و توان‌مان برای مقابله با این مسئله را اعلام کردیم ولی دوشنبه را روز آغاز فعالیت‌ها انتخاب کردیم.

 

دعوت ما برای تظاهرات فردا ساعت 5 در ضاحیه‌ی جنوبی بخشی از جنبشی است که باید در لبنان و همچنین جهان عرب و اسلام ادامه پیدا کند و به سرانجام برسد. و بنده به ملت‌های عرب و مسلمان هر کشور و حکومتی می‌گویم به این اکتفا نکنیم که در فلان پایتخت یک تظاهرات راه بیاندازیم. نمی‌گویم در هر روستا ولی در هر شهری مسلمانان باید به خیابان‌ها بیایند و خشم و عصبانیت خود را ابراز کنند تا همه‌ی جهان و دولت‌ها و پارلمان‌های جهان این را ببینند. این بسیار مؤثر خواهد بود. و همه‌ی این دولت‌ها و پارلمان‌ها باید بفهمند منافع‌شان در جهان عرب و اسلام ما بسته به احترام آنان به مقدسات جهان عرب و اسلام است.

 

ما در لبنان ان شاءالله فردا راهپیمایی ضاحیه را خواهیم داشت. بنده نمی‌گویم مردم خودشان را به زحمت بیاندازند و از مناطق دیگر بیایند. این راهپیمایی برای بیروت بزرگ است، بیروت و حاشیه‌هایش و حاشیه‌ی جنوبی. چون مناطق دیگر هم هر کدام فعالیت‌های خودشان را باید داشته باشند. بنده دعوت می‌کنم مردم روز چهارشنبه بعد از ظهر در شهر صور، روز جمعه بعد از نماز جمعه در شهر بعلبک، روز شنبه بعد از ظهر در شهر بنت جبیل، یک‌شنبه بعد از ظهر در شهر هرمل تظاهراتی داشته باشند. این‌ها حد اقل قرارهایی است که می‌توانیم بر اساس آن‌ها کارهایی انجام دهیم. اهالی روستاها و مناطق اطراف این شهرها در راهپیمایی این شهرها شرکت کنند. یعنی هر شهر که حداقل مرکز منطقه‌ی پیرامونی خودش است، مرکز جنبش‌های روزهای آینده برای نمایش این موضع قرار گیرد.

 

همچنین می‌خواهم در پایان صحبت‌ها خطاب به کسانی که آنان را به مسئولیت‌پذیری و تظاهرات فراخواندم بگویم… به آنان و همه‌ی کسانی که برای روزهای آینده دعوت شده‌اند و مخصوصا آن‌ها که فردا دوشنبه ساعت 5 جلوی مجتمع سید الشهداء در ضاحیه‌ی جنوبی منتظر حضورشان هستیم، می‌گویم:

 

ای مردم شریف، شما همیشه در صحنه‌های دفاع از کرامت، شرف، آبرو، سروری، میهن و مقدسات حاضر بودید. وقتی راه خون می‌خواست، افشاندید؛ وقتی جان می‌خواست، فدا کردید؛ وقتی قربانی کردن عزیزان را می‌طلبید، عزیزترین‌ها به آغوش شهادت رفتند؛ وقتی مال می‌خواست در بخشش مال و خانه‌هایتان چیزی کم نگذاشتید و خطرات عظیم و دردهای بزرگ را به جان خریدید و یک روز هم از انجام وظیفه شانه خالی نکردید.

 

ای مردم شریف، شما مرد و زن و کودک و کهنسال هر سال در روز عاشورا ساعت‌ها به خیابان‌ها و میادین می‌آیید و دعوت حسین (علیه السلام)، نوه‌ی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلام) را که فرمود:«هل من ناصر ینصرنی» لبیک می‌گویید و در عاشورای هر سال با قلب و فریاد و مشت‌های گره‌کرده به او می‌گویید:«لبیک یا حسین»

 

ای مردم شریف، کسی که امروز شما را فرا می‌خواند جد حسین، پیامبر خدا، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. کسی که به او -که اخلاقی‌ترین انسان جهان و تاریخ است.- و بزرگواری، اخلاق، قرآن، آبرو و همسران، دین و اسلام و تاریخ و سیره‌اش توهین شده. پس به ندای نبی و پیامبر اعظم‌تان لبیک بگویید.

 

ای مردم شریف، جهان فردا و روزهای آینده باید شما را در ضاحیه‌ی جنوبی، صور، بعلبک، بنت جبیل، هرمل و هر شهری که در آن به انجام وظیفه مشغولید، هر کجا که در جهان عرب و اسلام و دنیا در آن به سر می‌برید و انجمن‌های لبنانی مقیم خارج، ببیند و بتواند خشم را از چهره‌ها، مشت‌ها و فریادهایتان بخواند. همه‌ی جهان باید بفهمند این پیامبر عظیم پیروانی دارد که در برابر هتاکی و توهین سکوت نمی‌کنند، هر قدر که فداکاری لازم باشد.

 

شعار فردا باید قدرتمند و غرنده و پرطنین چنین باشد:«لبیک یا رسول الله» 

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

سایر اخبار


تدریس خصوصی زبان انگلیسی
تدریس خصوصی زبان انگلیسی
تدریس خصوصی زبان انگلیسی
تدریس خصوصی زبان انگلیسی
تدریس خصوصی زبان انگلیسی
تدریس خصوصی زبان انگلیسی
برای ارسال نظر اولین نفر باشید.

ارسال نظر